عمر بن عبدالعزیز، در زمان خلافت خویش، روزی بالای منبر مشغول سخنرانی بود. در خلال سخن گفتن وی، مردمی که پای منبر بودند، میدیدند خلیفه گاه به گاه دست میبرد و پیراهن خویش را حرکت میدهد . این حرکت موجب تعجب حضار و شنوندگان میشد ، و همه از خود میپرسیدند : چرا در خلال سخن گفتن دست خلیفه متوجه پیراهنش میشود و آن را حرکت میدهد ؟ مجلس تمام شد و به آخر رسید . پس از تحقیق معلوم شد که خلیفه ، برای رعایت بیتالمال مسلمین و جبران افراط کاریهایی که اسلاف و پیشینیان وی در تبذیر و اسراف بیتالمال کردهاند ، یک پیراهن بیشتر ندارد ، و چون آن را شسته ، پیراهن دیگری نداشته است که بپوشد ، ناچار بلا فاصله پیراهن را پوشیده است . و اکنون آن را حرکت میدهد تا زودتر خشک بشود.
برگرفته از کتاب: داستان راستان/