شیعه شدن ملت ایران

شیعه شدن ملت ایران براساس یک فشار وحشتناک و هولناک و مستمر ( آدمخواری و خوردن آدم زنده ) بوده است و ارزشی ندارد و هر وقت این فشار دور شود( یعنی هر وقت سنی بتواند حرفش را آزادانه بگوید) شیعه از ایران محو خواهد شد اما اخوندهای رافضی به این آسانی به سنی اجازه حرف زدن را نخواهند داد.

هرچند تکنولوژی دارد دیوارها را فرو میریزاند اما آنها فیلتر و چماق و تهدید  دارند هنوز دیوار هست و تا دیوار هست شیعه هم هست!
به هرحال مقصود این است که ما امروز هنوز هم وارث  دست آوردهای سلسله شوم صفوی هستیم.

خوب است بدانیم  هنگامیکه شاه اسماعیل صحنه ایران پیدا شد هنوز مردم ایران بیشتر سنی شافعی و بقیه سنی حنفی بودند و تعداد شیعیان در ایران خیلی کم  بود و تازه آن عده کم  اکثرا  زیدی بوده اند.
و تعداد خیلی کمتری بر مذهب ۷ امامی بودند و خلاصه ۱۲ امامی ها اصلا عدد بزرگی نبودند، طبق گفته حمدلله مستوفی (یک قرن قبل از شاه اسماعیل) در کتابش، “نزهه القلوب”، شیعیان دوازده امامی فقط در قم، سبزه وار، کاشان، اردستان، شهر ری و روستاهای ساوه زندگی می کردند( که آنوقت نیز آبادی امروز را نداشت) و گروهی از صوفیان هم در تبریز حضور داشتند.
حالا بیایید ببینید که ایرانیان چگونه شیعه شدند آیا شیعه ها آنها را با دلیل و منطق با مذهب حقه جعفری آشنا کردند یا با گرز و شمشیر وحشی گری

مردم طبس  و انارک و شهرهای دیگر چگونه شیعه شدند؟

در شهر طبس، تا زمان پادشاهی شاه اسماعیل صفوی حتی یک شیعه هم زندگی نمیکرد، همه، سنی حنفی و تابع پادشاهان تیموری بودند.  در این میان، شاه اسماعیل که در  آغاز جوانی سرزمین های زیادی را مطیع خود نموده بود، شهرت فراوانی بهم زد و همین سبب شد تا پادشاه خراسان برای او پیام تبریک و هدایایی بفرستد!
سلطان تیموری، شاه اسماعیل را در نامه اش خطاب به میرزا کرده بود. لفظ میرزا گرچه در میان جغتاییها به معنای پادشاه و شاهزاده است ولی در عراق، میرزا به شخصی اطلاق می شد که مورد احترام بود.شاه اسماعیل که در آن زمان بر اثر فتوحاتش به خود می بالید، همین نام میرزا را بهانه قرار داد و  بی درنگ از بیابانهای یزد به طرف طبس که تحت سلطه تیموری بود حمله کرد.

بیایید  شرح حادثه را از زبان تاریخ نویس صفوی طرفدار شاه اسماعیل بخوانید: غازیان عظام (سربازان اسماعیل) از گرد راه نرسیده در شهر طبس تاختند و هرکس را در آن بلده یافتند از دم تیغ بی‌دریغ گذراندند، آنگاه سورتِ غضبِ پادشاه عرب و عجم تسکین یافت. و «بعد از آن که هفت هشت هزار کس کشته شدند و شهر را غازیانْ غارت نمودند، سَورتِ غضب پادشاه کشورگیر تسکین یافت».
البته باید توجه داشته باشیم که شاه اسماعیل با همه  وحشیگری، شیعه ها را قتل عام نمیکرد و به ارامنه و مسیحی ها و یهودی ها و مجوس کاری نداشت او فقط سنی بودن را جرم میدانست و برای همین حتی به کودکا نو پیره زنان طبس  نیز رحم ننمود و هرکس بدستش آمد را به زیر تیغ شمشیر بران فرستاد
هنگامی که شاه اسماعیل صفوی برای تصرف طبس به آن منطقه حمله میکند، سلطان شیردم خان حاکم طبس و همراهش در تنگنا قرار گرفتند و  فرار کردند و از راه انارک  با لباس  مبدل و بطور ناشناس به اصفهان گریختند. و اصفهان البته تحت حکم شاه اسماعیل است.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …