نقض عقیده‌ی [تمسک به اهل بیت] طبق اسلوب قرآنی (۱)

و اگر این مفهوم، چنین جایگاه خطیری در دین دارد، پس هر مسلمانی می‌تواند مصرانه سؤال کند: چه دلایل قطعی و آشکاری از کتاب خداوند متعال بر آن وجود دارد؟

چه ادله‌ای برای اثبات این (اصل) وجود دارد؟

بدون شک اثبات چنین اصلی به دلایلی قطعی از قرآن کریم نیاز دارد که به دو امر تصریح نموده باشد به گونه‌ای که هیچ ابهام واحتمالی در آن نباشد:

اول – واجب بودن تمسک جستن به (اهل بیت) و فقط تبعیت از آن‌ها.

دوم – هدف از (اهل بیت) دوازده شخص معین است به گونه‌ای که مانع از اشتباه و احتمالی شود که این تصور را القا نماید که مقصود از اهل بیت کسانی دیگر غیر از آنان است؛ یعنی تصریحی جامع و مانع باشد.

و حتماً باید این شناخت حاصل شود که اثبات امر اول بی نیاز از اثبات دیگری نیست، زیرا شیعه ایمان به دوازده امام معین و مشخص را شرط می‌دانند، از این‌رو آن‌ها دیگر فِرَق امامیه مانند اسماعیلیه، نصیریه و زیدیه را قبول ندارند، به خاطر اختلاف آن‌ها در تعیین (ائمه) با وجود اتفاق نظرشان بر ایمان به مبدأ (امامت).

طفره رفتن در پشت دلایل عمومی جهت اثبات (امامت) که به عنوان دلیلی بر درستی هر یک از این فرقه‌ها ارائه داده می‌شوند نیرنگی است که به آن ناچار شده‌اند و باید هم باشد زیرا دلیل خاصی برای آن ندارند.

هر کدام از آن‌ فرقه‌ها به دلایل دیگری نیاز دارند تا اثبات نمایند که‌ دلایل عرضه‌ شده‌ مخصوص این (ائمه)ها می‌باشد و شامل دیگری نمی‌باشد. گفتنی است که‌ این دلایل باید اولاً قرآنی باشند و ثانیاً دلالت آن‌ها قطعی ‌باشد. و آن برای جمیع امامیه غیر ممکن است، پس به خاطر محال بودن دلایل همه‌ی ادعاهایشان باطل می‌گردند. برای کسی که تفصیل بیشتری را می‌خواهد و به اجمال اکتفا نمی‌کند به مناقشه زیر روی می‌آوریم:

دلیل قرآنی‌ای که بر این ائمه دوازده‌گانه تصریح کند، کدام است؟

بدون شک حتی یک آیه که نامی از این اشخاص یا یکی از آن‌ها برده باشد، وارد نشده است. با وجود این‌که‌ مسلمان بنا به عقیده‌ی امامیه‌ی اثنی عشری برای صحت ایمان و قبولی اعمالش، باید به تک تک آن‌ها ایمان داشته باشد!

قرآن عظیم زمانی که ایمان به نبوت و انبیاء را واجب می‌گرداند به لفظ عمومی و تعمیم اکتفا نمی‌کند، بلکه مجموعه‌ای از آن‌ها را ذکر می‌کند و آن‌ها را با اسمشان نام می‌برد و بر وجوب ایمان به آن‌ها، بدون جدایی و تفریقی تصریح می‌کند و اگر ایمان به فرد خاصی از آنان ‌را واجب گرداند مانند پیامبر ما محمد  صلی الله علیه و سلم ـ اسمش را با صراحت بیان می‌کند. این اسلوب و شیوه‌ی ایمان در قرآن است، پس چگونه انسان‌ را بر ایمان به اشخاصی که به قطعیت یادی از آن‌ها در قرآن نشده، مجبور می‌کنند!

بلکه قرآن کریم به ذکر کسانی بر حسب اعتقاد شیعه پایین‌تر از آن‌ها تصریح می‌کند و بر (تبعیت از آن‌ها) و تمسک به آن‌ها تصریح می‌نماید. منظور عموم مهاجرین و انصار است همچنان که در قول خداوند متعال آمده:

﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ١٠٠﴾ [التوبه: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار، و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند، و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر (درختان و کاخ‌های) آن رودخانه‌ها جاری است و جاودانه در آنجا می‌مانند. این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ.»

و این غیر از صدها آیه‌ای است که آن‌ها را مدح و ثنایشان می‌کند. و بدون شک این امر مستلزم متابعت از آن‌ها و اقتداء به آن‌ها است. پس چگونه در حق آنان کوتاهی کنیم در حالی که قرآن به تبعیت از آن‌ها تصریح می‌کند و از آن‌ها راضی است! و تنها اکتفا به اشخاصی کنیم که در قرآن نامی از آن‌ها نیامده است؟!!

امامیه می‌گویند: آنان مرتد شده‌اند. به فرض این‌که سخن آنان صحیح و مقبول باشد، اما حتماً باید عده‌ای از آنان ـ هر چند کم ـ بر دینشان باقی مانده و از اسلامشان محافظت کرده باشند که این نص قرآنی به تبعیت از آنان تصریح می‌کند. البته در هر حال ـ و این مهم است ـ امامیه نمی‌توانند نصی را بیاورند که بر تخصیص (اهل بیت) به اتباع تصریح نموده باشد!!

عقیده‌ی (امامت) تنها به دوست داشتن این‌ها و اقتدا به آن‌ها اکتفا نمی‌کند، بلکه تبری جستن از غیر ائمه به ویژه مهاجران و انصار، به آن اضافه می‌شود؛ همراه با اضافه نمودن دیگر اعتقادات اغراقی‌ای که قبلاً ذکر شد، مانند اعتقاد به این‌که‌ ائمه حجت خداوند بر مخلوقاتش هستند و حجت خداوند تنها با آن‌ها تمام می‌شود، که این دلیلی جز روایات ندارد!

 این‌که‌ قرآن کریم از یاد آن‌ها خالی است دلیلی قطعی بر بطلان فرضیه‌ی تمسک به آن‌ها بدون دیگران است، اگر ملزم به این عقیده می‌بودیم باید در قرآن صریحاً یادی از آن می‌آمد، اما جعل روایات و فریب دادن عوام و نادانان به آن چه قدر آسان است!

آری این‌گونه ـ و به این سادگی ـ این عقیده از اساس ویران می‌شود، زیرا به هیچ‌گونه‌ دلیل صریح قرآنی‌ای استناد ننموده‌ استء و همه‌ی آنچه می‌گویند آراء، فلسفه و جدال‌هایی هستند که هیچ ربطی به قرآن ندارند و قرآن هم هیچ ربطی به آن‌ها ندارد!

و اگر ما به عدد و تعیین اشخاص توجه نکنیم و به طور عموم به مناقشه‌ی مفهوم (تمسک به اهل بیت) بنا به دیدگاه شیعه بپردازیم، می‌توانیم که بگوییم:

فقدان نص آشکار قرآنی

این اصل با یک سؤال ویران می‌شود؛ و آن این‌که:

آیا برای این عقیده‌ی مهم و خطیر یک نص با دلالتی قطعی وجود دارد؟ جواب برای این منفی است. آن‌ها به سخن خداوند استناد می‌کنند که می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا٣٣﴾ [الأحزاب: ۳۳].

«خداوند قطعاً می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت (پیغمبر) دور کند و شما را کاملاً پاک سازد.»

ما در جاهای دیگری راجع به دلالت این نص قرآنی بحث کرده‌ایم و عدم حجیتش برای همه‌ی این احتمالات را بیان کرده‌ایم. برای آگاهی و اطمینان بیشتر به آن مراجعه شود.[۱]

و اگر قرار باشد که چیزی را اضافه کنیم پس می‌گوییم: این نص به هیچ‌کدام از معانی‌ای که زیر این باب درج نموده‌اند، از جمله این‌که بر تعداد مخصوصی از اهل بیت و یا بقیه‌ی مؤمنان دلالت کند، تصریح نمی‌نماید؛ هدف از این آیه مدح اهل بیتی است که به شرع خداوند پایبندند و به اطاعت او و رسولش  صلی الله علیه و سلم پرداخته‌اند. پس اگر تناقض این اصل با قول صریح خداوند متعال را در نظر گیریم که می‌فرماید:

﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ١٠٠﴾ [التوبه: ۱۰۰].

با توجه به این‌که بر وجوب تبعیت از عموم پیشگامان مهاجرین و انصار تصریح دارد، این اصل (امامت) را از بنیان باطل می‌کند! به خاطر این‌که‌ کلام خداوند متناقض نیست.

[۱]– مانند کتاب (عصمت) و (نظره فی عصمه الأئمه) و رساله‌ی (آیه التطهیر و علاقتها بعصمه الائمه)

مقاله پیشنهادی

فضیلت قرائت قرآن

الله متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَتۡلُونَ کِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَهٗ …