مسأله رجعت (۹)

روایت دیگری که در مورد امام زمان به آن استناد می‌کنند این است که از رسول خدا صلی الله علیه و سلم روایت شده «مَن ماتَ وَلَم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیتَهً جاهِلِیَّهً» «هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیّت مرده است».

باید توجّه داشت که معلوم نیست تا چه حدّ این روایت صحیح باشد، ولی در هرصورت معلوم است مقصود از امام زمان در این روایت، امام و پیشوایی است که در هر زمانی، قدرت را در دست دارد که خواه این امام مؤمن باشد یا فاجر، اگر مؤمن باشد لازم است انسان در أمور سیاسی نقش داشته باشد و او را تقویت کند، و اگر فاجر باشد، لازم است که مسلمان از او پیروی نکند. پس مقصود از این روایت این است که مسلمان باید از أوضاع کشورش باخبر باشد. و روایاتی دیگر نیز مُؤیّدِ گفته ماست، از آن جمله در کتاب «مُستدرکُ الوسائل» جلد سوّم، صفحه ۲۴۵ از اختصاص شیخ مفید از عمر بن زید از حضرت امام موسی کاظم  علیه السلام آورده: «قالَ سَمِعتُهُ یقُولُ: مَن ماتَ بِغَیر إمامٍ ماتَ میتهً جاهلیّهً، إِمامٍ حَیّ یَعرفُهُ، قُلتُ: لم أسمع أباک یذکُرُ هذا یعنی اِماماً حیّاً فقالَ قد وَاللهِ قالَ ذلک رسولُ اللهِ r قال وقالَ رسولُ اللهِ r: مَن ماتَ و لیس لهُ إمامٌ یَسمَعُ لهُ و یُطیعُ ماتَ میتهً جاهلیّهً» «عمر بن یزید می‌گوید از حضرت موسی جعفر شنیدم که می‌فرمود: کسی که بدون امام بمیرد به مردم جاهلیّت مرده است، امام زنده‌ای که او را بشناسد، عرض کردم از پدر بزرگوارت این قید را که امام باید زنده باشد نشنیدم حضرت فرمود: به خدا سوگند پیغمبرخدا چنین فرمود، آنگاه حضرت فرمود رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرموده است: هرکس بمیرد و پیشوایی نداشته باشد که از او بشنود و اطاعت کند به مردن جاهلیّت مرده است». عبارت امام زنده که از او بشنود و اطاعت کند قابل دقّت است و معلوم می‌شود مقصود از امام در بسیاری از روایات اسلامی امامی است که باید مردم او را ببینند و سخنان او را بشنوند، نه امامی که به هیچ وجه در دسترس نباشد!! به قول استاد ما آقای «مصطفی طباطبایی»: «گاهی سخن از امام به میان می‌آید و مراد یک پیشوای مؤمن است که در سطح عالی علم و تقوی و آشنایی به مسائل روز بوده و دیگران از راهنماییهای او که از راه کوشش و تعقّل صحیح در جهان آفرینش و کتاب إلهی و سُنَّتِ قطعی پیامبر  صلی الله علیه و سلم آنها را به دست آورده، استفاده می‌کنند و امور مسلمین را به او اِرجاع می‌دهند که البتّه به این معنی، مسلمانان همیشه باید چنین امام و پیشوایی داشته باشند، همان طورکه هرمذهب و یا مسلک سیاسی مطلق نیز رهبر و پیشوا و زعیمی دارد. (چنانکه حدیث بالا نیز مُؤیدِ همین قول است). گاهی نیز مراد از رهبر و امام، کتاب إلهی است که همیشه حاضر و در دسترس است و از راهنمایی‌هایش می‌توان برخوردار شد و هیچگاه غیبت ندارد و این امام همان قرآن کریم است به دلیل آنچه در خود قرآن آمده که فرموده: ﴿وَمِن قَبۡلِهِۦ کِتَٰبُ مُوسَىٰٓ إِمَامٗا﴾ [الأحقاف: ۱۲]. «پیش از این کتاب، کتاب موسی امام بود». از این آیه استفاده می‌شود که اینک إمام همه مسلمین که حتّی خود پیغمبر و أئمّه تابع آن بوده‌اند قرآن است([۱])، إمام حاضر، امام همه زمان‌ها و امام بدون غیبت».

[۱]– در این مورد رجوع شود به تحریر به دوّم «عرض اخبار اصول بر قرآن و عقول» صفه ۲۹۲ و ۲۹۳٫ (برقعی)

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …