شبهات قبر پرستان و رد آن (۳)

استدلال آنان بر جواز بودن استغاثه به مردگان، به این آیه کریمه: ﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِی مِن شِیعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِی مِنۡ عَدُوِّهِۦ﴾ [القصص: ۱۵]. «فردی که از قبیله او (موسی÷) بود علیه کسی‌که از دشمنانش بود، از موسی کمک خواست».

و نیز استدلال آنان به حدیث طولانی شفاعت در روز قیامت و اینکه مردم در آن روز رسول الله  صلی الله علیه و سلم را بفریاد می‌خوانند تا نزد الله متعال برایشان شفاعت کند. و این چنین استدلال‌شان به قول هاجر علیها السلام چنان‌چه بخاری در قصه وی با ابراهیم علیه السلام روایت نموده است که گفت: «اگر خیری یا فریادرسی‌ای پیش خودداری»[۱].

جواب بر این شبهه از چند روی می‌باشد:

اول: این آیه از مردی از بنی اسرائیل خبر می‌دهد که از حضرت موسی علیه السلام طلب کمک نموده است، که البته عملکرد او برای ما حجت آور نیست، علاوه بر اینکه موسی هم او را خطاب قرار داد و گفت: ﴿إِنَّکَ لَغَوِیّٞ مُّبِینٞ﴾ [القصص: ۱۸]. «حقا تو گمراه آشکاری».

و همچنین گفتۀ حضرت هاجر علیها السلام در شرع ما حجت آور نیست.

دوم: واضح است که این استغاثه و فریاد طلبی، در حال حیات و حضور آن‌ها صورت گرفته است، نه در حال مرگ و غیبت آن‌ها، استغاثه مرد اسرائیلی به موسی آنگاه بود که موسی را دید، و همچنین هاجر وقتی کمک خواست که صدایی را شنید، و نیز استغاثۀ مردم به پیامبر  صلی الله علیه و سلم در روز قیامت در حضور پیامبر و در حالیست که قدرت دعا کردن و طلب شفاعت را دارند. پس (با وجود این همه) برابر دانستن بین زندگی و مرگ از پوچ‌ترین باطل‌هاست.

 

[۱]– صحیح بخاری، حدیث شماره (۳۳۶۵).

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …