دعای پیامبر صلی الله علیه و سلم [و درخواست بخشش و غفران پروردگار] برای امتش در شب عرفه(۱)

ابن ماجه، باب: [الدُّعَاءِ بِعَرَفَهَ]

۱۷۱- «عَنْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ کِنَانَهَ بْنِ عَبَّاسِ بْنِ مِرْدَاسٍ السُّلَمِیُّ، أَنَّ أَبَاهُ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِیهِ، أَنَّ النَّبِیَّ  صلی الله علیه و سلم دَعَا لِأُمَّتِهِ عَشِیَّهَ عَرَفَهَ، بِالْمَغْفِرَهِ، فَأُجِیبَ: إِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ، مَا خَلَا الظَّالِمَ، فَإِنِّی آخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنْهُ، قَالَ: أَیْ رَبِّ! إِنْ شِئْتَ أَعْطَیْتَ الْمَظْلُومَ مِنَ الْجَنَّهِ، وَغَفَرْتَ لِلظَّالِمِ، فَلَمْ یُجَبْ عَشِیَّهً، فَلَمَّا أَصْبَحَ بِالْمُزْدَلِفَهِ، أَعَادَ الدُّعَاءَ، فَأُجِیبَ إِلَى مَا سَأَلَ، قَالَ: فَضَحِکَ رَسُولُ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم – أَوْ قَالَ تَبَسَّمَ – فَقَالَ لَهُ أَبُو بَکْرٍ وَعُمَرُ: بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی، إِنَّ هَذِهِ لَسَاعَهٌ مَا کُنْتَ تَضْحَکُ فِیهَا، فَمَا الَّذِی أَضْحَکَکَ؟ – أَضْحَکَ اللَّهُ سِنَّکَ – قَالَ: إِنَّ عَدُوَّ اللَّهِ إِبْلِیسَ لَمَّا عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ جل جلاله قَدِ اسْتَجَابَ دُعَائِی وَغَفَرَ لِأُمَّتِی، أَخَذَ التُّرَابَ، فَجَعَلَ یَحْثُوهُ عَلَى رَأْسِهِ، وَیَدْعُو بِالْوَیْلِ وَالثُّبُورِ، فَأَضْحَکَنِی مَا رَأَیْتُ مِنْ جَزَعِهِ».

  1. «از عبدالله بن کنانه روایت شده است که پدرش از پدربزرگش روایت کرده است که گفت: پیامبرصلی الله علیه و سلم مغربِ روز عرفه برای امتش دعا کرد، پس جواب داده شد (خداوند به او جواب داد): من امت تو جز ظالم را بخشیدم که حق مظلوم را برایش از ظالم می‌گیرم»، پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: خدایا! اگر بخواهی به مظلوم از بهشت عطا می‌کنی و ظالم را [نیز] می‌بخشی (خدایا! ظالم را ببخش و مظلوم را به بهشت داخل گردان)، اما مغرب جواب دعای پیامبر صلی الله علیه و سلم داده نشد، صبح در مزدلفه، پیامبر صلی الله علیه و سلم دعا را تکرار کرد، پس درخواستش پذیرفته شد. عباس بن مرداس (راوی) می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم خندید -یا (شک راوی) گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم تبسم کرد- ابوبکر و عمر رضی الله عنهما عرض کردند: پدر و مادرمان فدایت شود! عادت شما این نبوده که در چنین ساعتی بخندید، چه چیزی تو را به خنده واداشت؟ خدا کند همیشه خندان باشی (هرگز تو را غمگین نبینیم)! فرمودند: دشمنِ خدا، ابلیس وقتی که دانست خداوند متعال دعای مرا پذیرفته است و امتم را بخشیده است، خاک برداشت و آن را بر سرش می‌ریخت و واویلا می‌گفت و نفرین می‌کرد، پس جزع و فزع ابلیس مرا به خنده واداشت»([۱]).

 

[۱]– در اینجا بحث از بخشش ظالمان و گناهکاران «اهل ایمان» است؛ برای توضیح بیشتر به پاورقی حدیث ۳۴۱ مراجعه شود.

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …