عقیده امامیه در مورد صحابه (۴)

این است که گناهانشان‌ را بر دوش می‌کشند (کسانی که خلافت را از علی غصب کردند) و گناهان کسانی که از آن‌ها پیروی کرده‌اند را هم بر دوش می‌کشند و این گفته پیامبر خدا  صلی الله علیه و سلم می‌باشد. هیچ خونی ریخته نمی‌شود و هیچ جنگی رخ نمی‌دهد و هیچ زنایی انجام نمی‌گیرد و هیچ مال نامشروعی تصاحب نمی‌شود مگر این‌که‌ گناه آن بر گردن این دو نفر است بدون این‌که‌ از گناه مرتکبین آن چیزی کم شود[۱].

﴿وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ﴾ قال الأول ﴿یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا٢٧﴾ [الفرقان: ۲۷].

«روزی که ظالم دو دستش را به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش با رسول خدا راه (بهشت) را بر می‌گزیدم».

ابوجعفر علیه السلام می‌گوید: یعنی اولی (ابوبکر) می‌گوید: کاش با رسول خدا  صلی الله علیه و سلم علی علیه السلام را بر می‌گزیدم، وای بر من کاش فلانی را به عنوان دوست بر نمی‌گزیدم یعنی دومی (عمر را) مرا بعد از آنکه ذکر به دستم رسیده بود گمراه کرد (ذکر یعنی ولایت) و شیطان انسان‌ را خوار و ذلیل می‌گرداند. منظور از شیطان همان دومی (عمر) است[۲].

سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت می‌کند که امیرالمؤمنین در روز بیعت به ابوبکر گفت: خدا را بر شما چهار نفر (منظورش من، زبیر، ابوذر و مقداد بود) شاهد می‌گیرم که آیا شما از پیامبرصلی الله علیه و سلم نشنیدید که فرمود: تابوت آتشین وجود دارد که در آن دوازده نفر (شش نفر از سابقین و شش نفر از آخرین) هستند، آن تابوت در چاهی واقع در عمق جهنم و در تابوتی قفل و بسته می‌باشد و بر آن چاه صخره‌ای است که هر گاه خداوند بخواهد جهنم را برافروزد این صخره را از آن چاه برداشته و دوزخ از شدت حرارت و شعله‌وری این چاه به خداوند پناه می‌برد و ما نیز از پیامبر صلی الله علیه و سلم در حالی که شما هم شاهد بودید، پرسیدیم که: آن‌ها چه کسانی هستند؟ فرمود: شش نفر نخستین: (قابیل پسر آدم که برادرش را به قتل رساند، فرعون فرعون‌ها، آنکه با ابراهیم در مورد پروردگارش راه مجادله و ستیز در پیش گرفت و آن دو نفر بنی اسرائیل که کتابشان‌ را تبدیل و تحریف نمودند و سنتشان‌ را تغییر دادند که یکی از آن‌ها نصرانی‌ها را گمراه کرد و دیگری یهودیت را تحریف نمود و پیروانش را گمراه کرد و ابلیس هم نفر ششم است.

و شش نفر آخر هم که دجال جزو آن‌هاست و این پنج نفر دیگر که به اصحاب صحیفه مشهور هستند یعنی ابوبکر، عمر سالم، ابوعبیده و معاذ) که در دشمنی با تو ای برادرم! عهد و پیمان بسته‌اند و بر مظاهرت و هم پیمانی علیه تو بعد از من توافق کرده‌اند… و پیامبر  صلی الله علیه و سلم حتی تعداد و نام آن‌ها را نیز ذکر کرد. سلمان گفت: ما هم در جواب گفتیم: راست گفتی و ما هم از پیامبر  صلی الله علیه و سلم همین مطلب را شنیدیم([۳]).

﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ١﴾ [الفلق: ۱].

گفت: فلق چاهی است در جهنم که اهل دوزخ از شدت گرما و حرارت آن به خدا پناه می‌برند و این چاه از خداوند خواست که به او اجازه تنفس دهد و خداوند هم به آن اجازه داد و نفس کشید و جهنم را به آتش کشید.

در ادامه گفتند در این چاه صندوقی آتشین وجود دارد که از شدت حرارت آن، اهل آن چاه به خداوند پناه می‌برند و آن صندوق همان تابوتی است که در آن شش نفر از اولین و شش نفر از آخرین وجود دارند. که شش نفر اول عبارتند از: پسر آدم که برادرش را به قتل رساند، فرعون ابراهیم که ابراهیم را در آتش انداخت و فرعون موسی، سامری که گوساله را درست کرد و آنکه مسیحیان‌ر ا گمراه کرد و آنکه یهودیان ‌را گمراه کرد و شش نفر آخر، خلفای اول، دوم، سوم، معاویه، رئیس خوارج و ابن ملجم هستند. ﴿وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ۴﴾ [الفلق: ۴]  گغت: غاسق آن کسی است که در چاه انداخته می‌شود[۴].

اسحاق بن عمار از موسی بن جعفر نقل می‌کند و گفت: به ایشان گفتم: فدایت شوم در مورد آن دو نفر برایم صحبت کن، براستی که‌ در مورد آن احادیث زیادی را از پدرت شنیده‌ام. گفت: ای اسحاق! اولی به منزله عجل (گوساله بنی اسرائیل) و دومی به منزله سامری می‌ماند. گفت: به ایشان گفتم: فدایت شوم بیشتر در موردشان برایم صحبت کن. گفت: قسم به خدا آن‌ها مردم را مسیحی، یهودی و مجوسی کردند ـ خداوند از گناهشان نگذرد! گفتم: فدایت شوم بیشتر بگو. گفتند: سه نفر هستند که خداوند در قیامت به آن‌ها نمی‌نگرد و آن‌ها را پاک نمی‌کند و عذاب دردناکی دارند. گفتم: فدایت شوم آن‌ها چه کسانی هستند؟ گفتند: مردی که بدون این‌که‌ حقی از جانب خداوند داشته باشد ادعای امامت کرد و دیگری کسی است که امامی را که از طرف خدا بود، رسوا و بدنام کرد و دیگری کسی است که گمان می‌کند آن دو نفر بهره‌ای از اسلام دارند و آنان ‌را مسلمان حساب می‌کند. گفتم: فدایت شوم بیشتر در مورد آن دو برایم صحبت کن. گفتند: ای اسحاق! برای من فرقی نمی‌کند که آیه‌ی محکمی را از کتاب خدا پاک کنم و از بین ببرم یا این‌که‌ رسالت محمد  صلی الله علیه و سلم را انکار نمایم یا گمان کنم در آسمان خدایی نیست یا کسی را بر علی علیه السلام مقدم کرده باشم. گفتم: فدایت شوم بیشتر بگو. گفتند: ای اسحاق! در آتش جهنم دره‌ای است که «سقر» نام دارد و از زمانی که پروردگار آن را خلق کرده است، نفس نکشیده و اگر خداوند به اندازه لحظه‌ای به آن اجازه تنفس دهد آنچه بر روی زمین است را به آتش می‌کشاند و اهل دوزخ از گرمی این وادی و بوی بد و متعفن آن و آنچه که در آن برای اهلش (از عذاب) تدارک دیده شده است، به خداوند پناه می‌برند، و در این وادی و دره کوهی است که تمام اهل این دره از شدت حرارت و بوی متعفن و پلیدی‌های این کوه و آن عذابی که خداوند در آن برای اهل دوزخ مهیا کرده است، به او پناه می‌برند، و در این کوه شکافی است که تمام اهل این کوه از حرارت و بوی متعفن و پلیدی آن و عذابی که خداوند در آن برای مستحققان مهیا نموده است، به او پناه می‌برند، و در این راه و شکاف چاهی است که تمام اهل آن شکاف از شدت گرما و حرارت این چاه و بوی بد و ناپاکی آن و آنچه از عذاب که خداوند برای دوزخیان آنجا تدارک دیده است، به او پناه می‌برند، و در این چاه ماری است که اهل آن چاه از خباثت و پلیدی آن مار و بوی بد و نجاست آن و آنچه که خداوند از سم و زهر در دندان‌های آن برای اهل این چاه آماده کرده است به او پناه می‌برند، و در درون این مار هفت صندوق که در آن‌ها پنج نفر از امت‌های پیشین و دو نفر از این امت وجود دارد، نهفته است. گفتم: فدایت شوم آن پنج نفر و آن دو نفر چه کسانی هستند؟ گفتند: آن پنج نفر عبارتند از: قابیل که هابیل را به قتل رساند و نمرود که با ابراهیم در مورد خداوند مجادله کرد و می‌گفت: من هم زنده می‌کنم و می‌میرانم و فرعون که می‌گفت: من پروردگار بلند مرتبه شما هستم و آن یهودی که مردم را گمراه کرد و آن شخصی که مسیحیان ‌را گمراه نمود. از این امت هم دو اعرابی هستند که در شکم آن مارند و آن هم اعرابی‌هایی اول و دوم هستند که یک لحظه هم به خداوند ایمان نیاوردند[۵].

جعید همدان از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت می‌کند که گفتند: در آن تابوتی که در عمق و قعر دوزخ است شش نفر از اولین و شش نفر از آخرین وجود دارد. شش نفر اولین عبارتند از: قابیل پسر آدم که برادرش را به قتل رساند و فرعون فراعنه و سامری و دجال که در شمار گروه اول است ولی در زمان آخرین ظهور می‌کند و هامان و قارون. و شش نفر آخر عبارتند از: نعثل، معاویه، عمروبن عاص، ابوموسی اشعری… محدث دو نفر آخر را فراموش کرد. دو نفری که فراموش شده‌اند همان دو اعرابی پیشین بودند که قبلاً بیان کردیم همچنان که بعداً توضیح خواهیم داد[۶].

[تفسیر عیاشی] از ابوبصیر روایت می‌کند که گوید: جهنم را که هفت در دارد، می‌آورند و درِ اول آن مخصوص آن ظالم است که زریق (ابوبکر) نام دارد و درِ دوم متعلق به حبتر (عمر) است و درِ سوم متعلق به سومین (عثمان) است و درِ چهارم متعلق به معاویه و درِ پنجم مال عبدالملک و درِ ششم از آنِ عسکر بن هوسر و درِ هفتم مال ابوسلامه است، و این درها کسانی را که از این هفت نفر پیروی کرده‌اند، در بر می‌گیرند.

[۱]– همان، ۳۰/۱۴۹

[۲]– همان.

[۳]– ۳۰/ ۴۰۵-۴۰۶٫

[۴]– همان، ۳۰/ص ۴۰۶ و ۴۰۷٫

[۵]– همان، ج ۳۰/ص ۴۰۷ تا ۴۰۹٫

[۶]– همان، ۳۰/ص ۴۰۹٫

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …