قواعد امامیه نیاز به نصوص دینی را در اثبات عقیده باطل می‌کند

آن‌گاه که‌ امامیه به خصوص اصولی‌هایشان ـ آشکارا در اصولشان تصویب می‌کنند که اساس اثبات عقاید نگاه عقلی است نه نصوص دینی (آیات و روایات)، بسیار زیاده‌روی ‌کرده و حق را پوشیده‌ و به حقیقت ظلم روا می‌دارند؛ در عین حال خود را به‌ زحمت انداخته‌ و دیگران را سرگرم می‌نمایند که‌ بیهوده‌ در راستای اثبات عقاید خود به‌ این نصوص دینی استناد می‌نمایند.

 پس یا استدلال عقلی مورد اعتماد می‌باشد؛ که در این صورت استناد به نصوص دینی بی معنی می‌ماند و یا این‌که‌ نصوص دینی مورد اعتماد می‌باشند که‌ در این صورت نیز اصول تأیید شده‌ توسط استدلال‌های عقلی باطل و غیر صحیح قلمداد می‌شوند، اما با توجه‌ به‌ این‌که‌ این اصل نزد آن‌ها تأیید شده‌ و مورد تصریح واقع شده‌ است، روی آوردن آن‌ها به آیات و روایات در زمینه‌ی استناد هیچ هدفی جز لجاجت و جدل ندارد.

لذا زمانی که امامیه برای (مهدی منتظر) و برای دیگر عقایدی که منحصر به خودشان است به نصوص دینی استدلال می‌نمایند، هیچ معنا ندارد و اساساً هیچ دلیلی در آن‌ها بر طبق قواعد اصولیشان وجود ندارد.

پس بر آن‌ها است از این کار دست بردارند و بیشتر در راستای استدلال عقلی‌ای تلاش نمایند که ادعا می‌کنند اصل مورد اعتماد برای اثبات عقایدشان است، و بر ما است که به این مغالطه کاری آگاهی پیدا کنیم و از همان ابتدا بر همه‌ی نصوص دینی‌ای را که آنان به عنوان حجت استفاده می‌کنند، خط بطلان بکشیم؛ زیرا آن نصوص دینی، از نظر خودشان هم چه رسد به دیگران هیچ اعتباری ندارند؛ پس چه نیازی دارند که در غیر این زمینه تلاش و کوشش نمایند.

در این‌جا سخنان مطلوب خود را در راستای نقض اعتقاد به (مهدی منتظر) را به پایان می‌رسانم، زیرا آنچه بیان داشتیم کافی و وافی می‌باشد و هر آن‌چه‌ باقی مانده‌ از باب عرضه‌ی فوایدی اضافی می‌باشد که‌ تنها جهت تأیید و تقویت منهج و اسلوب ارائه‌ داده‌ می‌شوند.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …