نوع برخورد کردن با اشتباه

هارون بن عبدالله جمال می گوید: شبی امام احمد پسر حنبل پیش من آمد (نوع برخورد را نگاه کنید) و می خواست اشتباهی را که از من سر زده آن را اصلاح کند. درِ منزل مرا زد، گفتم کیستی؟ گفت: احمد هستم، نگفت شیخ احمد. بیرون رفتم و در را باز کردم با همدیگر احوالپرسی کرده ودست دادیم. گفتم: چه کار داری؟ گفت: امروز فکر من را به خود مشغول کردی، گفتم: به چه چیز تو را مشغول کردم؟ گفت: امروز از کنار تو می گذشتم و در حالیکه زیر سایه نشسته بودی برای مردم صحبت می کردی ولی آن ها زیر گرمای آفتاب سوزان در حالی که دفتر و قلم در دست داشتند، نشسته بودند.

بار دیگر از این کارها نکن (این جمله بیانگر نوعی خواهش و دلسوزی است مثل اینکه می گوید: خواهش می کنم که دیگر از این کارها نکن) هرگاه خواستی بنشینی همراه مردم و در کنار آن ها بنشین. نگاه کن نصیحت کردن بایستی چگونه باشد کسی که این حادثه و اتفاق را بازگو می کند، شخص امام احمد نیست بلکه همان شخصی است که از طرز نصیحت کردن امام احمد متاثر شده بود. این نوع برخورد نیک و پسندیده را بنگر؛ اولاً شب پیش هارون می رود، دوماً احساس خود را با گفتن: فکرم را به خود مشغول کردی، نسبت به اصلاح او بیان می کند، زیرا دوست دارد که او اصلاح شود.

مقاله پیشنهادی

به صبر کنندگان مژده بده

ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمی‌گردیم تا به هرکس هر عملی …