مسلمان شدن ابوبکر رضی الله عنه (۲)

ابوبکر صدیق رضی الله عنه، دوره‌ی جاهلی را با بصیرت، عقل و اندیشه‌ای روشن‌ و با استعدادی درخشان، تیزهوشی، ذکاوت و اندیشه‌ی استواری که تمام وجودش را در بر گرفته‌ بود، سپری کرد.
تیزهوشی و فراست ابوبکر رضی الله عنه، این امکان را برایش فراهم آورد که بتواند اشعار و اخبار زیادی را درمورد بعثت پیامبری جدید، به خاطر بسپارد.
یک بار رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، از گروهی از صحابه که ابوبکررضی الله عنه نیز درمیان آن‌ها بود، پرسیدند:
«چه کسی از شما سخنان قس‌ بن‌ ساعده را در بازار عکاظ، حفظ است؟»
صحابه ساکت بودند که ابوبکر رضی الله عنه گفت:«من، کلام قس را حفظ هستم؛ آن روز من، در بازار عکاظ بودم که قُس، بر شتر خاکستریش، ایستاد و گفت: ای مردم!
گوش کنید و آگاه باشید تا فایده ببرید؛
همانا همه، روزگاری زندگی می‌کنند و روزی هم مرگشان، فرامی‌رسد؛ آن کس که بمیرد، فرصتش پایان می‌یابد.
بی‌گمان در آسمان، خبر‌هایی است که ما از آن بی‌خبریم و در زمین اتفاقات قابل پندی در جریان است؛ زمین، به‌سان فرش گسترده و آسمان، همانند سقفی برافراشته است؛ ستارگان، در گردش هستند و دریاها، هرگز نمی‌خشکند؛ شبها، تار و تاریک است و آسمان، دارای برج‌ها، باروها و ستارگان بی‌شمار!
قُس، خطاب به مردم سوگند یاد نمود که خداوند، دینی دارد که از دین شما بهتر ودوست‌داشتنی‌تر است و سپس چنین سرود:
فی الذاهبین الأولیــ ـن من القرون لنا بصائر
لـما رأیـت مـوارداً للمـوت لیس لها مصادر
و رأیت قومی نحوها یسعی الأکابر والأصاغر
أیقنت أنی لامحـــا له حیث صارالقوم صائر
یعنی:
«در مردمانی که پیش از این رفته‌اند، پندها و عبرت‌های زیادی برای ما وجود دارد.
آ‌ن‌گاه که مرگ‌های زیادی دیدم، دانستم که مرگ، وقت و زمان مشخصی ندارد.
من، خویشان نزدیک و دور خود را از کوچک و بزرگشان دیدم که به سوی مرگ می‌روند و بدین ترتیب یقین کردم که من نیز به همان‌جا می‌روم که آنان رفتند».
ابوبکرصدیق رضی الله عنه با حافظه‌ای استوار و بلندمدت، توانست گفته‌های قس‌ بن ‌ساعده را برای رسول‌خداصلی الله علیه وآله وسلم و یارانش، بازگو کند.
باری، ابوبکرصدیق رضی الله عنه در سفر شام، خوابی دید؛ آن خواب را برای بحیرای راهب، تعریف کرد.
بحیرا، پرسید: «تو از کجایی؟»
ابوبکر رضی الله عنه فرمود: «از مکه؛»
بحیرا پرسید: «از کدامین طایفه؟»
ابوبکر رضی الله عنه، پاسخ داد: «از قریش.» بحیرا دوباره سؤال کرد: «چه کاره هستی؟» ابوبکر رضی الله عنه جواب داد: «تاجرم.»
بحیرا گفت: «اگر خداوند، خوابت را به حقیقت تبدیل کند، پیامبری از قوم تو برمی‌انگیزد که تو در حیات آن پیامبر ، وزیر و معاون او خواهی بود و پس از او خلیفه و جانشینش خواهی شد.» ابوبکر رضی الله عنه، این گفته‌های بحیرا را همواره پیش خود نگه داشت و فاش نکرد.

(نام کتاب:خلفای راشدین؛ابوبکرصدیق رضی الله عنه، مؤلف:دکترعلی صلابی)

مقاله پیشنهادی

محبت صحابه رضی الله عنهم

از علامت‌های ایمان عبارت‌اند از: محبت داشتن به تمام صحابه با قلب، و تعریف و …