نگاهی به آراء و نظرات اهل تشیع درباره اهل بیت رضی الله عنهم

بخش اول درباره عموم عتره پیغمبر صلی الله علیه وسلم بخش دوم درباره ۱۲ امام شیعه و اینکه چه دروغهایی به آنان نسبت داده اند:

{ بررسی بخش اول}
۱- عباس عموی پیغمبرصلی الله علیه وسلم:
آنها به دروغ از محمد باقر روایت کرده اند که گفته [بقی مع علی رجلان ضعیفان ذلیلان حدیثا عهد بالاسلام، عباس و عقیل] بعد از فوت رسول الله صلی الله علیه وسلم دو مرد ضعیف ذلیل تازه مسلمان شده در کنار علی ماندند و آنان عباس عموی پیغمبر و عقیل برادر علی بودند و در روایت دیگر آمده دو مرد ترسو و ذلیل حقیر [الشیعهواهل البیت۲۶۷] .
از علی بن حسین روایت کرده اند که گفته آیه [من کان فی هذه أعمی فهوفی الاخره أعمی واضل سبیلا] هر که در این دنیا کور دل باشد در آخرت هم کور و گمراهترخواهد بود . درباره عباس عموی پیامبرصلی الله علیه وسلم نازل شده (رجال الکشی ص۵۲)
۲- عبدالله بن العباس: عموزاده پیغمبرصلی الله علیه وسلم و علی بن ابی طالب (رض)دانشمند فرزانه اسلام و مفسر بزرگ قرآن از ابو عبدالله جعفرصادق روایت نموده اند که گفته آیا می دانید چه چیز مرا به خنده وا می دارد گفتند نه، گفت از اینکه ابن عباس خود را از جمله کسانی می پندارد که گفته اند {قالوا ربناالله ثم استقاموا}ولی به خاطرسبک عقلیش وی را رها کردم (الکافی ۱/۲۴۷)
و از علی روایت کرده اند که گوید . لعنت خدا بردو پسر فلانی و خدایا چشمانشان را کورکن همچنانکه قلوبشان را کور نمودید (رجال الکشی ص۵۲) محقق آن درحاشیه کتاب گفته منظورعبدالله وعبیدالله پسران عباس عموی رسول الله (ص ) می باشد.
و باز از علی بن ابی طالب نقل نموده اند که به ابن عباس پسر عموی خود گفته هرگاه شدیداً امکان خیانت به امت پیغمبر صلی الله علیه وسلم را پیدا کردی یکباره پریدی و به گامهایت سرعت بخشیدی و هر چه در توان داشتی با خود به سرقت بردی آیا از روز معاد و سوء حساب نمی ترسی، مگر بر دوشهایت سنگینی نمی کند که کنیزان را می خری و زنان را به اموال بیوه ها ومهاجرین نکاح می کنی (رجال الکشی ص۵۸)
۳- فرزندان حسن بن علی بن ابی طالب:
از ابوعبدالله جعفرصادق روایت شده که گفته نزد من جفرالاحمر وجود دارد عبدالله بن ابی یعقوب به وی گفت خدا تو را اصلاح کند مگر نمی دانید که در اینجا فرزندان حسن بن علی حاضرهستند، ابوعبدالله گفت به خدا قسم همچنان که شب و روز را می شناسید آنان هم خبر دارند اما حسادت و دنیا طلبی آنها را به انکار وا داشته (الکافی۱/۲۴۰)
۴- محمدبن علی بن ابی طالب، برادر حسن و حسین مشهور به محمد حنفیه زیرا مادرش از طایفه بنی حنیفه بود کلینی روایت نموده که علی بن ابی طالب مردم را برای اقامه حد زنای خانمی جمع کرده بود سپس گفت:
حد اجرا نمی شود مادامیکه کسانی در میان شما حد خدا بر وی باشد و بایستی پاکان حد را به اجرا درآورند و بجز امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و حسن و حسین کسی دیگر در آنجا نماند و محمد پسرایشان همراه بقیه مردم عقب نشینی کرد (الکافی۷/۱۸۷)
۵- زید بن علی بن حسین برادر محمد باقر و عموی جعفر صادق:
از حنان بن سدیر روایت شده که گوید من درمجلس حسن بن حسن نشسته بودم که سعید بن منصور از رؤسای زیدیه خدمت ایشان آمد و گفت نظرتو در مورد شراب چیست در جواب گفت زید آن را می نوشد وی هم گفت من چنین چیزی را تأیید نمی کنم که زید مسکرات را نوشیده باشد حسن بن حسن گفت آری زید این کار را کرده است، سعید گفت اگر زید چنین کاری کرده باشد نه پیامبراست و نه وصی پیامبر و جز فردی از اهل بیت هیچ دیگری نیست.
۶- عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب:
صفوان جمال گوید بین ابو عبدالله وعبدالله بن حسن درگیری لفظی انجام گرفت و هیاهو جار و جنجال بالا گرفت و مردم جمع شدند و آنان را متفرق نمودند و در ضمن قصه طولانی محقق کتاب کافی گفته این روایت نشانه حسن مراعات صله رحم است هرچند فاسق وگمراه باشد(الکافی۲/۱۵۵).
۷- اسماعیل بن جعفربن صادق برادر امام موسی کاظم و بنیانگذار اسماعیلیه:
از پدرش جعفرصادق روایت نموده اند که به وی گفته ای فاسق چنین کرده اید آتش جهنم گوارای تو باد (رجال الکشی۲۱۱)
و باز از پدرش نقل نموده اند که درباره پسرش اسماعیل گوید او گناه بار است نه شباهتی به من و نه به هیچ کدام از آباء و اجداد من دارد. (بحارالانوار۴۷/۲۴۷)
۸- موسی بن علی بن موسی برادر محمد بن علی{جواد}:
از یعقوب بن المثنی نقل شده که گوید المتوکل گفته مأموران من به ابن الرضا [یعنی محمد بن علی الجواد] دستور دادند که وی با من شراب بنوشد ولی او از این کار امتناع ورزیده به او گفتند اگرابن الرضا قبول نمی کند برادرش موسی شکمو آواز خوان می خورد و می آشامد و معاشقه می کند. (الکافی۱/۵۰۲)
۹- جعفر بن علی بن محمد، برادر حسن عسکری و عموی مهدی منتظر:
احمد بن عبیدالله بن خاقان از پدرش درباره حسن عسکری پرسید در جواب، وی را ستایش و جایگاهش را رفیع معرفی کرد و پس از او از جعفربرادرش سوأل نمود، گفت از جعفر سوأل می کنید یا وی را باحسن برادرش مقایسه می کنید، جعفر فسق آشکار دارد و شخص بسیار هزل گو، فاجر، می خوار، مهتوک ، سخیف، ضعیف النفس است. (الکافی۱/۵۰۴)
آیا کسی که آل بیت رسول الله را دوست داشته باشد چنین طعن و بی ادبیی را به آنان نسبت می دهد؟!!

(۱۲ امام شیعه):
۱- علی بن ابی طالب (رض)
به دروغ از علی بن ابی طالب نقل کرده اند که او با ام المؤمنین عایشه (رض) زیر یک لحاف می خوابید و پیغمبر صلی الله علیه وسلم در وسط آنان قرار می گرفت و هرگاه ایشان برای نماز شب قیام می کرد علی و عایشه با هم زیر لحاف می ماندند!!! (بحار الانوار۴۰/۲) بجز منافق و دشمنان رسول الله وخانواده اش هیچ کس دیگری این چنین ناجوانمردانه و بی ادبانه در خصوص آنان سخن نمی گوید.
و عجب اینجا است که در کتاب الکافی۷/۱۸۱ گفته اند هرکس با زنی زیر یک لحاف دیده شود بایستی بر وی حد زنا را جاری کرد.
و از جعفرصادق روایت کرده اند که گوید وقتی که عمربن الخطاب ام کلثوم دخترعلی بن ابی طالب را برای خود خواستگاری کرد علی گفت دخترم هنوز بچه است عمر پس از مدتی عباس عموی پبامبر را دید وگفت مگر من چه مشکلی دارم که علی برادر زاده ات ام کلثوم دخترش را به من نمی دهد ، بخدا قسم آب زمزم را خراب، وشخصیت شما را پایمال می کنم و دو شاهد را می برم که شهادت دهند علی این دختر را دزدیده وسپس حد را بر وی جاری و دست راستش را خواهم برید عباس با عجله پیش علی رفت و او را ازجریان با خبرکرد و هر چه زودتر ام کلثوم را به نکاح عمر درآوردند،(الکافی۵/۳۴۶).
در روایت دیگر کلینی به دروغ از امام جعفر صادق نقل کرده که ازدواج ام کلثوم با عمر بن خطاب فرجی است که از ما غصب شده است.( الکافی۵/۳۳۶)
بی گمان این سخنان بزرگترین طعن و بی احترامی نسبت به ساحت علی بن ابی طالب کسی که مشهور به اسدالله است می باشد به خدا قسم مسلمان واقعی به خاطر دفاع از ناموس، شهادت را افتخار و مایه شرف می داند ،علاوه بر اینکه بزرگ مردی هم چون عمر که عدالتش بر هیچ کس پوشیده نیست هرگز چنین کاری را نخواهد کرد .آیا غیرت و سیادت داماد گرانقدر رسول الله صلی الله علیه وسلم زوج فاطمه زهراء سید و سالار اتقیاء علی کرار چنین سخافت و ذلتی را می پذیرد در حالیکه پست ترین انسان آنرا قبول ندارد.
در واقع شیعه درخصوص ازدواج ام کلثوم با عمر سرگردان شده اند وهیچ چاره ای برای آن پیدا نکرده اند و حتی بعضی از جاهلانشان می گویند علی به هنگام خواستگاری ام کلثوم متحیر ماند و مجبور شد، و زنی از جن خواست و گفت عمر ام کلثوم را از من می خواهد و تو خود را به شکل وی در آورید و با عمر ازدواج کن، خلاصه زن جنی با عمر ازدواج می کند و این کار تا آخر عمر بر ام کلثوم مخفی می ماند و بعد از فوت عمر خانم جنه می آید و میراث را برای ام کلثوم واقعی می آورد [عجب توجیه مسخره ای] عمر از ام کلثوم دخترعلی بن ابی طالب پسری به نام زید و دختری به نام حفصه صغری داشته و بعد از اینکه امیرالمؤمنین شوهر، ام کلثوم عمر بن خطاب و امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب پدر، ام کلثوم در نماز صبح شهید می شوند ام کلثوم گفته من و نماز صبح داستان غم انگیزی داریم زیرا هم شوهرم و هم پدرم به هنگام نماز صبح از سوی منافقین هدف قرارگرفتند و شهید شدند.
و باز از ابوعبدالله روایت شده که گفته زنی نزد عمر بن خطاب آمد درحالیکه علاقه ای به مردی از انصار داشت و قبل ازآمدن سفیده تخم و مرغی را به لباس و بین رانهایش سائیده بود ،و رو به عمرکرد وگفت این مرد با من زنا کرده ،عمر هم رو به علی کرد و گفت نظرتوچیست علی هم نگاهی به لباس و بین رانهای اوکرد وگفت اینکه سفیده تخم مرغ است و این مرد را تبرئه نمود . آیا علی (رض) به بین ران زن غریبه نگاه می کند آیا نسبت دادن این گونه رزائل ، طعن و بی ادبی به امامانشان محسوب نمی شود؟! (بحارالانوار۴۰/۳۰۳)
۲ – محمدبن علی{الباقر}
از عبیدالله دابغی نقل شده که گوید در شهر مدینه به حمامی داخل شدم و پیر مردی را دیدم که حمام را سرپرستی می کرد به اوگفتم که حمام متعلق به کیست ،گفت صاحب حمام محمد باقر است ،گفتم آیا وی برای حمام کردن به اینجا می آید گفت، بله گفتم کیفیت حمام کردن او را می توانید برایم توضیح دهید، گفت ابتدا خودش عورت و اطراف آنرا نظافت می کند سپس من را صدا می زند و بقیه بدنش را می شورم، یک روز به او گفتم جایی که تو نمی خواستی من آنرا ببینم ،دیدم ،گفت خیر زیرا کف مواد شوینده مانع است.(الکافی۶/۴۹۶)
۳- جعفرصادق
از زراره نقل شده که گوید. به خداقسم اگرتمام آنچه را از ابوعبدالله جعفرصادق شنیده ام بازگوکنم {لانتفخت ذکورالرجال علی الخشب} الکشی۱۲۳ [ بخاطررعایت ادب ترجمه نشده] !!!!
زراره گوید از ابوعبدالله درباره تشهد سوأل کردم ایشان جواب دادند و به هنگام خارج شدن باد صدا داری از خود خارج نمودم و گفتم دیگر زنده نمی ماند. (الکشی ۱۴۲) (احتمال اشتباه درمتن عربی وجود دارد. مترجم ).
از ابو یعقوب روایت شده که گفته همراه جمعی برای جمع آوری هزینه حج به میان مردم عراق رفتیم و ابو بصیر مرادی هم ما را همراهی می کرد به ابو بصیرگفتم تقوا داشته باشید تو سرمایه دار هستی چرا با سرمایه خود حج نمی کنید در جواب گفت ساکت باشید، اگرتمام دنیا به دست رفیقت (یعنی جعفرصادق) بیفتد آنرا با عبایش می پوشاند، لازم به ذکراست ابو بصیر و زراره هر دو از راویان بزرگ شیعه محسوب می شوند
از ابوعبدالله روایت شده که گوید زراره، و ابوبصیر،و محمد بن مسلم، و برید، از جمله (والسابقون السابقون أولئک المقربون) بحساب می آیند. الکشی۱۲۴
۴- موسی بن جعفر {الکاظم}
شعیب گوید نزد موسی کاظم رفتم و از وی پرسیدم زنی که شوهر داشته مجددا ازدواج نموده حکمش چیست در جواب گفت هیچ حدی برمرد نیست ولی بایستی این زن را رجم کرد ، و بعد از مدتی ابو بصیر را دیدم و این فتوا را برایش باز گو نمودم ،ابو بصیر گفت بعد از این فتوا دیگر صدای موسی کاظم در نمی آید و حکمش به پایان رسیده. (الکشی۱۵۳)
در پایان باید پرسید آیا اتباع و محبین واقعی آل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم چه کسانی هستند اهل تشیع، یا اهل تسنن ؟؟!!

به نقل از کتاب: آل بیت، تألیف: عثمان خمیس

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw