حکم نظر کردن بر زن بیگانه

علمای دین بر حرمت نظر کردن مرد به جسم بر انگیزندهء زن بیگانه بدون ضرورت شرعی و یا ‏حاجتی که چنین امری را ضروری میگرداند، به استثنای روی، دستان و قدمها. ، اتفاق ‏دارند.‏(۱)
در رابطه با نظر کردن به این سه جزء بدن « روی، دستها و قدمها » و آنهم بدون ضرورت، با هم ‏اختلاف دارند. این اختلاف قرار ذیل تشریح میگردد:‏
اول ـ مذهب امام ابو حنیفه (رحمه الله): شیخ علاء الدین سمرقندی گفته است: هر چه نوع چارم؛ ‏زنان بیگانه و یا کسانی هستند که قرابت دارند، ولی محرم نیستند.‏‎(‎ ‎۲)‎‏ چون نظر کردن به آنها ‏اصلا و از سر تا قدم نا جائز است، به استثنای روی و هر دو کف دست. به دلیل اینکه؛ نظر کردن ‏به این اعضاء بدون از علاقهء شهوانی باکی ندارد. اگر غالب گمان انسان این باشد که با نظر ‏کردن به این اعضاء تحریک میشود، اصلا حرام است… اما در صورت ضرورت حتی اگر ‏تحریک کننده هم باشد باکی ندارد… .‏
اما نظر کردن به قدمها؛ آیا حرام است؟ در کتاب «الأستحسان » آمده است: نظر کردن به این ‏اندام حرام است، ولی در نماز برهنه بودن آن حرام نیست. همچنان در کتاب « الزیادات » آمده ‏است که؛ این موضع در هنگام نماز عورت نیست.‏
ابن شجاع از حسن از ابی حنیفه (رح) روایت کرده است که؛ نظر کردن به این جزئی از بدن ‏همانند کف دستان و روی حرام نیست. ‏‎(۳ ‎)‎
‏ در «الدر المختار و رد المختار» آمده است: بسوی روی و دستان زن بیگانه ـ ولو کافر هم ‏باشد ـ نظر کردن تنها بخاطر ضرورت جواز دارد. و گفته شده است: قدم هم همچنان. و در ‏شرطهای نماز بیان شد که؛ قدمهای زن در مذهب امام ابوحنیفه از مستورات نیست. در این کلام ‏اختلاف روایات و تصحیح است. در کتاب «الإختیار» تصحیح شده است که؛ قدمها در خارج ‏نماز عورت است و در داخل نماز عورت نیست. در «شرح المنیه» ترجیح داده است که؛ بخاطر ‏وجود احادیث مطلق قدمهای زن عورت است. چنانچه در «البحر» آمده است.‏
نظر کردن به ذراع زن در وقت پختن نان، شستن کالا و … جواز دارد. اگر ترس تحریک وجود ‏داشت، برای مرد حرام است که بسوی روی زن هم به دقت ببیند، حلیت دیدن مقید به عدم ‏تحریک شهوت است و در غیر آن حرام میباشد. این امر در زمان آنهاست. اما در عصر که ما ‏زندگی داریم، دیدن بسوی دختر جوان ممنع شده است، نه بخاطر اینکه روی او عورت است، ‏بلکه بخاطر ترس از وقوع فتنه. ‏‎(‎۴ ‎)‎
دوم ـ مذهب امام مالک (رح) : مالکی ها گفته اند: عورت زن آزاد در برابر مرد بیگانه مسلمان، ‏همه جسد اوست، به استثناء روی و هردو کف دست، نظر کردن به این دو جواز دارد و میان ‏پشت و روی دست فرقی نیست، به شرط اینکه خوف فتنه نباشد و اینکه نظر کردن به قصد و ‏نیت لذت نباشد، در غیر این شرایط نظر کردن به آنها حرام است. ‏
در آنصورت آیا برای خود زن پوشانیدن روی و دست واجب است؟ این سوالی است که ابن ‏مرزوق به آن چنین پاسخ داده است و این مشهور مذهب است: این کار برای زن واجب نیست، ‏ولی مرد باید نظر خود را نگاهدارد. این مقتضی آنچه است که مواق از قاضی عیاض نقل کرده ‏است.‏
در «الوغسلیه» زروق میان زن زیبا روی و غیر زیبا روی فرق قایل شده است. برای زن بسیار زیبا ‏پوشانیدن آندو را واجب دانسته و برای غیر زیبا آنرا مستحب میداند.‏‎(‎۵ ‎)‎
سوم ـ مذهب شافعی: نظر کردن مرد بالغ، عاقل، مختار، ـ اگر بزرگ سال هم باشد و عاجز از ‏همخوابگی هم باشد ـ ، مخنث «که مشابه زنان است» بسوی زن بیگانه حرام است. همچنان نظر ‏کردن به روی و دستان او ـ برابر است که خوف فتنه باشد یا خیر و بدون تحریک هم ـ حرام ‏است. این صحیح ترین رأی در مذهب است. چون نظر کردن محرک شهوت و مقدمهء فتنه ‏است. خداوند (سبحانه وتعالى) فرموده است: قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ..النور. و پیامبر (صلى الله علیه وسلم) فرموده ‏اند:زن عورت است، وقتی از خانه بیرون شد شیطان مراقب او می باشد.‏‎(‎۶ ‎)‎
شیخ تقی الدین الحصنی گفته است: نظر کردن بر روی و دستان زن بسا اوقات ضرورت نیست، ‏ولی گاهی هم میشود که ضرورت است.‏
مثال اول ـ اینکه نظر کردن ضرورت نیست. در این حالت و در صورت خوف فتنه نظر کردن ‏بسوی زن بیگانه به شمول روی و کف دستها مطلقا حرام است، ولی اگر خوف فتنه نباشد در ‏آنصورت میان علماء اختلاف است، رأی صحیح این است که؛ حرام است. این نظری ‏اصطخری، ابوعلی طبری، اخیتار شیخ ابو محمد و فیصلهء ابو اسحاق شیرازی و رویانی ‏است.‏‎(‎۷ ‎)‎
شیخ محمد الزهروای الغمراوی گفته است: این حرام است که مرد به جزئی از بدن زن بیگانه نظر ‏کند، برابر است که رویش باشد، مویش، ناخنش… زن آزاد باشد یا کنیز… بعد از چهار سطر ‏چنین ادامه میدهد: زن آزاد و بیگانه نظر کردن به هر جزئی از بدنش حرام است، حتی اگر بدون ‏شهوت هم باشد، همچنان لمس کردن و یا خلوت گزیدن با او، ولی بنا بر رأی معتمد کنیز هم ‏همین حکم را دارد… فرقی میان زیبا و غیر زیبا در این حکم نیست… .‏
بعدا در یک صفحه بعد میگوید: برای زن هم برهنه کردن یک جزء از بدنش حرام است، حتی ‏اگر روی و کف دستانش باشد… برای مرد بیگانه باشد و یا هم زن کافر.‏‎(‎۸ ‎)‎
چهارم ـ مذهب حنبلی: ابن قدامه حنبل گفته است: هر چه نظر کردن مرد بسوی زن بیگانه بدون ‏سبب، در همهء اعضای بدن حرام است و ظاهر قول امام احمد همین است. امام احمد گفته ‏است: با زن طلاق شدهء خود یکجا طعام صرف نکند، او بیگانه است و حلال نیست که بسوی ‏او بنگرد، چگونه میتواند با او طعام صرف کند و به دستان او ببیند؟ این برای مرد حلال نیست!‏
قاضی گفته است: نظر کردن به زن که طلاق شده است حرام است، مگر روی و کف دستان، ‏چون زن طلاق شده عورت است و اگر از فتنه ایمن و بدون شهوت باشد نظر کردن نظر کردن ‏مباح است ولی مکروه. این مذهب شافعی است.‏‎(‎۹ ‎)‎
بعد از اینکه ابن قدامه به این دو قول استدلال میکند گفته است: در صورتیکه کسی قصد ازدواج ‏با زنی را داشته باشد دیدن بسوی او مباح است، این خود می رساند که در غیر این صورت دیدن ‏بسوی او حرام است، چون اگر دیدن او مطلقا مباح می بود دیگر به این استثناء ضرورتی نمی ‏بود!! هرچه حدیثی که از حضرت اسماء دختر ابوبکر صدیق روایت شده است، در صورت ‏صحت آن، شاید این حدیث قبل از نزول حجاب بوده است و ما حدیث را بر همین احتمال ‏حمل میکنیم.‏‎(‎۱۰ ‎)‎
ابن جوزی هم به این تصریح کرد است که: نظر کردن به هر یک از بدن زن بیگانه بدون عذر ‏شرعی حرام است، اگر بخاطر عذر باشد، مثلا اینکه بخواهد با او ازدواج کند، یا بخاطر او ‏شهادت بدهد، در این دو حالت میتواند روی او را ببیند. هر چه نظر کردن بدون عذر بدون ‏شهوت و یا با شهوت جواز ندارد، اینکه روی زن باشد، کف دستان و یا جای دیگری از ‏بدن…‏‎(‎۱۱ ‎)‎
شیخ الإسلام ابن تیمیه (رحمه الله ) گفته است: راجح در مذهب امام مالک و امام شافعی همین است ‏که؛ نظر کردن بر روی زن بیگانه بدون ضرورت جواز ندارد، اگر شهوت منتفی هم باشد.‏‎(‎۱۲ ‎)‎
هر چه زن بسیار پیر سال که توجه و علاقه مندی را جلب نمیکند و یا زنی که بسیار بد چهره است ‏که مردها به او علاقه ندارند، اهل علم تصریح کرده اند که؛ آنچه از بدن او برهنه است دیدن به ‏آن باکی ندارد. دلیل این گفته این قول پروردگار است: وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللاَّتِی لاَ یَرْجُونَ ‏نِکَاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِینَهٍ وَأَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِیعٌ ‏عَلِیمٌ. النور ۶۰ ( و کلان سالان از زنان که توقع نکاح ندارند پس نیست برایشان گناهی در آنکه ‏فرو نهند جامه های خود را بدون ظاهر کردن آرایشی و پرهیز گاری کردن شان بهتر است ایشان را ‏و خدا شنوا و داناست) مذهب حنبلی این آیت را مقید به روی زن پیر سال کرده اند.‏
چنانکه فقهاء نظر کردن به طفلی را که برای نکاح آماده نیست مباح دانسته اند، چون در غالب ‏گمان بخاطر خورد بودن سال مشتهی نیست…‏
شیخ یوسف بن عبدالهادی مقدسی حنبلی گفته است: نظر کردن بسوی زن بیگانه جواز ندارد، ‏مگر پیر زنی که مرد نمیتواند به آن علاقه داشته باشد ویا طفل خورد سال که محل شهوت نیست ‏و برای مرد واجب است که از دیدن دیگر زنان ـ غیر از کسانیکه استثناء شدند ـ چشم خود را ‏بپوشد.‏‎(‎۱۲ ‎)‎‏ ‏
بر وجوب چشم پوشی مردان از هر بیگانه که ضرورت شرعی وجود نداشته باشد دلایل زیادی ‏وجود دارد و از جمله:‏
‏۱ـ این قول خداوند تبارک و تعالی: قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ ‏أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ. النور ۳۰ ( بگو مردان بمردان مسلمان که بپوشند چشم های ‏خود را و نگاه دارند شرمگاه های خود را این پاکیزه ترست ایشان را هر آئینه خدا خبردارست ‏بآنچه میکنند)‏
‏۲ـ از ابی هریره (رض) از پیامبر (صلى الله علیه وسلم) روایت است که گفت: خداوند بر هر بنی آدم حصه ای از ‏زنا را نگاشته است و حتما به آن مواجه میشود؛ زنای چشم دیدن به سوی نا محرم است، زنا ‏زبان گفتن به آن است، نفس آرزو میکند و علاقه پیدا میکند، فرج آن را تصدیق میکند و یا هم ‏تکذیب میکنذ.‏‎(‎۱۳ ‎)‎
اما اگر نظر انسان ناگهانی و بدون قصد بر یک زن بیگانه افتید، باید فورا نظر خود را بگرداند و ‏در اینصورت گناهی نیست.‏
‏۱ـ از جریر روایت است که: از پیامبر (صلى الله علیه وسلم) در رابطه با اولین نظر ناگهانی پرسیدم؟ او (صلى الله علیه وسلم) ‏فرمود: نظر خود را بگردان.‏‎(‎۱۴ ‎)‎
‏۲ـ از ابن بریده (رض) از پدرش روایت است که‎ ‎‏ گفت: پیامبر (صلى الله علیه وسلم) برای علی کرم الله وجهه ‏گفت: ای علی! یک دیدن دیدن دیگر را باعث نگردد؛ برای تو اولی اجازه است و دومی اجازه ‏نیست.‏‎(‎۱۵ ‎)‎
شیخ احمد عبدالرحمن البناء گفته است: مقصود از نظر، دیدن بسوی زن بیگانه است. یعنی؛ اگر ‏چشم تو بدون از قصد بسوی زن بیگانه افتید، پس باید چشم خود را نگاه بداری و دوباره بسوی ‏او نبینی. چون (فإن الأولی)؛ یعنی همانکه بدون قصد واقع شده است (لک) برایت اجازه است ‏و گناهی ندارد، چون بدون از قصد از بوده است. (لیست لک) مراد از نظر (الأخیره) است. ‏چون این نظر دومی قصدی بوده و گناهکار میگردی.‏‎(‎ ‎۱۶)‎
سفارینی از ابن جوزی این قول او (رح) را نقل کرده است: بسا اوقات شاید انسان قصدا حیله ‏بسازد برای دیدن اولی، به این دلیل که جواز دارد؟ اینگونه نیست. مراد از اولی همان است که ‏بدون از قصد و بر حسب تصادف باشد.‏
در احادیث افراد مسلم از حدیث جریر ابن عبدالله آمده است که گفت: از پیامبر (صلى الله علیه وسلم) در رابطه ‏با نظر ناگهانی پرسیدم؟ در پاسخ گفت: نظر خود را بگردان!‏
ابن جوزی گفته است: این بخاطر که؛ نظر اولی بدون قصد را دل همراهی نمیکند و به زیبایی ‏های آن تأمل نمی نماید، تنها میشود که لذت دست دهد، ولی وقتی این نظر را ادامه داد و تا این ‏حد که ذهن حضور یافت نظر دومی است که در آن گناهست.۱۷
منابع:
(۱)زن بیگانه عبارت است از : زن که همسر انسان نباشد و زنی که از محارم « مثل مادر، مادر کلان و به بالا از آن و یا ‏دختر و نواسه، یا هم فروعی از پدر و هر چه پایان باشد و فروع اجداد که از یک بطن باشند.‏
‏(‏۲‏) اقربای غیر محرم عبارتند از؛ کسانیکه خویشاوندی دارند ولی نکاح آنها جایز است، مثل دختر کاکا، دختر عمه، دختر ‏خاله و یا دختر ماما.
‏(‏۳‏) با اختصار از ؛ تحفه الفقهاء ج ۳ ص ۵۷۳٫ همچنان به الإختیار جلد ۴ ص ۱۵۶ دیده شود. الهدایه مع العنایه با ‏حاشیه تکمله فتح القدیر ج ۱۰ ص ۲۴ طبع دارالفکر.‏
‏(‏۴‏) با اختصار و تصرف از : الدر المختار و رد المختار ج ۵ ص ۲۳۶ـ ۲۳۷٫ الهدایه العلانیه ص ۲۲۴٫ الهدایه مع تکمله ‏فتح القدیر ج ۱۰ ص ۲۴ـ۲۵٫‏
‏(‏۵‏) به حاشیه الدسوقی بر شرح الکبیر ج ۱ ص ۲۱۴ و الشرح الصغیر ج ۱ ص ۲۸۹ دیده شود.‏
‏(‏ ۶‏) روایت از ترمذی از عبدالله ابن مسعود. این حدیث صحیح است. به الفقه الإسلامی و ادلته ج ۳ ‏ص ۵۶۲ مراجعه شود.‏
‏(‏۷‏) کفایه الأخیار ج ۲ ص ۷۵٫٫ مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، ج ۳ ص ۱۲۸ـ ۱۲۹٫ ‏فتح العلام بشرح مرشد الأنام ج ۱ ص ۴۱ـ ۴۲٫ روضه الطالبین ج ۷ ص ۲۱٫ انوار المسالک شرح عمده ‏السالک ص ۲۱۷ و فتح القریب المجیب فی شرح الفاظ التقریب ص ۵۸٫‏
‏(۸‏) انوار المسالک شرح عمده السالک و عده الناسک ص ۲۱۷٫‏
‏(‏۹‏) این قول مرجوح در مذهب شافعی است، در گذشته بیان نمودیم که؛ رأی راجح در مذهب شافعی ‏حرمت نظر به روی و دستان زن است.‏
‏(‏۱۰‏) المغنی ج ۷ ص ۴۶۰ ـ ۴۶۱٫‏
‏(‏۱۱‏) تفسیر ابن الجوزی ج ۶ ص ۳۱٫‏
‏(‏۱۲‏) مجموع فتاوی ابن تیمیه ج ۱۵ ص ۴۱۹‏
‏(‏۱۳) مغنی ذوی الأفهام عن کتب الکثیره فی الأحکام ص ۱۲۰٫‏
‏(‏۱۴‏) امام احمد به الفاظ متقارب این حدیث را روایت کرده است، ج ۲ ص ۳۴۳، ۳۴۴، ۳۷۲، ۴۱۱، ‏‏۵۲۸، ۵۳۵، و ۵۳۵٫ بخاری ج ۸ ص ۶۷، ۱۵۶٫ مسلم ج ۸ ص ۵۲ و… غیره کتب حدیث..‏
‏(‏۱۵‏) روایت از احمد ج ۴ ص ۳۵۸، ۳۶۱٫ مسلم ج ۶ ص ۱۸۲٫ ابو داود ج ۲ ص ۶۰۹ و…‏
‏(‏۱۶‏)روایت از احمد ج ۵ ص ۳۵۱، ۳۵۲، ۳۵۳، و ۳۵۴٫ ابو داود ج ۲ ص ۶۱۰٫ ترمذی ج ۸ ص ۱۹ و ‏قال حدیث حسن غریب لا نعرفه الا من حدیث شریک. بیهقی ج ۷ ص۹۰٫ حاکم ج ۲ ص ۱۹۴ و گفته ‏است: این حدیث صحیح مبنی بر شروط مسلم است، ولی مسلم آن را روایت نکرده است. و…‏
‏(‏۱۷‏) بلوغ المرام من اسرار الفتح الربّانی ج ۱۶ ص ۷۳٫‏

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …