لطیفه ادبی بسیار خواندنی از قرآن کریم

علّامه حاج میرزا ابو الحسن شعرانى رضوان الله تعالى علیه در تعلیقه ‏اى بر ترجمه نفس المهموم فرموده است:

و من بنده مترجم این کتاب را با ملحدى اتفاق بحثى افتاد که ذکر آن فائدت بسیار دارد.

(ملحد) گفت: در قرآن است که‏ عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ (المدثر- ۳۱)، (نوزده نگاهبان بر جهنّم گماشته‏ اند)، این عدد براى چیست؟

گفتم: عدد را گاه براى مبالغت آورند و غرض بخصوص آن عدد نیست.
چنان‏که فرمود: إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ‏ (التوبه- ۸۰)، اگر هفتاد بار استغفار کنى براى ایشان خدا آنان را نیامرزد.
و در محاورات گوییم: ده بار ترا دعوت کردم به خانه من نیامدى. صد بار ترا نصیحت کردم نشنیدى.

گفت: نوزده عدد اندک است و مبالغه را نشاید.

گفتم: مبالغت در هر جا به تناسب محل است، بر در زندان دو پاسبان بس است هرچند هزار کس به درون باشند، پس نوزده در اینجا مبالغه را کافى است.

گفت: گیرم که چنین است نوزده چرا اختیار افتاد، ده چرا نگفت؟

گفتم بزرگتر عددى که ممکن بود در سیاق آیت‏ها آورده شود آورد، زیادتى مبالغت را که فواصل همه “راء” است‏ “إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ، فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ، ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ، ثُمَّ نَظَرَ، ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ” و همچنین تا “لوّاحه للبشر، علیها تسعه عشر” (که در آخر همه آیات حرف “راء” است).

و در اینجا از عشر تا تسعه عشر هریک را مى‏ فرمود مناسب بود، و “تسعه عشر” (نوزده) بزرگ تر عدد مناسب بود، آن اختیار افتاد.

چون این بشنید سخت شگفت آمدش و گفت: بسیار در آیات قرآن تفکّر مى ‏کنید.

گفتم: قرآن براى همین آمد که تفکر کنند در آن، قوله تعالى: أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى‏ قُلُوبٍ أَقْفالُها.

منبع: هزار و یک کلمه، کلمه ۲۳۱٫

مقاله پیشنهادی

فضیلت قرائت قرآن

الله متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَتۡلُونَ کِتَٰبَ ٱللَّهِ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِیَهٗ …