کثرت دروغ گویان بر اهل بیت و تأثیر کذب در روایت از آن‌ها

کذابانی که محبت اهل بیت را برای اهداف خودشان در آغوش گرفته بودند، زیاد شدند، کسانی همچون دسته‌ی قبلی و امثال آن‌ها مانند: هشام بن حکم مجسم[۱]؛ جابر بن یزید جعفی که هفتاد هزار روایت را به امام باقر نسبت داد! عوف عقیلی که دائم الخمر بود[۲]؛ ابوحمزه ثمالی دائم الخمری دیگر[۳]؛ علی بن ابوحمزه بطائنی[۴] که اموال مردم را به اسم ائمه می‌خورد، او از واقفیه (کسانی که امام رضا را تکفیر می‌کردند)، بود.[۵] بطائنی اولین کسی بود که این توقف را آشکار کرد؛ عبدالله بن ابویعفور نیز همواره سکران بود؛ ابوهریره بزار؛ هشام بن سالم جوالیقی مجسم[۶] و سید حمیری که همواره دائم الخمر بود.[۷]

و مغیره بن سعید که کشی (ص ۱۹۶) با سند خود آن را از عبدالله روایت کرده که گفت: مغیره بن سعید عمداً دروغ بر پدرم (باقر) می‌بندد و کتاب‌های یاران پدرم را می‌گیرد و کفر و خدانشناسی را دسیسه کرده و به پدرم نسبت می‌دهد. پس آن را به اصحاب (باقر) بر می‌گرداند و به آن‌ها دستور می‌دهد که در میان شیعه ترویج دهند. پس هر چه درباره غلو در کتب اصحاب پدرم وجود دارد، چیزی است که مغیره بن سعید در کتاب‌ها چپانده است. مامقانی در مقدمه‌ی کتابش[۸] نقل می‌کند که این مغیره گفت: در بسیاری از اخبار شما که تقریباً به هزار حدیث می‌رسد، دسیسه کرده‌ام؛ و ابو خطاب اسدی که امام رضا درباره‌ی او گفت: ابوخطاب بر پدرم دروغ بسته است، خداوند ابوالخطاب را لعنت کند! به همین شیوه اصحاب ابوالخطاب تا امروزه این احادیث کتب اصحاب ابوعبدالله را مورد دسیسه قرار داده‌اند که آنچه مخالف قرآن است، از ما نپذیرید.[۹]

و محمدبن عی بن نعمان أحول ملقب به مؤمن طاق که برخی او را به شیطان طاق مجسم نامیده بودند. او شایع کرده بود که امامیه در مردمانی مخصوص از اهل بیت منحصر شده‌اند. وقتی که امام زید بن علی بر این شایعه آگاه شد آن را با استناد به این‌که‌ این امر را از پدرش (باقر) نشنیده است، رد کرد و گفت: چه ناپسند خبر داده‌ای پس کافر شده‌ای و تو از طرف او (باقر) دارای هیچ شفاعتی نیستی.[۱۰] و صدها نفر امثال این‌ها.

همانا که این نتیجه‌ی آشکاری برای جامعه‌ی اسلامی اول بود که عبارت بود از کثرت دروغ و دروغ گویان بر مشاهیر اهل بیت؛ و این چیزی است که سبب عدم فراوانی تدوین روایات توسط علمای حدیث مانند بخاری، مسلم و اصحاب سنن را بیان می‌کند، زیرا آنان در ایام تدوین منابع اولی حدیث به‌ خاطر ترس از واقع شدن در گرداب دروغ و نیز سختی تشخیص بین صحیح و مکذوب نتوانستند که روایات را تدوین نمایند و برای مردم نقل کنند. در واقع ثابت شده است که هر کسی که برای چنین کاری و تدوین روایات از ائمه کوشش کرده در محذوری گیر کرده است که محدثان مذکور (اهل سنت) از آن امتناع می‌ورزیدند. همان گونه که مصادر امامیه آکنده از روایات افراطی و باطلی است که به سبب نقل از هر کسی که از ائمه نقل کرده و بدون بحث و تحقیق در مورد آن می‌باشد. حتی اگر بدین منابع مراجعه کنی سختی را در تشخیص روایات ضعیف و مکذوب نمی‌یابی، زیرا بدون نیاز به نگاه کردن در سندهای این احادیث، علت در متون آن‌ها معلوم است. وقتی که سند محقق شد، علت نیز واقع می‌شود که همانا این راویان دروغگو هستند.

هاشم معروف، دانشمند شیعی اثنی‌عشری معاصر می‌گوید: [۱۱]

بعد از پیگیری و جستجو در احادیث منتشر شده در مجامع حدیث مانند کافی، وافی و غیره، غالیان و حسودانی را بر این ائمه هادی می‌بینیم که از هر دری برای فساد احادیث ائمه و بی ادبی به منزلت آن‌ها داخل شده‌اند، به دنبال آن به قرآن مراجعه کرده‌اند تا سموم و دسیسه‌هایشان‌ را بر آن بپاشند، زیرا قرآن تنها کلامی است که محتمل چیزهایی است که هیچ چیز دیگری محتمل آن‌ها نمی‌باشد، لذا صدها آیه را طوری که خواسته‌اند، تفسیر کردند و با دروغ، دسیسه و گمراه‌سازی آن‌ها را به ائمه چسباندند. علی بن حسان و عمویش عبدالرحمن بن کثیر و علی بن ابوحمزه بطائنی کتاب‌هایی را در تفسیر تألیف کرده‌اند که همگی آن‌ها تحریف و خرافات و گمراهی است و با اسلوب، بلاغت و اهداف قرآن هماهنگی و همخوانی ندارد.

[۱]– الکافی / ج ۱ / صص: ۱۰۶-۱۰۵٫

[۲]– الکشی- ۹۰٫

[۳]– الکشی- ۷۶٫

[۴]– الکشی- ۴۲۳٫

[۵]– آن‌ها در امامت علی موسی بن جعفر مترقف شدند و دربارۀ مهدویت و غیبت او سخن راندند و به امامت بعد از او اعتراف نکردند، با تکیه بر روایتی که گفته می‌شود، «هفتمین ما، قائم و مهدی ماست».

[۶]– کافی / کلینی / ج ۱ / ۱۰۵٫

[۷]– الکشی / ۲۴۲٫

[۸]– تنقیح المقال / ج ۱ / ص ۱۷۴٫

[۹]– الکشی- ۱۹۵٫

[۱۰]– الکشی / ص ۱۸۶٫

[۱۱]– الموضوعات فی الآثار والاخبار- ص ۱۵۳٫

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …