رأی بعضی دیگر از علما درمورد گناهان کبیره و صغیره (۳)

قاضی ابوبکربن طیب باقلانی و استاد ابواسحاق اسفرائینی و امام الحرمین و غیره بر این باورند که همه ی گناهان کبیره اند و هیچ گناهی صغیره نیست و این دو واژه از امور نسبی هستند، به این معنا که؛ هنگام مقایسی دو گناه با همدیگر هر گناهی که آثار ویرانگر و ضرر و زیانش فزونتر باشد گناه کبیره است و آنکه ضرر و زیانش کمتر باشد از گناهان صغیره محسوب می شود، مثلا با وجودیکه زنا از گناهان کبیره است اما در مقایسه با کفر و شرک گناهی صغیره بشمار می رود،

از عبدالله بن عباس رضی الله عنه نیز بیان شده است ایشان فرمودند:

“کل مانهی الله عنه فهو کبیره “.

دست یازیدن به هر عملی که خداوند از آن نهی فرموده گناه کبیره است (اسماعیل قاضی با سند صحیح ۴۰۶۵، و شعب الایمان بیهقی و تفسیر طبری). {البته از ابن عباس رضی الله عنه قول دیگری ثابت شده و آن : (کل ما توعد الله علیه بالنار کبیره) یعنی: تمامی آنچه که خداوند انجام آنرا به آتش جهنم تهدید کرده باشد را کبیره است.(ابن ابی حاتم ۴۰۶۹)} اساس آرای این دسته از علماء بر مقوله ای استوار است که می گوید:

«لا تنظر الی صغر الذنب و لکن انظر من عصیت».

به کوچکی گناه نگاه نکن بلکه بنگر که از چه ذاتی (باعظمت) نافرمانی کرده ای. باید به این مطلب توجه داشت که انجام هر عملی که برخلاف رضا و دستور خداوند باشد گناه است و از این دیدگاه گناهانی که بر آن واژه ی صغیره اطلاق می شود در واقع صغیره نیستند، چه نافرمانی و معصیت الله و برخلاف رضای او عمل کردن در هر حال جرمی بس بزرگ و عظیم است و از آنجایی که هر گناه و مصیتی برخلاف رضای الله است این دسته از علما می گویند همه گناهان کبیره اند.

علامه ابن حجر مکی رضی الله عنه پس از ذکر قول جمهور علماء مبنی بر تقسیم گناهان به صغیره و کبیره می فرماید: ” در واقع میان این دو گروه در این باره هیچ اختلافی نیست بلکه اختلاف فقط در تسمیه و نامگذاری است، زیرا همه بر این مسئله اتفاق دارند که برخی از گناهان سبب قدح در عدالت فرد می شوند که بر اثر آن شهادت و گواهی او پذیرفته نمی شود، برخلاف برخی دیگر که ارتکاب آن درعدالت فرد هیچ اثری نمی گذارد، گروه اول با نظر به عظمت و شدت عقاب خداوند متعال مناسب ندانستند که معصیت و نافرمانی خداوند متعال را گناهی صغیره برشمارند زیرا با توجه به عظمت خداوند هر معصیتی گناهی کبیره است و آن هم چه کبیره ای، اما جمهور علما بخاطر بدیهی بودن این مطلب به آن توجهی نکرده و گناهان را بر حسب مقتضای آیات و احادیث صریح به دو دسته صغیره و کبیره تقسیم نمودند.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …