محالات ده‌گانه (۳)

جدای از این‌که‌ اصول عقاید به وسیله‌ی روایات ثابت نمی‌شود.

اثبات این‌که‌ هر امامی از امامان دوازده‌گانه در حال رکوع زکات مالش را داده است، و این چیزی است که با عقل و شرع منافات دارد. این به چه معناست که کسی مدح و ستایش شود و مورد تکریم و احترام قرار گیرد تا جایی که به عنوان امام قرار داده شود، زیرا در حال رکوع زکات مالش را داده است. آیا در نماز انسان می‌تواند غیر اعمال نماز را انجام دهد؟

آیا گدایی در مساجد، به هم زدن نظم نمازگزاران نیست؟

اگر صدقه دادن به گدایان در حال نماز، مستحب باشد، خود گدایی هم مستحب است، و چنین سخنی، سفاهت و نادانی است؛ پس سخن صدقه دادن به گدایان در حال نماز، سفاهت و نادانی است. گذشته از آن، آیا مسجد النبی  صلی الله علیه و سلم و آن هم در اثنای نماز استراحتگاه گدایان است؟ آیا نماز آن وقت بر آن گدا واجب نبود؟! دراین شکی نیست که علی رضی الله عنه در اول صف نمازگزاران نماز می‌خوانده، پس آن گدا چگونه می‌تواند ده‌ها صف را به هم بزند تا به علی رضی الله عنه برسد؟ آیا گدایی در مساجد مورد نهی قرار نگرفته است؟ پس چگونه در حال نماز درست است؟ یا این‌که‌ آن گدا کافر بوده، در این صورت آیا دادن زکات به کافران جایز است؟

اگر گفته شود: منظور از زکات در اینجا، صدقه‌ی غیر واجبی است؛ در جواب گوییم: آیا این سخن از روی قطع و یقین گفته می‌شود یا از روی ظن و گمان؟ امکان ندارد که از روی قطع و یقین گفته شود، چون زکات هرگاه همراه نماز بیاید – به ویژه آنکه با لفظ «ایتاء» به ادای آن تعبیر شده ـ در همه جای قرآن، منظور همان زکات فرض است، و غیر از آن معنی دیگری ندارد؛ همچنان که نماز در اینجا، نماز فرض است و لا غیر. و اگر از روی ظن و گمان گفته شود، باید گفت که ظن و گمان در اصول دین، هیچ ارزش و فایده‌ای ندارد و بهره‌ای از قطع و یقین ندارد.

به هر یک از مساجد زمان ما برو، آیا گدایان ‌را در داخل حرم مسجد می‌بینی یا در خارج آن؟ گذشته از آن، فرد گدا می‌خواهد به آن مقدار مالی که بدان نیاز دارد برسد، پس چگونه گدا از فرد فقیری که فقرش آشکار و معلوم است، چیزی را می‌طلبد؟ آیا معقول نیست که از فرد ثروتمند و دارایی‌دار، چیزی را بطلبد؟ پس چرا علی رضی الله عنه را اختیار کرده است؟ آیا به خاطر مالش است؟ خوب، علی رضی الله عنه که مال و دارایی‌ای ندارد. یا به خاطر علمش است؟ خوب، در اینجا قضیه مربوط به مال است نه به علم. و اگر مربوط به علم باشد خود رسول الله  صلی الله علیه و سلم در قید حیات است.

همانا هر یک از این موانع و محالات، شرطی است برای دیگر شروط، و باید همه‌شان تحقق پیدا کنند، و هیچ کدام بی‌نیاز از دیگری نیست. یعنی همه‌ی این شروط به همدیگر مرتبط‌اند، و هر کدام شرطی است برای بقیه؛ پس هرگاه یکی از آن‌ها تحقق پیدا نکند، بقیه‌ی شروط باطل می‌شود، زیرا چیزی که مشروط بر چند تا شرط باشد، هرگاه یکی از آن شرط‌ها معدوم باشند، مشروط هم معدوم و باطل می‌شود.

و همه‌ی این شرط‌ها باید به صورت کاملاً یقینی و قطعی ثابت شوند و گرنه

﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا﴾ [یونس: ۳۶].

«ظن و گمان انسان‌ را بی‌نیاز از حق نمی‌گرداند».

و ظن و گمان در اینجا هیچ ارزش و فایده‌ای ندارد و بدان عمل نمی‌شود، چون این قضیه (قضیه‌ی امامت) مربوط به یکی از اصول دین است، و اصول دین هم بر قطع و یقین بنا می‌شوند نه بر تخمین و گمان.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw