عقيده

مفهوم تلفیق

تلفیق از لحاظ لغوی: از ریشۀ لفق می­باشد. ابن اثیر می‌گوید: لفق در حدیث لقمان «صفّاق لفّاق» آمده و همچنین در روایتی با لام ذکر شده است و لفاق، کسی است که مطلوب را نمی‌یابد و قد لفق و لفّق آمده که صیغۀ مجرد و مزید به یک معنا هستند.([۱]) ابن منظور می‌گوید: «لفقتُ الثوب ألفقه لفقاً»: یک طرف لباس …

بیشتر بخوانید »

تلفیق

بعد از ظهور پدیدۀ تقلید در اوایل قرن چهار، و رواج آن در اقصی نقاط سرزمین­های اسلامی، و استمرار آن تا اکنون، یکی دیگر از مسائل، که به عنوان آثار تقلید بعدها به وجود آمد؛ پدیدۀ تلفیق بود. تلفیق به این معنی، می­توان گفت که تقریباً در حدود قرن دهم هجری و در بین متأخرین به عنوان شرط جواز تقلید …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۸)

هرچند مخالفین تتبّع رخص را بیشتر کسانی تشکیل می­دهند که التزام به مذهب را واجب و خروج از آن را حرام می­دانند ولی با همۀ ادلۀ ارائه شده مبنی بر جواز خروج از مذهب در این رابطه شایان ذکر است که شریعت اسلام و فطرت بشری تمایل بسیار به آسانی و یُسر دارد به گونه­ای که در نصوص صحیح و …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۷)

از شیخ‌الاسلام ابوالعباس حرّانی- قدس‌الله روحه- در مورد این دیدگاه نجم‌الدین ابن حمدان «هرکس مذهبی را پذیرفت، حق ندارد که برخلاف آن بدون دلیل و یا تقلید یا عذر دیگری رفتار کند» سؤال کردند. ایشان در جواب گفتند: در اینجا دو مسئله مطرح است: اول: اینکه هرکس مذهب معینی را انتخاب کند و سپس بدون تقلید از یک عالم مفتی …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۶)

همانطور که به نظر می­رسد این دیدگاه مستندات خود را نصوص مقدس شرعی­ای می­داند که رخصت را تجویز می­کنند و در اصل شریعت هم مخالفتی بر اتخاذ این رخصت‌ها مشاهده نمی­گردد هر چند به قصد دست یافتن و انتخاب آن‌ها در بین دیگر اقوال باشد. و ادعای اجماع بر حرام بودن و تفسیق تتبّع رخص ادعایی نادرست است؛ زیرا اولاً …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۵)

در جواب این استدلال­ها باید گفت شکی در این وجود ندارد که انتخاب آراء و نظرات فقها بدون هیچ دلیلی و از روی هواهای درونی هیچ تأییدی از شریعت ندارد و این عملکرد مذموم و حرام است و شخص را فاسق می­کند؛ زیرا هوای درون را بر شریعت ترجیح داده است ولی انتخاب نظرات آسان که مبتنی بر دلالیل شریعت …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۴)

ابواسحاق شاطبی رحمه الله موارد زیر را از جمله مفسده‌های تتبّع رخص بر می‌شمرد: دور شدن از دین، بدین‌گونه که پیروی از دلیل را کنار می‌گذارند و از خلاف پیروی می‌کنند. اهانت به دین؛ زیرا دین به این شیوه، دارای هیچ قاعده و قانونی نخواهد بود. ترک اموری که معلوم هستند و روی‌آوردن به امور نامعلوم. فروپاشی قانون سیاست شرعی، …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۳)

و همچنین حافظ ذهبی در همین زمینه، ذیل نقل محنت امام مالک می‌گوید: هرکس از رخصت‌های مذاهب و از اشتباهات مجتهدین پیروی کند، دینش به ضعف می‌گراید… شایستۀ یک طالب علم، این است که اولاً در فقه یک مصنفی را بخواند، وقتی آن را حفظ کرد، آن را تحقیق کند و به مطالعۀ شروح آن بپردازد. هنگامی که در این …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۲)

احکام و مسائل تتبّع رخص  اندیشمندان و فقها دیدگاه‌های مختلفی در زمینۀ حکم تتبّع رخص دارند؛ برخی آن ­را مطلقاً حرام و برخی مطلقاً جایز و برخی با شرایطی قائل به جواز می­باشند. دیدگاه‌های آن‌ها و استدلالات مربوطه و تجزیه و تحلیل آن‌ها عبارت است از:  دیدگاه اوّل: برخی از فقهای شافعیه، برخی از فقهای حنابله و اکثر فقهای مالکیه …

بیشتر بخوانید »

احکام و مسائل تتبّع رخص(۱)

اندیشمندان و فقها دیدگاه‌های مختلفی در زمینۀ حکم تتبّع رخص دارند؛ برخی آن ­را مطلقاً حرام و برخی مطلقاً جایز و برخی با شرایطی قائل به جواز می­باشند. دیدگاه‌های آن‌ها و استدلالات مربوطه و تجزیه و تحلیل آن‌ها عبارت است از: دیدگاه اوّل: برخی از فقهای شافعیه، برخی از فقهای حنابله و اکثر فقهای مالکیه و تعدادی از فقهای معاصر …

بیشتر بخوانید »

مفهوم تتبّع رخص

تتبّع رخص از دو لغت تتبّع و رخص تشکیل گشته که تتبّع از لحاظ لغوی به معنای دنبال کسی یا چیزی رفتن و پشت سر او حرکت‌کردن و رُخص به معنای چیزی لطیف و نرم و آسان­گیری در امری می­باشد. ([۱]) و رخصت از لحاظ اصطلاحی که در برابر عزیمت بکار می­رود؛ یعنی اموری که به خاطر عذر یا عدم …

بیشتر بخوانید »

تتبّع رخص

بعد از رواج و گسترش تقلید نزد مسلمانان و در اواخر قرن دهم هجری بیشتر دانشمندان متأخر دربارۀ جواز تقلید از مذاهب دیگر بر این باور شدند که تقلید نباید به تتبّع رخصت کشیده شود. قبل از بررسی دیدگاه‌ها در زمینۀ تتبّع رخصت و آثار آن به مفهوم آن از لحاظ لغوی و اصطلاحی پرداخته می­شود.

بیشتر بخوانید »

حکم خروج از مذاهب اربعه(۲)

و حتی برخی دلیل اجماع را برای این ممنوعیّت بیان می­کنند، صاحب کتاب فواکه الدوانی می‌نویسد: امروزه اجماع مسلمانان بر این است که پیروی یکی از ائمۀ چهارگانه – ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمد -رحمهم الله – واجب است و خروج از مذهب آن‌ها جایز نیست. تحریم تقلید غیر ائمۀ چهارگانه، با وجود اینکه، همه بر هدایت بوده­اند؛ فقط به …

بیشتر بخوانید »

حکم خروج از مذاهب اربعه(۱)

البته جدای از این فرموده­های گهربار و صریح این بزرگواران – رحمهم الله-، عملکرد آن‌ها در سیر صدور فتوا و تغییراتی که خود بر فتاوای صادره داشتند و قبول استدلال از شاگردان و اطرافیان و تغییر جهت از فتوای صادره خود سندی بلامنازع می­باشد که بیانی صریح و صحیح بر این می­باشد که آن‌ها همیشه و در همه حال پایبند …

بیشتر بخوانید »

اقوال امام احمد حنبل رحمه الله در مورد تقلید عوام

در میان ائمۀ اربعه، از امام احمدبن حنبل رحمه الله، اقوال بیشتری در ارتباط با مذمت و نکوهش رأی وارد شده است و علاوه بر آن، ایشان بیشتر از همه، مردم را از تبعیت از رأی علما بر حذر داشته و آنان را به تبعیت از سنت پیامبر  صلی الله علیه و سلم ملزم کرده است. ابن‌قیم رحمه الله در …

بیشتر بخوانید »

اقوال امام شافعی رحمه الله و امام نووی رحمه الله در مورد تقلید عوام

اقوال امام شافعی رحمه الله و امام نووی رحمه الله:  امام شافعی رحمه الله می‌فرماید: « هرگاه حدیثی صحیح و ثابت شود، قول مرا به دیوار بکوبید و هرگاه برای حکم مسئله‌ای حجت و دلیلی را دیدی، آن قول من است.»([۱]) همچنین بیهقی از ایشان چنین نقل کرده است: هرگاه انسان ثقه و عادلی خبر دیگری را روایت کرد تا …

بیشتر بخوانید »

اقوال امام مالک رحمه الله در مورد تقلید عوام

امام مالک رحمه الله می‌فرماید: «من انسانی هستم که هم به حق اصابت می‌کنم و هم خطا، پس قول و نظرم را با کتاب و سنت بسنجید. هر آنچه که با کتاب و سنت موافق باشد، آن را بگیرید و به آن عمل کنید و هر آنچه که با کتاب و سنت موافق نباشد، آن را رها کنید و به …

بیشتر بخوانید »

تقلید از مذاهب أربعه

با توجه به آنچه بیان شد و بنابر قول جمهور، هیچکس ملزم به تقلید از امام و مذهب خاصی نیست، ولی اگر شخصی عامی یا عالمی که اهلیت اجتهاد را ندارد ملزم به اتّباع است و در صورت ضرورت می­تواند تقلید کند؛ و در این راستا اثبات گردید که التزام به مذهب معین واجب نیست و شخص می­تواند بنابر اجماع …

بیشتر بخوانید »

قول راجح در مورد خروج از مذهب

هرچند پیشتر بیان گردید که دیدگاه عدم التزام به مذهب معیّن در راستای قوانین و مقاصد شریعت راحج باشد ولی با این وصف در بین اقوال و دلایل ذکر شده دیدگاه قائلین جواز خروج از مذهب راجح به نظر می­رسد، و جدای از اینکه دلایل عدم التزام به مذهب معیّن آن­را تقویت می­کند بلکه با دقت در قوانین ناب شریعت …

بیشتر بخوانید »

جواز خروج از مذهب

تعداد زیادی از فقها خروج از مذهب را جایز می­دانند. این دسته جدای از اینکه فقهایی را شامل می­شود که قائل به التزام به مذهب معیّن نیستند و به دلایل ذکر شده استناد می­کنند([۱]) بلکه فقهایی را نیز شامل می­شود که التزام را جایز و حتی واجب می­دانند ولی خروج از مذهب را با دلیل و با منطق شرعی جایز …

بیشتر بخوانید »

جواز خروج از مذهب با احراز شرایطی

برخی از فقها قائل به تفصیل هستند و آن اینکه اساساً التزام به مذهب معین واجب است و در صورت التزام عامی به مذهب معین، شخص بدون دلیل، نباید از مذهب خروج نماید و یا با احراز شرایطی که این شرایط هم در منظر این دسته از فقها تا حدی اختلافیست، نمی­تواند تغییر مذهب نماید. ابن‌تیمیه می‌گوید: «اگر کسی به …

بیشتر بخوانید »

عدم جواز خروج از مذهب

گروهی آن را ناجایز دانسته‌اند؛ زیرا هرگاه فرد عامی به مذهب معین ملتزم شد، در هیچ شرایطی حتی به تصورش قول و یا دیدگاه دیگر از مذهبش قوی­تر می­باشد، نمی‌تواند از آن خارج شود.([۱]) اساس و بنیان این دیدگاه آن است که قول هر مجتهدی با مجتهد دیگر متفاوت است. در نتیجۀ انتقال، دلیلی جز هوا و هوس ندارد و …

بیشتر بخوانید »

خروج مقلِّد از مذهبش

برای کسانی که التزام به مذهب معین را جایز می­دانند؛ این مسئله مطرح می‌شود که آیا برای شخص ملتزم به یک مذهب معین جایز است در بعضی از مسائل برخلاف مذهب امام خویش عمل کند؟ با توجه به دیدگاه جمهور مشخص شد که در اساس، التزام به یک مذهب معین جایز نیست پس این مسئله برای آن‌ها مطرح نیست ولی …

بیشتر بخوانید »

نتیجۀ دیدگاه‌ها در مورد تقلید(۲)

البته ناگفته نماند که عدم وجوب التزام اشخاص عوام به مذهب معین نباید منجر به این شود که آراء و اقوال این مذاهب فراموش شوند؛ چرا که مذاهب، مدرسه‌های فقهی‌ای هستند که به منظور تفسیر نصوص شریعت و استنباط احکام از آن‌ها تأسیس شده‌اند بنابراین، مذاهب در واقع مناهج و شیوه‌های استنباط فقهی و چگونگی آشنایی با احکام را به …

بیشتر بخوانید »

نتیجۀ دیدگاه‌ها در مورد تقلید(۱)

قول جمهور علما بنابر قوت دلیلشان قول راجحی است و بر اساس دیدگاه جمهور و استدلالات بیان شده محرز است که التزام به مذهب معینی واجب نیست و اساس وجوب پیروی از شریعت اسلام می­باشد که شخص در وهله اول در صورت امکان باید بر مبنای اجتهاد خود عمل نماید و در غیر اینصورت با قول امام و یا مذهب …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه تفصیل در مورد تقلید

آمدی، کمال بن همام و ابن سبکی قائل به تفصیل‌اند و می‌گویند: اگر شخصی در بعضی از مسائل، خود را ملزم به پیروی از یک مذهب معین نمود، پس جایز نیست که در این مسائل به تقلید مذهب دیگری بپردازد و ملزم به عمل به این مذهب در این مسائل می‌شود. اما مسائلی که در آن‌ها خود را پایبند مذهبی …

بیشتر بخوانید »

ادله تقلید از مذهب بدون انتقال به غیر آن

از آن مذهب مشخص پیروی نکرده­اند جز زمانی که به درستی آن اعتقاد پیدا کرده­اند پس باید به اقتضای عقیدۀ خود عمل کنند.([۱]) در جواب گفته می­شود: اولاً: شخص مقلد، از آن­جا که اهل استدلال و دلیل نیست مقلِّد شده است. پس چگونه درستی فلان مذهب را تشخیص داده است. ثانیاً: اگر بپذیریم که مقلِّد در یک یا چند مسئله، …

بیشتر بخوانید »

وجوب تقلید از مذهب بدون انتقال به غیر آن

عده‌ای قائل به وجوب تقلید در مذهب معین هستند به این اعتبار اینکه در وهلۀ اول این التزام ثابت نیست جز بعد از اینکه اعتقاد بر حقانیتش ثابت شد. پس در این حالت، عمل به مقتضایش واجب است و انتقال غیر جایز. پس بر عامی واجب است که از مجتهدی تقلید کند و در این صورت عامی، مقلّد همان مذهب …

بیشتر بخوانید »

ادله عدم جواز تقلید به مذهب معیّن(۲)

تمذهب، در اکثر اوقات، منجر به تعصب وترک ادلۀ شرعی می­شود. گفته­اند: آنچه ممنوع و مذموم است، تعصب و ترک دلیل شرعی است، نه نفس تمذهب. در حالی که تمذهب الزاماً باعث تعصب و ترک دلیل شرعی نمی­شود. جواب: اگرچه این سخن صحیح است اما تجربه نشان داده ­است که همواره، تمذهب، تعصب و ترک دلیل شرعی را همراه خود …

بیشتر بخوانید »

ادله عدم جواز تقلید به مذهب معیّن(۱)

ابن المنیر گفته: دلیلی که به التزام مذهب معین اقتضا کند بعد از پیدایش مذاهب چهارگانه بوده نه قبل از آن‌ها و به این استدلال می‌کنند که اصحاب رضی الله عنهم این را انکار نکرده‌اند که گروهی از عوام از کسی تقلید می‌کردند و گروهی دیگر از فردی دیگر.([۱]) آمدی می‌گوید: «حق این است که اجماع اصحاب بر صحت استفتاء …

بیشتر بخوانید »

عدم جواز تقلید به مذهب معیّن

جمهور فقها و أصولیون، از جمله جمهور اصحاب احمد و شافعی و نیز ابوعمر بر این باورند که تقلید از یک امام معین در همۀ حوادث که برای مقلد پیش می‌آید، واجب نیست؛ بلکه برای او جایز است که از هر مجتهدی که می‌پسندد، طلب فتوا نماید و تقلید کند.([۱]) و بعضی دیگر نیز همچون ابن‌برهان و نووی آن را …

بیشتر بخوانید »

التزام مقلِّد به مذهب معین و مدوّن

همان‌گونه که در بخش تاریخچۀ تقلید بیان شد، بعد از پایان دوران شکوفایی و پیدایش مسائل جدید و اقوال و دیدگاه‌های مختلف و نیز پیدایش مذاهب مدوّن؛ یعنی از اواسط قرن چهارم هجری مردم عوام و علمایی که اهلیت اجتهاد را نداشتند، به تقلید پرداختند. البته همان عواملی که در پیدایش و گسترش تقلید بیان شده در پیدایش و گسترش …

بیشتر بخوانید »

نتایج حاصل از دیدگاه‌های تقلید(۴)

باید هر مسلمانی تا آنجا که می‌تواند، به دنبال علم و آگاهی پیدا کردن از چیزی باشد که نمی‌داند؛ زیرا حکمت و دانش، گمشدۀ مؤمن است و هر کجا آن را بیابد، آن را می‌گیرد؛ ‌در نتیجه از دام تقلید نجات پیدا می‌کند و فقط از دلیل، تبعیت و پیروی می‌کند؛ چون هر کسی خطا می‌کند و به حق هم …

بیشتر بخوانید »

نتایج حاصل از دیدگاه‌های تقلید(۳)

و اگرچه تقلید در حالت اضطرار جایز و لازم است ولی شکی نیست که هرگاه شخص قدرت اجتهاد و یا اتّباع یابد و یا برایش مسجل گردد حق خلاف مذهب و یا قول امامش هست([۱]) و یا برایش محرز گردد امام متبوعش اولی نیست و کسانی دیگر قوی‌تر از وی فتوا داده­اند([۲]) و یا اینکه حق را منحصر در دیدگاه …

بیشتر بخوانید »

نتایج حاصل از دیدگاه‌های تقلید(۲)

با بیان دلایل دیدگاه‌های مختلف دربارۀ حکم تقلید، دیدگاه کسانی که قائل به اتّباع عامی در وهلۀ اول و در غیر این حالت جواز تقلید وی در مسائل ظنی، به دلیل قوت دلایل آنان و ضعف دلایل دیدگاه‌های دیگر، راجح به نظر می‌رسد.  دیدگاه کسانی که قائل به وجوب تقلید عامی هستند به این اعتبار که اهلیت و صلاحیت اجتهاد …

بیشتر بخوانید »

نتایج حاصل از دیدگاه‌های تقلید(۱)

با بیان دلایل دیدگاه‌های مختلف دربارۀ حکم تقلید، دیدگاه کسانی که قائل به اتّباع عامی در وهلۀ اول و در غیر این حالت جواز تقلید وی در مسائل ظنی، به دلیل قوت دلایل آنان و ضعف دلایل دیدگاه‌های دیگر، راجح به نظر می‌رسد.  دیدگاه کسانی که قائل به وجوب تقلید عامی هستند به این اعتبار که اهلیت و صلاحیت اجتهاد …

بیشتر بخوانید »

شروط تقلید(۵)

در نتیجه کسی که توانایی اجتهاد دارد تقلید بر وی حرام است و کسی که توانایی اجتهاد ندارد یعنی شخص عامی باید در وهلۀ اوّل اتّباع نماید؛ یعنی قبول قول دیگران با دلیل و استدلال مربوطه و در صورتی که از فهم دلیل ناتوان بود می­تواند بنابر ضرورت شرعی تقلید کند؛ چون راهی غیر از تقلید برای درک و عمل …

بیشتر بخوانید »

شروط تقلید(۴)

بعضی از علما، زمانی تقلید را برای عامی جایز دانسته­اند که اجتهاد کند تا داناترین و مطمئن‌ترین مجتهد را بیابد و آنگاه از او تقلید کند. ابن سریج و قفال چنین نظری دارند.([۱]) بعضی دیگر از علما این را شرط نکرده‌اند و گفته­اند که عامی می‌تواند از هرکدام از علما که در حضور مجتهدان دیگر اجتهاد می‌کند‌، تقلید نماید؛ به …

بیشتر بخوانید »

شروط تقلید(۳)

امام غزالی این قول را باطل می‌داند.([۱]) آمدی هم این قول را باطل دانسته و می‌گوید: قول حق، مذهب جمهور علماست که می‌گویند: تقلید از او – شخص مجهول الحال- جایز نیست؛ زیرا هیچ امنیتی بر این وجود ندارد که حال مسئول- کسی که از وی سؤال می­شود- مانند حال سائل – کسی که می­پرسد- در بی‌سوادی و عامی بودن …

بیشتر بخوانید »

شروط تقلید(۲)

اما کسی که معروف به جهل است، تمام علما بر این امر اتفاق نظر دارند که تقلید از وی جایز نیست؛ زیرا چنین چیزی ضایع کردن احکام شرعی است و چنین کسی همانند عالمی است که بدون دلیل فتوا دهد.([۱]) اما علما در مورد فردی که مجهول الحال باشد به اینکه آیا مجتهد است یا نه و اینکه آیا تقلید …

بیشتر بخوانید »

شروط تقلید(۱)

کسانی که موافق تقلید عامی هستند، برای تقلید شرایطی ذکر کرده‌اند که باید مراعات شود؛ یعنی مقلّد زمانی می‌تواند از کسی تقلید کند که آن شرایط را رعایت کند، این شرایط عبارتند از: دیدگاه جمهور آن است که فقط عامی می‌تواند تقلید کند، عامی کسی است که دلایل احکام شرعی را نمی‌داند، ‌پس برایش جایز است که از عالمی تقلید …

بیشتر بخوانید »

تقلید صحابه رضی الله عنهم از یکدیگر(۴)

ابن عمر زمانی که سنت برایش آشکار می‌گردد، قول عمر را رها می‌کند. ابن عباس نهی کرده از هر کسی که هرگاه در مسئله‌ای سنت پیامبر  صلی الله علیه و سلم به او می‌رسید، می‌گفت: ابوبکر و عمر این را گفته است و می‌گفت: احتمال دارد از آسمان سنگ بر شما ببارد. من می‌گویم: ‌پیامبر  صلی الله علیه و سلم …

بیشتر بخوانید »

تقلید صحابه رضی الله عنهم از یکدیگر(۳)

جماعتی از بزرگان صحابه رضی الله عنهم، از رأی و نظر و صاحبان رأی و نظر مذمت کرده­اند و دیگران را به سنت و روش پیامبر  صلی الله علیه و سلم ارشاد و هدایت کرده‌اند نه به آراء و نظرات خودشان و اجتهاداتی که به آنان نسبت داده شده و علما آن را رأی به حساب آورده‌اند، ‌خارج از محدوده‌ی …

بیشتر بخوانید »

تقلید صحابه رضی الله عنهم از یکدیگر(۲)

صحابه رضی الله عنهم زمانی که در حکم مسئله‌ای به یکدیگر رجوع می‌کردند و از حکم آن از یکدیگر سئوال می‌کردند، به خاطر این بوده که آن صحابی، معرفت و فهم بیشتری نسبت به روایات اسناد و راویان احادیث داشته است و هیچ‌گاه چنین رجوعی به خاطر تقلید از رأی و نظر آن صحابی نبوده است؛ بلکه زمانی که دلیل …

بیشتر بخوانید »

تقلید صحابه رضی الله عنهم از یکدیگر(۱)

با مطالعۀ سیرت صحابه رضی الله عنهم این امر استنباط می‌شود که آنان هیچگاه از یکدیگر تقلید نکرده‌اند. زمانی که صحابه رضی الله عنهم در مسئله‌ای، می‌توانستند به سنت پیامبر  صلی الله علیه و سلم دست یابند، آن را به خاطر رأی و گفتۀ هیچ کسی ترک نمی‌کردند؛ بلکه با تمام نیرو از سنت تبعیت می‌کردند و آراء و نظرات …

بیشتر بخوانید »