گناهکار همیشه در بند شیطان است

و از  عقوبت‌های [دیگر ] گناه این است که گناهکار همیشه در بردگی و اسارت شیطان خویش، زندانی شهوت و به غُل و زنجیر کشیدۀ هوی خود است.

او اسیر، زندانی و دربند زبون است. و هیچ اسیری بدحال‌تر و بیچاره‌تر از آن اسیر نیست که دشمن‌ترین دشمناش او را به اسارت گرفته باشد.

و هیچ زندانی تنگ‌تر از زندان خواهش‌های نفس نیست، و هیچ بند و ریسمانی سخت‌تر از بند شهوت نیست

چگونه میل بسوی خدا و دیار آخرت پیدا می‌کند، قلبی را که حالش چنین است؟ قلب اسیر، زندانی و در بند! چگونه می‌تواند حتی یک قدم [ناچیز بسوی ایمان] بردارد!؟

و هنگامی که قلب به زنجیر کشیده شود آفات به مقدار در زنجیر بودنش، از هر طرف به سویش سرازیر می شوند.

و مثال قلب هم چون پرنده ای است که هر چقدر ارتفاع بگیرد از آفات دور است و هر چه قدر پایین بیاید آفات او را در برمی گیرد.

ومن عقوباتها : أن العاصی دائما فی أسر شیطانه ، وسجن شهواته وقیود هواه ، فهو أسیر مسجون مقید ، ولا أسیر أسوأ حالا من أسیر أسره أعدى عدو له

ولا سجن أضیق من سجن الهوى ولا قید أصعب من قید الشهوه ، فکیف یسیر إلى الله والدار الآخره قلب مأسور مسجون مقید ؟

وکیف یخطو خطوه واحده ؟وإذا قید القلب طرقته الآفات من کل جانب بحسب قیوده ، ومثل القلب مثل الطائر ، کلما علا بعد عن الآفات ، وکلما نزل استوحشته الآفات

ألـــــدَّاءُ وَالـــــدَّوَاءُ لـــــ{ لِلإمَام إبْنِ_قیِّــــــــــمِ_الْـــــجَوزِیَّهِ ج ۱ ص۱۹۰

مقاله پیشنهادی

چقدر شکایت می‌کنی و می‌گویی که فقیر هستم و حال آنکه زمین و آسمان و ستاره‌ها، از آنِ تو هستند

ایلیا ابوماضی می‌گوید: کم تشتکی وتقول أنک معدم   والأرض ملک والسماء والأنجم «چقدر شکایت …