۱۰) ابن ماجه([۱]) در کتاب خود موسوم به «سُنن» حدیثی بدین سان تخریج کرده است: «از عبدالله بن مسعود از طریق یزید بن أبیزیاد از ابراهیم از عَلقَمه از عبدالله که گفت: هنگامیکه نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم بودیم ناگاه جوانانی از بنیهاشم پدید آمدند و همین که پیامبر صلی الله علیه و سلم آنان را دید اشک از دیدگانش فرو ریخت و رنگ از رخسارش پرید. عبدالله گوید: گفتم ما همچنان در چهره تو گرفتگی میبینیم که دوست نداریم بدینسان باشی. گفت: ما خاندانی هستیم که خدا برای ما به جای این دنیا، آن جهانی را برگزیده است و خاندان من پس از مرگ من گرفتار بلایا و آوارگیها و بیخانمانیها خواهند شد تا آنکه طائفهای از سوی خاور پدید میآیند که دارای بندها و درفشهای سیاه خواهند بود و آنها درخواست خیر و نیکی میکنند ولی خواستهای ایشان را اجابت نمیکنند از این رو به نبرد بر میخیزند و پیروز میشوند و آنگاه خواستههای ایشان را به آنان ارزانی میدارند ولی آن طائفه آنها را نمیپذیرند تا آنکه زمام أمور را به مردی از خاندان من میسپارند و او زمین را آکنده از داد و عدل میکند چنانکه آن را پر از جور و ستم کرده بودند، پس هرکس از شما آن دوران را درک کند باید به سوی آنان بشتابد هرچند خیزان و افتان برروی برف باشد. (انتهی)
این حدیث در نزد محدّثان، معروف به حدیث رایات است و راوی آن «یزید بن أبیزیاد» میباشد و شُعبَه درباره یزید بن أبیزیاد گفته است او مردی رفاع بود یعنی أحادیثی را که ناشناخته بود مرفوع([۲]) قرار میداد! و محمّد بن فضل گفته است وی از پیشوایان بزرگ شیعه بوده است و احمد بن حَنبل گفته است وی حافظ نبوده و بار دیگر گفته است حدیث او این نیست و یحیی بن مُعین گفته: ضعیف است…. و ابوزُرعه گفته است حدیث او را نمینویسند و بدان استدلال نمیکنند و أبوحاتم گفته است قوی نیست و جُوزجانی گفته است: شنیدم که رجال حدیث أخبار او را ضعیف میشمردند…. .
خلاصه أکثر رجال حدیث او ر به ضعف نسبت دادهاند و أئمّه ایشان تصریح کردهاند حدیثی که از ابراهیم از عَلقَمه از عبدالله روایت کرده است و معروف به حدیث رایات است ضعیف میباشد و وَکیع بن جرّاح و همچنین أحمد بن حَنبل گفتهاند: چیزی نیست….. عَقیلی این حدیث را در ضمن أحادیث ضعیفان آورده است و ذَهَبی گفته است صحیح نیست.
۱۱) ابن ماجه حدیثی از علی س تخریج کرده زنجیر سند آن چنین است: «یاسین عِجلی از ابراهیم بن محمّد بن حنیفه از پدرش از جدش روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: مهدی از ما خاندان رسالت است که خدا به وسیله او در یک شب جهان را اصلاح میکند!».
…… بخاری گفته است در آن نظر است و این جمله در اصطلاح بخاری از تضعیف بسیار شدید در خصوص اشخاص حکایت میکند و ابن عَدِی در «کامل» و ذَهَبی در «میزان» این حدیث را آوردهاند ولی بر سبیل انکار وی و ذَهَبی گفته است او به همین حدیث معروف است.
[۱]– لازم به ذکر است که درمیان صحاح سِتّه، کم اعتبارترین کتاب، «سُنَنِ ابن ماجه» است تا بدان حدّ که مورد اختلاف علمای حدیث واقع شده و بعضی «مُوُطّأ» مالک و برخی سُنن دارِمی را بر آن ترجیح دادهاند و مؤلّف «جامع الأصول فی احادیث الرّسّول r» که احایث پیامبر را از کتب مختلف جمع آوری کرده و همچنین شیخ «منصور علی ناصف» مؤلّف کتاب شهیر «التّاجُ الجامعُ للأصول فی أحادیث الرّسول r» از نقل احادیث سُنَن ابن ماجه صرف نظر کردهاند و علمایی از قبیل جلال الدّین سیوطی و سایرین آن را نسبت به سایر صِحاح و سُنَن، کم اعتبارتر شمرده و برخی گفتهاند احادیثیکه ابن ماجه در نقل آنها متفرّد است، ضعیف و معیوب اند!.
[۲]– «مرفُوع» حدیثی است که سند آن کامل نباشد یعنی از وسط یا آخر سند آن نام یک یا چند تن مذکور نباشد.