مردی دست مردی را می‌گیرد و می‌گوید: خدایا! این مرد، مرا کشت

نسائی، باب: [تَعْظِیمُ الدَّمِ] نسائی، باب [مَنْ خَانَ غَازِیًا فِی أَهْلِهِ]

۱۹۰- «عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ بُرَیْدَهَ، عَنْ أَبِیهِ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم قَالَ: حُرْمَهُ نِسَاءِ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ کَحُرْمَهِ أُمَّهَاتِهِمْ، وَإِذَا خَلَفَهُ فِی أَهْلِهِ فَخَانَهُ، قِیلَ لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ: هَذَا خَانَکَ فِی أَهْلِکَ فَخُذْ مِنْ حَسَنَاتِهِ مَا شِئْتَ، فَمَا ظَنُّکُمْ؟».

  1. «از سلیمان بن بریده از پدرش روایت می‌کند که پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: جایگاه همسرِ مردان مجاهد نسبت به مردانی که به جهاد نرفته‌اند، همچون جایگاه مادران‌شان می‌باشند و هرگاه مجاهدی خانواده‌اش را به دست کسی داد که به جهاد نرفته است و او به مجاهد خیانت کرد، روز قیامت به او (شهید) گفته می‌شود: این همان کسی است که به تو خیانت کرده است، پس از اعمال نیکش هرچه می‌خواهی برای خود بردار، (سپس پیامبر  صلی الله علیه و سلم فرمودند:) «در این مورد چه می‌گویید؟» (آیا دیگر هیچ عمل نیکی برای او باقی می‌ماند؟!)».

 

۱۹۱- «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ  صلی الله علیه و سلم قَالَ: یَجِیءُ الرَّجُلُ آخِذًا بِیَدِ الرَّجُلِ، فَیَقُولُ: یَا رَبِّ! هَذَا قَتَلَنِی، فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ: لِمَ قَتَلْتَهُ؟ فَیَقُولُ: قَتَلْتُهُ لِتَکُونَ الْعِزَّهُ لَکَ، فَیَقُولُ: فَإِنَّهَا لِی. وَیَجِیءُ الرَّجُلُ آخِذًا بِیَدِ الرَّجُلِ، فَیَقُولُ: إِنَّ هَذَا قَتَلَنِی، فَیَقُولُ اللَّهُ لَهُ: لِمَ قَتَلْتَهُ؟ فَیَقُولُ: لِتَکُونَ الْعِزَّهُ لِفُلَانٍ، فَیَقُولُ إِنَّهَا لَیْسَتْ لِفُلَانٍ، فَیَبُوءُ بِإِثْمِهِ».

  1. «از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه از پیامبرصلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمودند: مردی [به دادگاه خدا] در حالی که می‌آید که دست فرد دیگری را گرفته است، سپس می‌گوید: خدایا! این مرد مرا کشت، خداوند به او (قاتل) می‌گوید: چرا او را کشتی؟ می‌گوید: او را کشتم تا عزت، خاص تو باشد (تا دین تو استقرار یابد، یعنی در راه تو و به خاطر تو او را کشتم)، خداوند می‌فرماید: عزت تنها برای من است و مردی (مرد دیگری) [به دادگاه خدا] در حالی می‌آید که دست فرد دیگری را گرفته است، سپس می‌گوید: خدایا! این مرد مرا کشته است، خداوند خطاب به قاتل می‌گوید: چرا او را کشتی؟ می‌گوید: تا عزت و سربلندی نصیب فلان شخص شود (در راه فلان شخص و برای حفظ مقام و موقعیت فلان شخص، جنگ کردم و او را کشتم)، خداوند می‌فرماید: اما عزت و سربلندی مال فلان شخص نیست، [زیرا عزت و سربلندی تنها خاص خداوند است]، پس فرد قاتل با گناهی که مرتکب شده است، برمی‌گردد [و به جایی می‌رود که جایگاه او است و خداوند به بدترین شکل جزایش می‌دهد و از طرف دیگر مقام شهید را بالا میبرد]».

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …