در قرآن نامی از مراقد و قبرها نیست

در حقیقت قرآن کریم خالی از ذکر و بیان کربلا، نجف، قم و مشهد است و هیچ اشاره‌ای به ذکر مرقدها، قبرها، زیارتگاه‌ها، بناها و رفتن به سوی آن‌ها و شبیه این‌ها وجود ندارد. و اگر در بین فضایلی که‌ آنان برای مراقد وضع نموده‌اند، طوری که بر فضل کعبه چه‌ رسد به‌ سایر مساجد فایق آمده‌، و بین آن عدم اشاره‌ی قرآن به‌ هیچ یک از موارد مورد نظر آنان، برایت مشخص می‌شود که این روایات، همه دروغ هستند و فتواهای رسیده در این خصوص باطل و بی اساس می‌باشند، زیرا مگر ممکن است که‌ خداوند متعال امری را فراموش نماید:

﴿أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا کَلِمَهُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ٢١﴾ [الشورى: ۲۱].

«شاید آنان انبازها و معبودهائی دارند که برای ایشان دینی را پدید آورده‌اند که خدا بدان اجازه نداده است (و از آن بی‌خبر است‌؟) اگر این سخنِ قاطعانه و داورانه (خدا، مبنی بر مهلت کافران و تأخیر قیامت تا وقت معین آن) نبود، میانشان (با اهلاک کافران و ابقاء مؤمنان) داوری می‌گردید (و دستور عذاب دنیوی یا اخروی صادر می‌گشت و مجالی به کافران نمی‌داد. در عین حال آنان نباید این حقیقت را فراموش کنند که) قطعاً ستمگران عذاب دردناکی دارند».

دنبال نمودن متشابه

اگر راجع به این تعظیم زیارت‌گاه‌ها و زیاده‌روی در زیارت‌ها تا این حد خطرناک سؤال نمایید که اساسش در قرآن چیست؟

غیر از یک آیه‌ی متشابه جوابی را برای آن نمی‌یابی! و آن نیز عبارت است از قول خداوند متعال که می‌فرماید:

﴿قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا٢١﴾ [الکهف: ۲۱].

«برخی دیگر که اکثریت داشتند، گفتند: بر (درِ غار) ایشان پرستشگاهی می‌سازیم».

هیچ شکی نیست که این آیه غیر صریح الدلاله است و آنچه ما برای این کارهای بزرگ ببدان نیاز داریم، یک نص صریحی است که مانند دیگر جاهای قرآن تکرار شده است. همچنان که در قرآن هیچ امری به زیارت قبور و نهی از ترک آن نشده است و حکم واحدی در مورد احکام مربوط بدان وجود ندارد.

حال این را با آنچه که در قرآن درباره‌ی مساجد آمده، مقایسه کن.

اگر به مفهوم آیه‌ی فوق بپردازیم آن را خلاف ظاهر آنچه که آورده‌اند، می‌یابیم.

خداوند می‌فرماید:

﴿وَکَذَلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَهَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِمْ بُنْیَانًا رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا٢١﴾ [الکهف: ۲۱].

«همان گونه (که آنان را به خواب طولانی فرو بردیم، و از آن خواب عمیق بیدارشان نمودیم، مردمان شهر را) هم متوجّه حالشان کردیم، (بدان گاه که میان خود درباره رستاخیز کشمکش داشتند) تا بدانند که وعده خدا (درباره رستاخیز و زندگی دوباره) حق است، و این که بدون شک قیامت فرا می‌رسد. (در نتیجه دیدن ایشان، اهل شهر به خدا و روز رستاخیز ایمان آوردند. سپس خداوند اصحاب کهف را به هنگام دیدار مردم از ایشان، در میان غار می‌راند. مردمان درباره ایشان دو گروه شدند: بعضی از آنان) گفتند: بر (درِ غار) ایشان دیواری درست کنید (تا کسی به غار نرود. چرا که نمی‌دانیم آنان مرده‌اند یا دوباره به خواب عمیق فرو رفته‌اند) و پروردگارشان آگاه‌تر از (هر کسی به) وضع ایشان است. برخی دیگر که اکثریت داشتند، گفتند: بر (درِ غار) ایشان پرستشگاهی می‌سازیم ».

دستور به درست کردن مسجد بر قبور اصحاب کهف از این آیه صادر شده:

﴿الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ﴾.

یعنی بزرگان قوم و پادشاهانشان که این‌ها منبع تشریع نیستند و عادتاً جبار و طغیانگر بوده‌اند و لهجه‌ی طغیان و استبداد از این عبارتشان به روشنی معلوم است: ﴿لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِمْ مَسْجِدًا٢١﴾.

این امری است که ضرورتاً باید اجرا شود بدون این‌که‌ رأی یا دلیلی در آن دخیل باشد و این است حال بدکاران و مستبدان و آنان الگویی برای ما نیستند و دین ما ناسخ همه‌ی ادیان است.

سخن گفتن درباره‌ی مشروعیت ساختن مساجد بر سر قبرها، تعظیم زیارت‌گاه‌ها و دستور به زیارت آن، این دستوری که آن را از ضروریات دین قرار داده‌اند؛ درباره‌ی آن، جز یک آیه‌ی متشابه هیچ آیه‌ای در قرآن وجود ندارد، پس پیروی از آن‌ها حال بیماردلان است، کسانی که از سر هوا و هوس‌ دین‌هایی را ابداع می‌کنند، سپس به سوی قرآن می‌آیند و درباره‌ی متشابهات آن جستجو می‌کنند به خاطر تأیید چیزی که خارج از قرآن آن را ثابت کرده‌اند.

در حالی که درست آن است که آراء و نظریاتی را که در مرحله‌ی اول با قرآن ثابت می‌شوند، جستجو کنیم نه عکس آن.

حقیقتا که بین این و آن بسیار فرق است، زیرا اولی قران را استخدام می‌کند و دومی در خدمت قرآن است، به هر حال قرآن سید مخدوم است:

﴿وَکَلِمَهُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ۴٠﴾ [التوبه: ۴۰].

«و سخن خدا (و آیین او) بالا (و پیروز) است؛ و خداوند عزیز و حکیم است.»

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …