اخلاق

پیامی به مصیبت دیدگان

در حدیث قدسی آمده است: «هر کس که عزیز او را از او گرفتم، اما او به امید پاداش صبر نمود، در عوض به او بهشت را می‌دهم». وکانت فی حیاتک لی عظات   فأنت الیوم أوعظ منک حیا «زندگی تو، برای من موعظه‌ها بوده است و اینک تو، بیش از دوران حیاتت مایه پند هستی». در حدیث صحیح آمده …

بیشتر بخوانید »

همنشینی با نااهلان، مایه رنج و بدبختی است

احمد می‌گوید: نااهلان، یعنی اهل بدعت. وگفته شده: یعنی افراد ابله و احمق؛ برخی هم انسان بدخوی و کسی را که کارهای بیهوده انجام می‌دهد، نااهل گفته‌اند. ﴿کَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَهٞ﴾ [المنافقون: ۴] «آنان، انگار چوب‌هایی هستند که (بر دیوار) تکیه داده شده اند». ﴿یَکَادُونَ یَفۡقَهُونَ حَدِیثٗا ٧٨﴾ [النساء: ۷۸] «سخنی نمی‌فهمند». شافعی در مورد نااهلان می‌گوید: وقتی فرد سست و …

بیشتر بخوانید »

از امارت تا نجاری

علی بن مأمون عباسی، فرزند خلیفه، در کاخی باشکوه و مجلل زندگی می‌کرد و همه چیز برایش فراهم بود؛ روزی از پنجره کاخ نگاهی به بیرون انداخت؛ کارگر زحمتکشی را دید که هنگام چاشت وضو گرفت، در کنار رود دو رکعت نماز خواند و هنگام غروب دست از کار کشید و به سوی خانواده‌اش رفت. در یکی از روزها علی …

بیشتر بخوانید »

بندگی خدا در پذیرش تقدیر

یکی از شرایط ایمان، این است که از تقدیر خیر و شر خداوند راضی باشی؛ خداوند متعال، می‌فرماید: ﴿وَلَنَبۡلُوَنَّکُم بِشَیۡءٖ مِّنَ ٱلۡخَوۡفِ وَٱلۡجُوعِ وَنَقۡصٖ مِّنَ ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِینَ ١۵۵﴾ [البقره: ۱۵۵] «و شما را با ترس و گرسنگی و کاستی در اموال و جانها و میوه‌ها می‌آزماییم و شکیبایان را مژده بده». تقدیر، همیشه به میل ما نخواهد …

بیشتر بخوانید »

بلا و مصیبت به نفع توست

از مصیبتهاپریشان مباش و بی‌قراری مکن؛ زیرا در حدیث آمده است: «هرگاه خداوند، قومی‌را دوست بدارد، آنان را می‌آزماید؛ هر کس، خشنود گردد، رضامندی خدا، بهره اوست و هر کس، ناخشنود شود، ناخشنودی خدا، بهره‌اش می‌باشد».

بیشتر بخوانید »

زندگی پاکیزه

قطعاً بزرگترین عامل سعادت، ایمان به پروردگار جهانیان است؛ دیگر اسباب خوشبختی مورد بحث در این کتاب، فوایدی هستند که انسان بی‌ایمان، به هیچ عنوان از آنها سودی نمی‌برد و تنها زمانی نصیب انسان می‌شوند که انسان، ایمان داشته باشد؛ از اینرو انسان بی‌ایمان، نباید خودش را در چنین مسایلی خسته کند. اصل کلی سعادت، ایمان به خداوند به عنوان …

بیشتر بخوانید »

به شهرت علاقه مند مباش؛ چون  تاوانش، اندوه و ناراحتی است

از جمله چیزهایی که ذهن را مشوش می‌کند و صفا و آرامش قلب را تیره می‌نماید، علاقه وافر به شهرت و طلب خوشنودی مردم است. ﴿لَا یُرِیدُونَ عُلُوّٗا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فَسَادٗاۚ﴾ [القصص: ۸۳] «آنان، خواهان برتری در زمین و فساد و تباهی نیستند». شاعر می‌گوید: من أخمـل النفس أحیـاها وروّحها   ولم یبت طـاویا منها علـی ضجـر إن الریـاح …

بیشتر بخوانید »

خشمگین مشو

﴿وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ ٱلشَّیۡطَٰنِ نَزۡغٞ فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِۚ إِنَّهُۥ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ٢٠٠﴾ [الأعراف: ۲۰۰] «و اگر از سوی شیطان به تو وسوسه‌ای رسید، به خداوند پناه ببر؛ بی‌گمان خداوند، شنوای داناست». پیامبر ج به یکی از یارانش چنین سفارش کرد: «خشمگین مشو؛ خشمگین مشو؛ خشمگین مشو». مردی، نزد پیامبر ج خشمگین شد؛ پیامبر ج به او فرمان داد تا از شر …

بیشتر بخوانید »

صدقه، مایه آرامش است

از جمله چیزهایی که سعادت و خوشبختی می‌آورد و غم و اندوه را برطرف می‌سازد، نیکی‌هایی از قبیل صدقه دادن و فایده رساندن به مردم می‌باشد. صدقه دادن، به انسان سعه صدر و آرامش می‌بخشد: ﴿أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰکُم﴾ [البقره: ۲۵۴] «از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید». ﴿وَٱلۡمُتَصَدِّقِینَ وَٱلۡمُتَصَدِّقَٰتِ﴾ [الأحزاب: ۳۵] «و مردان و زنان صدقه دهنده». بخیل و …

بیشتر بخوانید »

درود خواندن بر پیامبر

از جمله عواملی که به انسان، شرح صدر و آرامش می‌دهد و غم واندوه را برطرف می‌نماید، درود خواندن بر پیامبر  است: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِیمًا ۵۶﴾ [الأحزاب: ۵۶] «ای مؤمنان! بر پیامبر درود بفرستید و بطور شایسته بر او سلام نمایید (و باید و شاید تسلیم اوامرش باشید)». حدیثی صحیح در ترمذی روایت شده که ابی …

بیشتر بخوانید »

به سوی نماز بشتاب

﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰهِۚ﴾ [البقره: ۱۵۳] «ای مؤمنان! به وسیله شکیبایی و نماز، یاری بجویید». هرگاه اتفاقی می‌افتاد، پیامبر شتابان به سوی نماز روی می‌آورد و می‌فرمود: «ای بلال! ما را با بانگ نماز راحت کن». و می‌گفت: «خنکی چشمانم، در نماز است». هرگاه به تنگ آمدی و کار، مشکل شد و توطئه‌ها، زیاد گردید، به سوی نماز …

بیشتر بخوانید »

رنج جاه و مقام

یکی از رنج‌های زندگی، پست و مقام است؛ ابن وردی می‌گوید: نصب المنصب أوهی جلدی یا عنائی من مداراه السفل «رنج مقام، نیرویم را سست کرده است و از مدارا با فرومایگان، چقدر خسته‌ام»!. یعنی تاوان پست ومقام، سنگین است؛ مقام، آبروی انسان و تندرستی و آرامش او را می‌گیرد. خیلی اندکند کسانی که از دادن همیشگی عرق، خون، آوازه، …

بیشتر بخوانید »

عوامل خوشبختی

در ترمذی حدیثی روایت شده که پیامبر  فرموده است: «هرکس، شب را در خانه‌اش با امنیت بگذراند و از تندرستی برخوردار باشد و خوراک همان روزش را داشته باشد، پس گویا تمام دنیا نزد اوست». یعنی اگر بنده، از غذا، پناهگاه و خانه‌ای امن برخوردار باشد، به بهترین خوشبختی دست یافته و این، چیزی است که بسیاری از مردم، از …

بیشتر بخوانید »

حرص و آز، فایده‌ای ندارد

پیامبر اکرم  می‌فرماید: «هیچکس، تا روزیش را کامل نخورد و اجلش، فرا نرسد، نمی‌میرد». پس چرا داد و فریاد و اضطراب و چرا این هم حرص و آزمندی؟ ﴿وَکُلُّ شَیۡءٍ عِندَهُۥ بِمِقۡدَارٍ ٨﴾ [الرعد:۸] «و هر چیزی، نزد خداوند مقدار و اندازه‌ای دارد». ﴿وَکَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ قَدَرٗا مَّقۡدُورًا ٣٨﴾ [الأحزاب: ۳۸] «و امر خدا، در اندازه و میزان مشخصی است».

بیشتر بخوانید »

نشانه‌های قدرت خداوند

﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ ١٧﴾ [الغاشیه: ۱۷] «آیا به شتر نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده است»؟ انیشتن می‌گوید: هر کس، در جهان هستی بیندیشد، در می‌یابد که آفریننده، کار بجا و حکیمانه انجام می‌دهد و کار بیهوده نمی‌کند. ﴿ٱلَّذِیٓ أَحۡسَنَ کُلَّ شَیۡءٍ خَلَقَهُۥۖ﴾ [السجده: ۷] «آن ذاتی که هر چیزی را زیبا آفریده است». ﴿مَا خَلَقۡنَٰهُمَآ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ﴾ …

بیشتر بخوانید »

به زیباییِ جهان هستی بنگر

از جمله عواملی که به انسان، شرح صدر و آرامش می‌دهد، بازبینی زیبایی آفرینش و لذت بردن از تماشای جهان هستی است. جهان هستی، کتاب گشوده‌ای است که خداوند، در مورد آفرینش آن می‌فرماید: ﴿فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ حَدَآئِقَ ذَاتَ بَهۡجَهٖ﴾ [النمل: ۶۰] «پس بوسیله آن، باغ‌های شکوفایی آفریدیم». ﴿قُلِ ٱنظُرُواْ مَاذَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ﴾ [یونس: ۱۰۱] «بگو: بنگرید که در آسمانها …

بیشتر بخوانید »

دشنام و ناسزاگویی، به تو زیانی نمی‌رساند

ابراهام لینکولن رئیس جمهور آمریکا می‌گوید: من، نامه‌هایی را که در آن به من فحش و دشنام می‌دهند و برایم می‌فرستند، نمی‌خوانم و پاکت آن را باز نمی‌کنم، چه رسد به آنکه جوابشان را بدهم. زیرا اگر به این کار مشغول شوم، دیگر کاری برای ملت خود نکرده‌ام. ﴿فَأَعۡرِضۡ عَنۡهُمۡ﴾ [النساء: ۶۳] «از آنها روی بگردان». ﴿فَٱصۡفَحِ ٱلصَّفۡحَ ٱلۡجَمِیلَ ٨۵﴾ …

بیشتر بخوانید »

به شایعات توجه نکن

وعده‌های دروغین و پیش‌بینی‌های اشتباه و شکست خورده‌ای که بیشتر مردم از آن می‌ترسند، اوهامی بیش نیستند: ﴿ٱلشَّیۡطَٰنُ یَعِدُکُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ یَعِدُکُم مَّغۡفِرَهٗ مِّنۡهُ وَفَضۡلٗاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمٞ ٢۶٨﴾ [البقره: ۲۶۸] «شیطان به شما وعده فقر می‌دهد و شما، را به (انجام) زشتی‌ها امر می‌نماید و خداوند، شما را به آمرزش و لطفی از جانب خود نوید می‌دهد …

بیشتر بخوانید »

بالش سفیان ثوری

سفیان ثوری در مزدلفه، سرش را روی تپه ای قرار داده و آن را بالش خود کرده بود. مردم به او گفتند: آیا در چنین جایی که حجاج، تو را می‌بینند، خاک را بالش خود می‌کنی و حال آنکه تو، محدث دنیا هستی؟ گفت: «بالش من، از بالش خلیفه ابوجعفر منصور، بزرگتر است». لیت کفا مدت إلیک بذل   قطعت …

بیشتر بخوانید »

لذت آزادی

راشد در کتاب (المسار) می‌گوید: هیچکس، نمی‌تواند کسی را که سیصد و شصت قرص نان و یک کوزه روغن و هزار و هشتصد دانه خرما دارد، به بردگی بکشاند. یکی از بزرگان سلف می‌گوید: هرکس به نانی خشک و آب اکتفا نماید، فقط برده خدا خواهد بود. ﴿وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُۥ مِن نِّعۡمَهٖ تُجۡزَىٰٓ ١٩﴾ [الیل: ۱۹] «هیچکس نزد او نعمتی …

بیشتر بخوانید »

تقدیر و سرنوشت

فردی که از بیماری افسردگی رنج می‌برد، به روانپزشک مراجعه کرد. پزشک مسلمان به او گفت: بدان که آفرینش و تدبیر جهان تمام شده و هیچ حرکتی در آن بدون فرمان الهی صورت نمی‌گیرد؛ پس ناراحتی و اندوه برای چه؟! در حدیث آمده است: «خداوند، تقدیر آفریده‌ها را پنجاه هزار سال قبل از آفرینش نوشته است». متنبی می‌گوید: وتعظم فی …

بیشتر بخوانید »

پرهیز از گناهان از اسباب آرامش و شرح صدر است.

گناه، اندوه زودرس، تاریکی هلاکت بار و هراسی است که انسان را فرا می‌گیرد. رأیت الذنوب تمیت القلوب   وقـد یـورث الـذل إدمـانها «گناهان را دیدم که دل‌ها را می‌میراند و تداوم بر گناه، ذلت و خواری به جا می‌گذارد». همچنین پرهیز از زیاده روی در امور مباح از قبیل: سخن گفتن، غذا خوردن، خوابیدن و همنشینی با مردم، به …

بیشتر بخوانید »

شجاعت، به انسان شرح صدر می‌دهد

شجاعت، به انسان شرح صدر می‌دهد. انسان شجاع، استوار، پایدار و قوی است. چون به خداوند مهربان پناه می‌برد و حوادث، برای او مهم نیستند، شایعات او را تکان نمی‌دهند و وسوسه‌ها، او را پریشان نمی‌نمایند. تردی ثیاب المـوت حمـراً فما أتی   لها اللیل إلا وهی من سندس خضر «لباس‌های سرخ مرگ را به تن کرد؛ اما شبانگاه، آن …

بیشتر بخوانید »

عمل صالح، از عواملی است که انسان را دلشاد می‌نماید

عمل صالح، از عواملی است که انسان را دلشاد می‌نماید و به او شرح صدر می‌دهد. عمل نیک، قلب را نورانی می‌کند، چهره را روشن می‌گرداند، روزی را فراوان می‌نماید و انسان را محبوب دل‌ها قرار می‌دهد: ﴿لَأَسۡقَیۡنَٰهُم مَّآءً غَدَقٗا ١۶﴾ [الجن: ۱۶] «به آنان آبی گوارا می‌نوشاندیم».

بیشتر بخوانید »

مهمترین عامل آرامش، توحید است

ابن قیم، اموری ذکر نموده که به وسیله آن، به انسان آرامش دست می‌دهد. مهمترین عامل آرامش، توحید است. انسان، متناسب با میزان صفا و شفافیت توحید، دارای شرح صدر خواهد بود. توحید، دل انسان را چنان بزرگ و باز می‌نماید که از تمام دنیا گشاده تر می‌شود. انسان مشرک و ملحد، در حقیقت زندگی ندارد. خداوند، می‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَعۡرَضَ …

بیشتر بخوانید »

تنها به خداوند وابسته باش

وقتی زنده کننده و میراننده و روزی دهنده، فقط خداوند است، پس چرا از مردم بترسیم؟ بیشترین چیزی که باعث غم و ناراحتی می‌شود، وابستگی به مردم، تلاش برای جلب رضایت آنها، نزدیکی جستن به آنان و تعریف و تمجید از آنها و نیز زیانمند پنداشتن خود در صورت نکوهش آنهاست. چنین رویکردی، نتیجه ضعف انسان در توحید است. فلیتک …

بیشتر بخوانید »

آدم صرفه جو، فقیر نمی‌شود

«هر کس صرفه جویی کند، تنگدست نمی‌شود». شاعری می‌گوید: اجمع نقودک إن العز فی المال   واستغن ما شئت عن عم وعن خال «پولهایت را جمع کن؛ چون عزت، در دارایی است و خودت را از عمو و دایی بی‌نیاز بگردان». فلسفه‌ای که به خرج کردن بیهوده و تلف کردن دارایی و یا به جمع نکردن آن فرا می‌خواند، درست …

بیشتر بخوانید »

تکیه گاه مردم باش

فرد عاقل و دوراندیش، همواره کاری می‌کند که مردم بر او تکیه کنند، نه اینکه تکیه گاه او باشند. پس عاقل، موضعی نمی‌گیرد و چنان تصمیمی اتخاذ نمی‌کند که بر مردم تکیه نماید. مردم، تا یک حدی با دیگران همکاری می‌نمایند و کمک کردن آنها، حدی دارد که از آن، پا فراتر نمی‌گذارند. به حسین بن علیس نگاه کن؛ او …

بیشتر بخوانید »

به عکرمه بن ابی جهل به هنگام مرگ آب دادند؛

به عکرمه بن ابی جهل به هنگام مرگ آب دادند؛ اما او، آب را به حارث بن هشام حواله داد. به همین منوال هر یک از آنان، آب را به دیگری حواله داد تا اینکه همه آنها با لب تشنه جان به جان آفرین سپردند. إذا قتـلوا ضجـت لمـجد دماؤهم   وکـان قدیمـاً من منایاهم القتل «هنگامی که کشته می‌شوند، …

بیشتر بخوانید »

روزهای خوب و خوش و روزهای ناخوش و بد

ابوتمام در باره روزهای خوب و خوش و روزهای ناخوش و بد، چنین سروده است: مـرت سـنون بالسـعود وبالهنا   فـکـأنـها مــن قصـرها أیــام ثـم انثـنت أیـام هجـر بعـدهـا   فـکـأنها مــن طولـها أعــوام ثم انقضت تلک السنون وأهلها   فـکــأنهـا وکـأنـهـم أحـلام «سالها با خوشبختی و خوبی گذشت، اما از بس که کوتاه بود، گویا فقط چند روز بود …

بیشتر بخوانید »

استغفار، شکننده قفلهاست

یکی از علما می‌گوید: هرگاه مسئله‌ای برایم حل نمی‌شود، هزار بار یا بیشتر و یا کمتر استغفار می‌نمایم؛ پس خداوند، گره کارم را می‌گشاید». ﴿فَقُلۡتُ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ إِنَّهُۥ کَانَ غَفَّارٗا ١٠﴾ [النوح: ۱۰] «پس گفتم: از پروردگارتان طلب آمرزش نمایید؛ بی‌گمان او، بس آمرزنده است». یکی از عوامل آرامش، استغفار و طلب آمرزش از خداوند است. چه بسیار چیزهای زیان …

بیشتر بخوانید »

دلجویی از مصیبت زدگان

شافعی، در راستای دلجویی از مصیبت زدگان چنین سروده است: دع الأیـام تفـعل مـا تـشــاء   وطب نفسـا إذا حکـم القضـاء روزگار را بگذار هر چه می‌خواهد، بکد و از حکم قضا و قدر، شادمان باش». إذا نـزل القضـاء بأرض قـوم   فـلا أرض تقیـه ولا سمــاء «هرگاه تقدیر در سرزمین قومی فرود آید، انسان را هیچ زمین و آسمانی، …

بیشتر بخوانید »

پای عروه بن زبیر قطع شد و در همان روز پسرش، مرد

پای عروه بن زبیر قطع شد و در همان روز پسرش، مرد. با این حال عروه گفت: «بارخدایا! تو را ستایش می‌کنم؛ اینک که نعمتت را گرفتی، تو خود آن را داده بودی و اگر گرفتار بلایم نمودی، همانگونه سلامتی و عافیت نیز بخشیده بودی. چهار عضو به من بخشیدی و یک عضو را از من گرفتی؛ چهار فرزند به …

بیشتر بخوانید »

ابن عباس چشمانش را از دست داد

ابن عباس چشمانش را از دست داد. او به خود دلجویی داد و گفت: إن یأخذ الله من عینـی نورهمـا   ففی فـؤادی وقلبـی منهما نور «اگر خداوند، نور چشمانم را گرفته، اما در قلبم، نور چشمانم وجود دارد». قلبی ذکی وعقلی غیرذی عوج   وفی فمی صارم کالسیف مأثور «قلبی فهمیده دارم و عقلم، کجی و انحراف ندارد و …

بیشتر بخوانید »

من، از بلای روزگار از پای در نمی‌آیم

هشت تن از پسران ابی ذؤیب هذلی در یک سال به علت طاعون جان باختند؛ در چنان شرایطی او، چه می‌توانست بگوید؟ وی، تسلیم گردید و در برابر تقدیر الهی سر تسلیم فرود آورد و گفت: وتجـلدی للشـامتین أریهم   أنی لریب الدهر لا أتضعضع «اظهار دلیری من برای کسانی که از مصیبت من شاد می‌شوند، این است که به …

بیشتر بخوانید »

این امکان برای افراد بیکار وجود دارد که اوقات خود را با برخی کارها پر نمایند؛

مانند انجام کارهای نیک، فایده رساندن به مردم، عیادت بیماران، زیارت قبرستان‌ها، توجه به مساجد، مشارکت در انجمنهای خیریه، همنشینی با دوستان، مرتب کردن منزل، ورزش مفید، کمک به فقرا و بیوگان و سالخوردگان؛ ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡإِنسَٰنُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّکَ کَدۡحٗا فَمُلَٰقِیهِ ۶﴾ [الإنشقاق: ۶] «ای انسان! همانا تو با زحمت و تلاش به سوی پروردگارت رهسپاری و او را …

بیشتر بخوانید »

افسردگی، دروازه خودکشی است

﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡۚ﴾ [النساء: ۲۹] «خودتان را نکشید». ﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَیۡدِیکُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُکَهِ﴾ [البقره: ۱۹۵] «با دست خودتان، خود را به هلاکت نیندازید». خبرگزاریها، از افسردگی رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا خبر داده و گفته‌اند: از آنجا که سن ریگان از هفتاد سال گذشته، به این بیماری دچار است. افزایش سن، فشارهای روانی و جراحی‌های پی در پی، علت …

بیشتر بخوانید »

افسرده مباش؛ زیرا افسردگی، راه بدبختی و شقاوت است

مجله «المسلمون» در شماره ۲۴۰ ماه صفر سال۱۴۱۰هجری قمری نوشت که دویست میلیون نفر از جمعیت زمین به افسردگی مبتلا هستند. افسردگی، جهان را در معرض نابودی قرار داده است! این بیماری، بین کشورهای غربی و شرقی و ثروتمند و فقیر فرقی نمی‌گذارد. افسردگی، قصد نابودی و در هم کوفتن همه را دارد و بیماری ومرضی است که به همه …

بیشتر بخوانید »

دعای رفع گرفتاری و اندوه

دعای رفع گرفتاری و اندوه، مشتمل بر توحید الوهیت و ربوبیت و توصیف پروردگار به عظمت و بردباری است و این دو صفت، مستلزم کمال قدرت و رحمت و احسان و گذشت هستند. خداوند در این دعا به کمال ربوبیت و سروری جهان بالا و پایین و ربوبیت عرش که سقف همه آفریده‌ها و بزرگترین آفریده الهی است، توصیف می‌شود. …

بیشتر بخوانید »

غم مخور که آنچه برایش غم می‌خوری، به زودی پایان می‌یابد

مرگ، همه را فرا خواهد گرفت؛ هم ظالم و هم مظلوم را، هم ناتوان و هم توانمند را. مرگ، سراغ هر فقیر و ثروتمندی می‌رود و تو، اولین کسی نیستی که می‌میری؛ پیش از تو نسل‌های زیادی مرده‌اند و پس از تو نیز مردمان زیادی خواهند مرد. ابن بطوطه می‌گوید: در شمال گورستانی دیدم که در آن هزار پادشاه دفن …

بیشتر بخوانید »

اگر ناگهان به تو خبر دهند که خانه ات، طعمه حریق شده

اگر ناگهان به تو خبر دهند که خانه ات، طعمه حریق شده یا فرزندت، مرده یا ثروت و دارایی ات، از بین رفته، چه می‌توانی بکنی؟ از اکنون خودت را آماده کن. فرار از قضا و قدر، سودی ندارد؛ از تقدیر راضی باش و تسلیم قضای الهی شو. واقعیت و وضعیت موجود را بپذیر تا پاداش فراوان بیابی؛ چرا که …

بیشتر بخوانید »

ایمان و صبر

در برخورد با واقعیتها، چاره‌ای جز این نداریم که ایمان داشته باشیم و تسلیم شویم و بس. ﴿أَمۡ أَبۡرَمُوٓاْ أَمۡرٗا فَإِنَّا مُبۡرِمُونَ ٧٩﴾ [الزخرف: ۷۹] «آنان، تصمیم محکمی‌گرفتند و ما نیز اراده محکم و تغییرناپذیری گرفتیم». ﴿وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِۦ﴾ [یوسف: ۲۱] «خداوند، بر کارش چیره است». ﴿وَإِذَا قَضَىٰٓ أَمۡرٗا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ١١٧﴾ [البقره: ۱۱۷] «هرگاه اراده‌اش، …

بیشتر بخوانید »

خودت را به تسلیم شدن در برابر تقدیر و قضا عادت بده

خودت را به تسلیم شدن در برابر تقدیر و قضا عادت بده؛ اگر به قضا و قدر باور و ایمان نداشته باشی، چکار می‌کنی؟ آیا می‌خواهی در زمین سوراخی حفر کنی یا نردبانی به سوی آسمان بزنی و به آسمان بروی؟! چنین کاری، نه ممکن است و نه فایده‌ای دارد و تو را از تقدیر و قضا نجات نمی‌دهد. پس …

بیشتر بخوانید »

استعدادها و صفات والا، ارزش واقعی انسان هستند

استعدادها و صفات والا، ارزش واقعی انسان هستند، نه لباس و کاخ و خانه؛ بلکه ارزش و جایگاه انسان، در علم و سخاوت و بردباری و عقلش می‌باشد. خدای متعال، می‌فرماید: ﴿إِنَّ أَکۡرَمَکُمۡ عِندَ ٱللَّهِ أَتۡقَىٰکُمۡۚ﴾ [الحجرات: ۱۳] «بی‌گمان گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست». ارتباط این آیه با موضوع مورد بحث ما، این است که سعادت و خوشبختی، در …

بیشتر بخوانید »

در مسجد جامع کوفه، در میان دو قبیله اختلاف و فتنه‌ای بروز کرد.

در مسجد جامع کوفه، در میان دو قبیله اختلاف و فتنه‌ای بروز کرد. هر دو طرف، شمشیرهایشان را از نیام بیرون کشیدند و نیزه‌ها را آماده کردند؛ تنور اختلاف شعله ور گشت و نزدیک بود که سرهای همدیگر را از تن جدا نمایند. در آن هنگام فردی از مسجد بیرون جست تا به دنبال مصلح بزرگ و بردبار احنف بن …

بیشتر بخوانید »