دوستان خاص

پیش از نبوت کسانی که دوستان خاص آن حضرت  صلی الله علیه و سلم بودند، همگی دارای اخلاق پاکیزه و قدر و منزلت والایی بودند. از میان آنان حضرت ابوبکر صدیق  رضی الله عنه که سالیان متمادی رفیق و یار نزدیک‌شان بود، در صف مقدم دوستان خاص پیامبر  صلی الله علیه و سلم قرار داشت([۱]). حکیم بن حزام پسرعموی حضرت خدیجه و از سران بزرگ قریش، نیز از دوستان خاص آن حضرت بود. وی عهده‌دار منصب «رفاد» حرم و صاحب «دارالندوه» نیز بود، چنانکه بعد از تشرف به دین اسلام «دارالندوه» را به حضرت امیر معاویه به مبلغ یکصد هزار درهم فروخت و تمام آن مبلغ را صدقه کرد. از نظر سنّی پنج سال از آن حضرت بزرگتر بود([۲]). گرچه تا سال هشتم هجری مشرف به اسلام نشد، لکن پیوسته با آن حضرت  صلی الله علیه و سلم محبت فوق العاده‌ای داشت. یک بار در کنار خانه کعبه کالاهای «ذویزن» به حراج گذاشته شد، در میان آنان خلعت نفیسی قرار داشت، آن را به مبلغ پنجاه اشرفی خریداری کرده به محضر رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم در مدینه آورد و خواست به ایشان هدیه کند؛ آن حضرت فرمودند: «من هدیۀ مشرکان را قبول نمی‌کنم، اگر قیمت آن را قبول می‌کنی خریداری خواهم کرد» او به ناچار آن را به آن حضرت فروخت([۳]).

«ضماد بن ثعلبه» از قبیلۀ «ازد»، در زمان جاهلیت پیشۀ طبابت و جراحی داشت، او نیز از دوستان خاص آن حضرت بود، بعد از بعثت به مکه آمد و آن حضرت  صلی الله علیه و سلم را مشاهده کرد که در حال راه رفتن هستند و جمعی از کودکان ایشان را دنبال می‌کنند، کفار مکه آن حضرت  صلی الله علیه و سلم را دیوانه می‌گفتند، از مشاهده انبوه کودکان ضماد چنین استنباط کرد که ایشان دیوانه هستند. نزد آن حضرت آمد و اظهار داشت: محمد! من بیماری دیوانگی را معالجه می‌کنم! آن حضرت بعد از بیان حمد و ثنای الهی، مطالب مفید و مؤثری ایراد فرمودند که در نتیجۀ آن‌ها ضماد مسلمان شد، این واقعه را «مسلم و نسایی» به طور مختصر ذکر کرده‌اند، لیکن در مسند «احمد بن حنبل» (۱/ ۳۰۲) با شرح و تفصیل بیشتری بیان شده است.

یکی از شرکای تجاری و بازرگانی آن حضرت  صلی الله علیه و سلم قیس بن سائب مخزومی بود، «مجاهد بن جبیر» مفسر معروف، غلام «قیس بن سائب» بود. وی اظهار می‌دارد که آن حضرت با شرکای تجاری خود پیوسته خوش‌حساب بودند، به طوری که هیچگاه کشمکش و یا جدالی بین آنان به وقوع نمی‌پیوست([۴]).

 

 

[۱]– «اصابه» ذکر حضرت ابوبکر (نام حضرت ابوبکر، عبدالله بود). در «اصابه» تحت این نام، حالات حضرت ابوبکر بیان شده است. جلد ۲/ ۳۴۱) (سلیمان ندوی).

[۲]– «اصابه» ذکر حکیم بن حزام ۱/ ۳۴۹ (سلیمان ندوی).

[۳]– مسند امام احمد بن حنبل ۳/ ۴۰۳٫

[۴]– استیعاب ۲/ ۵۳۷ و اصابه (سلیمان ندوی).

مقاله پیشنهادی

روش حج رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه …