نقض نظریه و دیدگاه امامیه

همانا اصول دین باید قطعی و یقینی باشند. برای این‌که‌ اصول دین قطعی و یقینی باشند، باید حتماً پایه‌ها و مبانی‌ای که اصول بر آن‌ها بنا می‌شوند، هم قطعی و یقینی باشند و گرنه از اساس ویران می‌شوند.

همانا این نظریه‌گرایی یا اصول‌گرایی که محمد مظفر بدان اشاره کرده و مورد اتفاق علمای امامیه به ویژه علمای اصول‌شان است هیچ گونه اساس و پایه‌ای ندارد. پس وقتی ثابت شد که این اساس ضعیف است و مسایل اصولی و عقیدتی بر آن بنا نمی‌شوند، از این‌رو اصول و عقاید امامیه بی‌اساس و سست است، بخاطر سست بودن اساسی که این اصول بر آن بنا شده‌اند.

دلیل ضعف و سستی این اساس، روی آوردن به مغالطه و سفسطه است که حقیقت آن نوعی سر در گمی و قاطی کردن مسایل است که آن هم به خاطر دور کردن یا پنهان نمودن مصدر خطر میان امور مختلط است؛ مصدری که به ریشه‌ی نظریه می‌زند و آن را از اساس نابود می‌سازد.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …