فلسفه برائت از مشرکین

رمی جمرات و سنگ زدن به تندیس شیطان، نماد برائت از شرک و مشرکان است؛ زیرا ابراهیم(ع) در هنگام عزیمت به منا به منظور قربانی نمودن اسماعیل، با وساوس شیطان رو برو شد و  او  را رجم کرد و  از خود راند و زیباترین نمایش ایمان و  عشق را متجلی ساخت. ابراهیمی که به پدر و قومش گفت: من از آنچه شما پرستش می کنید بیزارم «وَ اِذ قَالَ اِبرَاهِیْمُ لِاَبِیهِ وَ قَوْمِهِ اِنَّنِی بَرِئٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ»[۱] و خداوند ما را به تأسی جستن از او و همراهانش فرا خواند و فرمود: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِیْ اِبرَاهِیْمَ وَ الَّذِیْنَ مَعَهُ اِذْ قَالُوا لِقُوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاءٌ مِنْکٌمْ وَ مِمَّا تَعبُدوُنَ مِنْ دُوْنِ اللهِ…»[۲]

برائت ابراهیمی توسط  پیامبر مکرم اسلام کامل شد و  آن حضرت با پاکسازی خانۀ کعبه از بت‌ها و نبرد با مشرکان آنها را از نزدیک شدن به سرزمین حرم بازداشت و قطعنامۀ برائت و بیزاری از مشرکان که بر آن حضرت نازل شده بود در سال نهم هجری توسط حضرت علی(رض) در موسم حج و روز عرفه خوانده شد و به مشرکان چهار ماه مهلت داده شد تا مجال تفکر و انتخاب داشته باشند و از گذشتۀ خویش توبه کنند و از عطوفت اسلامی برخوردار گردند. «بَرَاَءَهٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ اِلَی الَّذِیْنَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکیِنَ َ،فَسِیْحُوا فِی الْاَرضِ اَربَعَهَ اَشْهُرٍ واعْلَمُوا اَنَّکُمْ غَیْرَ مُعجِزِی اللهَ وَ اَنَّ اللهَ مُخْزِی الْکَافِرِینَ،و اَذانٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِه اِلَی النَّاسِ یَومَ الْحَجِّ الْاَکْبَرِ اَنَّ اللهَ بَرِئٌ مِنَ الْمُشْرِکیْنَ وَ رَسُولُهُ …»[۳] این برائت خدا و پیامبرش است از مشرکانی که با آنان پیمان بسته‌اید، اینک چهار ماه مجال دارید در زمین سیر کنید و بدانید که شما خدا را ناتوان نخواهید کرد و خداوند خوار کنندۀ کافران است و این اعلامی از سوی خداوند و پیامبر اوست به مردم در روز حج اکبر که بدانند خداوند و پیامبرش از مشرکان بری و بیزارند….”

«یَا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اِنَّمَا المُشرِکوُنَ نَجَسٌ فَلاَ یَقرَبُوا المَسجِدَ الحرامَ بَعدَ عامِهم هَذا و اِن خِفتُم عَیلَهً فَسَوفَ یُغنِیکُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ اِن شاءَ اِنَّ اللهَ عَلیمٌ حَکیمٌ»[۴] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، مشرکان ناپاکند، پس نباید بعد از امسال، نزدیک مسجدالحرام شوند و اگر از فقر می ترسید، خداوند هرگاه بخواهد شما را از کرمش بی‌نیاز می‌سازد، خداوند دانا و حکیم است.

قطعنامه برائت به طور خلاصه شامل بندهای ذیل بود:

۱- لغو پیمان مشرکان؛

۲- عدم حق شرکت مشرکان در مراسم حج در سال آینده؛

۳- ممنوع بودن ورود مشرکان به خانه خدا؛

۴- ممنوع بودن طواف به صورت عریان و برهنه که تا آن زمان در میان مشرکان رایج بوده است.

آیات برائت با تبشیر و انذار همراه است. در بخش تبشیر به مشرکان نوید می‌دهد تا دست از شرک برداشته با پذیرش توحید زمینه سعادت دنیا و فلاح اخروی خود را فراهم نمایند. «… فَاِن تُبتُم فَهُوَ خَیرٌ لَکُم…»[۵] ، «فَاِن تَابُوا و اَقَامُوا الصَّلَوهَ و اَتُوا الزَّکَاهَ فَخَلُّوا سبیلَهُم اِنَّ اللهَ غَفُورٌ رحیمٌ»[۶] «فَاِن تَابُوا و اَقَاموُا الصَّلاهَ و آتوُا الزَّکَاهَ فَاِخوَانَکُم فِی الدِّینِ»[۷]

و در بخش انذار می‌فرماید: اگر بخواهید لجاجت و عناد به خرج داده و همچنان به مخالفت با خدا و رسولش ادامه دهید، بدانید که اوّلاً کاری از شما ساخته نیست و ثانیاً عذاب دردناک در انتظار شماست. «… فَاِن تَوَلَّیتُم فَاعلَموُا اَنَّکُم غَیرُ مُعجِزِی الله و بَشِّر الَّذینَ کَفَروا بِعَذابِ اَلیم.»[۸] و پس از مهلتِ داده شده، به حساب شما رسیدگی خواهد شد. «فَاِذا انسَلَخَ الاَشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلوُا المُشرِکینَ حیثُ وَجَدتُموُهُم و خُذوُهُم واحصُروُهُم وَاقعُدوُا لَهُم کُلُّ مُرصَد»[۹]

اعلام برائت از مشرکان در مراسم حج حکایت از این دارد که موسم حج جای مناسب برای اعلان سیاست‌های کلان جامعه اسلامی است و اعلام آشکار برائت، بیانگر این است که اسلام با عذر و توطئه موافق نیست و باید آشکارا و به صراحت به طرف مقابل اعلام نمود که برنامه قبلی و تعهدات به خط پایان رسیده است.

زائر مسلمان باید متوجه باشد که فقط سنگ زدن به تندیس شیاطین هدف نیست، بلکه با این عمل نمادین می‌بایست با تمام مظاهر شیطانی مقابله نمود و وسوسه‌ها و افسون‌های شیطانی را از خود دور کرد و از دشمنان خدا و بتهای زمان و اقطاب شرک که کمر به نابودی توحید و به ذلت کشاندن مسلمانان بسته‌اند برائت و بیزاری جست و همچون ابراهیم و محمد(ص) نقاب از چهرۀ نمرودیان زمان برافکند و با شرک و بت پرستی و دجال‌های قرن، در هر چهره‌ای که هستند به مبارزه برخواست و از آنها اعلام برائت کرد و با تنفر قلبی، قلب خویش را از کینه آنان لبریز ساخت و با واکنش عملی، تا هنگامی‌که ریشه فتنه و فساد برکنده نشود از پای ننشست و فقط به شعار اکتفا نکرد، بلکه هر گونه رابطه را با اولیاء شیطان قطع کرد و با آنها روابط دوستانه نداشت و سر میز مذاکره ننشست.

« یَا اَیُّهَا الَّذِینَ اَمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُم اَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ اِلَیهِم بِالْمَوَدَّهِ وَ قَدْ کَفَرُوْا بِمَا جَاءَکُم مِنَ الْحَقِّ»[۱۰]. ای کسانی که ایمان آورده‌اید، دشمن من و دشمنان خود را دوستان نگیرید و با آنها طرح دوستی نیفکنید در حالی که آنها به آیین شما کفر ورزیده‌اند. و به حق برائت از دشمنان خدا و قطع رابطۀ موّدت با آنها نشان ایمان است. «لَا تَجدُ قَوْمَاً یُومِنُونَ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْاخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَو کَانُوا آبَاءَهمُ او اَبنَاءَهُمْ اَو اِخْوَانَهُم اَوْ عَشِیرَتَهُمْ…»[۱۱] هیچ گروهی را که به خدا و روز قیامت ایمان دارند نخواهی یافت که با دشمنان خدا دوستی کنند هر چند پدران ، فرزندان، برادران یا خویشاوندانشان باشند.

محمد برفی

مقاله پیشنهادی

اسباب تقویت صبر انسان بر مصیبت‌‌ها

رعایت امور ذیل در صبر بر مصیبتِ‌ از دست دادن فرزندان، خانواده، خویشاوندان و دیگر …