حقوق زوجین

به محض انعقاد ازدواج حقوق دوجانبه‏ای بر طرفین واجب می‏گردد، بر مرد نفقه و معاشرت نیک و تشویق زن به عبادت و بر زن محافظت از خانه و فرزندان و فرمانبرداری از شوهر در صورتی که منجر به سرپیچی از دستورات الهی نشود لازم می‏شود.

خداوند در آیه‏ی ۱۹ سوره‏ی نساء به معاشرت نیکو با زنان اشاره می‏فرماید:

﴿وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِن کَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَکۡرَهُواْ شَیۡ‍ٔٗا وَیَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِیهِ خَیۡرٗا کَثِیرٗا ١٩﴾ [النساء: ۱۹].

«و با زنان خود به طور شایسته (در گفتار و در کردار) معاشرت کنید، و اگر هم از آنان (به جهاتی) کراهت داشتید (شتاب نکنید و زود تصمیم به جدایی نگیرید) زیرا که چه بسا از چیزی بدتان بیاید و خداوند در آن خیر و خوبی فراوانی قرار بدهد».

پیامبر صلی الله علیه و سلم می‏فرماید:

«اسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ فَإِنَّ الْمَرْأَهَ خُلِقَتْ مِنْ ضِلَعٍ وَإِنَّ أَعْوَجَ شَیْءٍ فِی الضِّلَعِ أَعْلَاهُ فَإِنْ ذَهَبْتَ تُقِیمُهُ کَسَرْتَهُ وَإِنْ تَرَکْتَهُ لَمْ یَزَلْ أَعْوَجَ فَاسْتَوْصُوا بِالنِّسَاءِ». [رواه البخاری].

«خواهان رفتار نیک با زنانتان شوید، چون آنها از استخوان پهلوی چپ آفریده شده‏اند، اگر بخواهید آن را راست کنید شکسته می‏شود، و اگر آن را رها کنید کج می‏ماند، پس در مورد زنان همدیگر را به خیر و نیکی وصیت کنید». [بخاری]

و در حدیث دیگری می‏فرماید:

هیچ مرد مؤمنی از زن مؤمنی بد نگوید چون اگر اخلاقی از او را نمی‏پسندد چیز دیگری در او هست که آن را بپسندد. [مسلم].

یا حدیث:

بهترین شما کسی است که که برای خانواده‏اش از همه بهتر باشد و من از همه‏ی شما نسبت به خانواده‏ام بهتر هستم. [ابن‏ماجه]

از عایشه در مورد کار پیامبر صلی الله علیه و سلم در خانه سؤال شد، ایشان در جواب گفتند: او در کارهای خانه به خانواده‏اش کمک می‏کرد و هنگام نماز بسوی نماز می‏رفت. [بخاری].

آیه‏ی ۲۳۳ سوره‏ی بقره به وجوب نفقه اشاره می‏فرماید:

﴿وَعَلَى ٱلۡمَوۡلُودِ لَهُۥ رِزۡقُهُنَّ وَکِسۡوَتُهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِ﴾ [البقره: ۲۳۳].

«بر آن کس که فرزند برای او متولّد شده (یعنی پدر) لازم است خوراک و پوشاک مادران را (در آن مدّت به اندازه‏ی توانایی) به گونه‏ی شایسته بپردازد».

و درباره‏ی زنان مطلقه چنین می‏فرماید:

﴿لِیُنفِقۡ ذُو سَعَهٖ مِّن سَعَتِهِۦۖ وَمَن قُدِرَ عَلَیۡهِ رِزۡقُهُۥ فَلۡیُنفِقۡ مِمَّآ ءَاتَىٰهُ ٱللَّهُۚ لَا یُکَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا مَآ ءَاتَىٰهَا﴾ [الطلاق: ۷].

«‏آنان که دارا هستند، از دارایی خود (برای زن شیردهنده، به اندازه‏ی توان خود) خرج کنند، و آنان که تنگدست هستند، از چیزی که خدا بدیشان داده است خرج کنند، خداوند هیچ کسی را جز بدان اندازه که بدو داده است مکلّف نمی‌سازد». ‏

این آیه هرچند در مورد زنان مطلقه است اما اگر نسبت بدانها واجب باشد به طریق اولی نسبت به زنان دیگر واجب است چون واجب بودن نفقه برای مطلقه برای این است که مدتی با هم زندگی کرده‏اند.

مسلم و دیگران حدیث حجه‏الوداع را روایت می‏کنند که در بخشی از آن آمده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:

خوراک و پوشاک زنان بر شما واجب است آن را به صورت شایسته بپردازید.

حضرت عایشه می‏فرماید:

«قَالَتْ هِنْدٌ أُمُّ مُعَاوِیَهَ لِرسول‏الله صلی الله علیه و سلم إِنَّ أَبَا سُفْیَانَ رَجُلٌ شَحِیحٌ فَهَلْ عَلَیَّ جُنَاحٌ أَنْ آخُذَ مِنْ مَالِهِ سِرًّا قَالَ خُذِی أَنْتِ وَبَنُوکِ مَا یَکْفِیکِ بِالْمَعْرُوفِ». [رواه البخاری].

«هند مادر معاویه به پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: ابوسفیان مرد بخیلی است، نفقه‏ی کافی به ما نمی‏دهد مگر اینکه از او دزدی کنم، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: آنچه کفاف تو و فرزندانت را می‏کند به گونه‏ای شایسته از مال او بردار». [بخاری].

و در مورد وظیفه‏ی مرد نسبت به حفظ خانواده‏اش از آتش جهنم با تشویق آنها به اطاعت از خداوند، می‏فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ قُوٓاْ أَنفُسَکُمۡ وَأَهۡلِیکُمۡ نَارٗا وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلۡحِجَارَهُ﴾ [التحریم: ۶].

«ای مؤمنان! خود و خانواده‏ی خویش را از آتش دوزخی بر کنار دارید که افروزینه‏ی آن انسان‌ها و سنگ‌ها است».

قتاده در تفسیر آیه می‏فرماید: آنان را به فرمانبرداری از خداوند دستور دهید و از سرپیچی فرامین الهی آنها را بر حذر دارید در میان آنها مطابق فرامین خداوند رفتار کنید و یاریشان کنید، اگر سرپیچی از آنها سر زد تنها بخاطر خداوند آنها را مورد سرزنش و ملامت قرار دهید.

خداوند در آیاتی از قرآن بنده‏اش اسماعیل را به خاطر قیام به این امر مدح می‏کند:

﴿وَٱذۡکُرۡ فِی ٱلۡکِتَٰبِ إِسۡمَٰعِیلَۚ إِنَّهُۥ کَانَصَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَکَانَ رَسُولٗا نَّبِیّٗا ۵۴ وَکَانَ یَأۡمُرُ أَهۡلَهُۥ بِٱلصَّلَوٰهِوَٱلزَّکَوٰهِ وَکَانَ عِندَ رَبِّهِۦ مَرۡضِیّٗا ۵۵﴾ [مریم: ۵۴-۵۵].

«و در این کتاب از اسماعیل یاد کن زیرا که او درست‏وعده و فرستاده‏اى پیامبر بود (۵۴) و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان مى‏داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده[رفتار] بود».

پیامبر صلی الله علیه و سلم می‏فرماید:

«کُلُّکُمْ رَاعٍ وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ الْإِمَامُ رَاعٍ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِی أَهْلِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَالْمَرْأَهُ رَاعِیَهٌ فِی بَیْتِ زَوْجِهَا وَمَسْئُولَهٌ عَنْ رَعِیَّتِهَا». [رواه البخاری].

«هر کدام از شما مسئول هستید و در مورد افراد تحت مسئولیت خود محاسبه خواهید شد، امیر در برابر زیردستانش، مرد در مقابل خانواده‏اش و زن در برابر شوهر و فرزندانش مسئول است». [بخاری].

آیه‏ی ۳۴ سوره‏ی نساء به وظیفه‏ی زن در مقابل خانواده‏اش چنین اشاره می‏فرماید:

﴿فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَیۡبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُۚ﴾ [النساء: ۳۴].

«پس زنان صالحه آنانی هستند که فرمانبردار (اوامر خدا و مطیع دستور شوهران خود) بوده (و خویشتن را از زنا به دور و اموال شوهران را از تبذیر محفوظ) و اَسرار (زناشویی) را نگاه می‌دارند؛ چرا که خداوند به حفظ (آنها) دستور داده‌است».

خداوند زنان صالح را زنانی می‏داند که مطیع و فرمانبردار خداوند هستند و حقوق شوهرانشان را رعایت می‏کنند و نگهدار چیزهایی هستند که حفظ آنها در غیاب شوهرانشان به عهده‏ی آنان است از قبیل عورت و اموال و فرزندانشان.

پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیثی که قبلاً ذکر شد فرمود:

«وَالْمَرْأَهُ رَاعِیَهٌ عَلَى بَیْتِ زَوْجِهَا وولده». «و زن در برابر شوهر و فرزندانش مسئول است».

حدیثی دیگر از پیامبر صلی الله علیه و سلم اشاره به این دارد که بر زن واجب است همسری نیکو برای شوهرش باشد و هرگز از همبستری با وی سر باز نزند:

«إِذَا بَاتَتْ الْمَرْأَهُ مُهَاجِرَهً فِرَاشَ زَوْجِهَا لَعَنَتْهَا الْمَلَائِکَهُ حَتَّى تَرْجِعَ». [رواه البخاری].

«هرگاه شخصی زنش را به بستر فرا خواند ولی زن با او همبستر نشد و بسترش را ترک کرد فرشتگان بر او نفرین می‏فرستند تا زمانی که برگردد». [بخاری].

در حدیث دیگر می‏فرماید:

«لَا یَحِلُّ لِلْمَرْأَهِ أَنْ تَصُومَ وَزَوْجُهَا شَاهِدٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَلَا تَأْذَنَ فِی بَیْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَمَا أَنْفَقَتْ مِنْ نَفَقَهٍ عَنْ غَیْرِ أَمْرِهِ فَإِنَّهُ یُؤَدَّى إِلَیْهِ شَطْرُهُ».

«هرگاه زن در حالی بخوابد که بستر همسرش را ترک کرده باشد فرشتگان تا صبح بر او نفرین می‏فرستند». [بخاری].

در حدیث دیگری می‏فرماید:

«یَحِلُّ لِلْمَرْأَهِ أَنْ تَصُومَ وَزَوْجُهَا شَاهِدٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَلَا تَأْذَنَ فِی بَیْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَمَا أَنْفَقَتْ مِنْ نَفَقَهٍ عَنْ غَیْرِ أَمْرِهِ فَإِنَّهُ یُؤَدَّى إِلَیْهِ شَطْرُهُ». [رواه البخاری].

«برای هیچ زنی روا نیست که در حضور همسرش روزه بگیرد مگر با اجازه‏ی او و نباید کسی را بدون اجازه‏ی همسرش به خانه راه دهد، و اگر مالش را بدون اجازه‏ی وی در راه خدا داد نصف (ثواب) آن به مرد برمی‏گردد». [بخاری].

پیامبر زن را از روزه گرفتن منع می‏کند چون نباید حق مرد را به خاطر روزه‏ی سنت ضایع کند، روشن است که منظور حضرت از روزه، روزه‏ی سنت است چون در روزه‏ی فرض اجازه گرفتن از کسی مشروع نیست.

پوشیده نیست که این اطاعت و پیروی مقید است به اینکه منجر به نافرمانی از خداوند نشود چون از حضرت عایشه روایت شده است که فرمود: زنی از انصار دخترش را به عقد کسی درآورد، موی سر آن زن ریخته بود، جریان را برای حضرت تعریف کرد، و گفت که همسرش به وی دستور داده است تا موی دیگری به او پیوند داده شود، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: نه، خداوند به زنانی که موی پیوند می‏کنند نفرین فرستاده است. [بخاری].

امام بخاری در بابی تحت عنوان «اطاعت نکردن زن از شوهرش در صورتی که منجر به نافرمانی از خداوند شود» این حدیث و احادیث دیگری را روایت کرده است.

نافرمانی و جدایی میان زن و مرد:

هنگام ترس از نافرمانی زن، ابتدا زن باید نصیحت شود. اگر نتیجه نداد مرد باید جای خوابش را با او جدا کند و اگر باز هم نتیجه نداد به آرامی و با چیزی مانند سواک یا امثال آن او را بزند، اگر اختلاف شدید شد و احساس جدایی میان آنها به وجود آمد باید به تحکیم پناه برند به این صورت که دو نفر عادل و اهل تدبیر و آگاه به فقه از نزدیکان زن و مرد را به عنوان داور جهت حل اختلاف انتخاب کنند، تا اختلاف و چیزهایی را که منجر به جدایی می‏شود برطرف کنند.

خداوند می‏فرماید:

﴿وَٱلَّٰتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهۡجُرُوهُنَّ فِی ٱلۡمَضَاجِعِ وَٱضۡرِبُوهُنَّۖ فَإِنۡ أَطَعۡنَکُمۡ فَلَا تَبۡغُواْ عَلَیۡهِنَّ سَبِیلًاۗ﴾ [النساء: ۳۴].

«و زنانی را که از سرکشی و سرپیچی ایشان بیم دارید، پند و اندرزشان دهید و (اگر مؤثّر واقع نشد) از همبستری با آنان خودداری کنید و بستر خویش را جدا کنید (و با ایشان سخن نگویید. و اگر باز هم مؤثّر واقع نشد و راهی جز شدّت عمل نبود) آنان را (تنبیه کنید و به آرامی) بزنید. پس اگر از شما اطاعت کردند (ترتیب تنبیه سه‌گانه را مراعات دارید و از اخفّ به اشدّ نروید و جز این) راهی برای (تنبیه) ایشان نجویید».

نشوز عبارت است از سرپیچی و خودداری کردن زن از فرمانبرداری مرد که خداوند بر زن واجب کرده است، چنین نافرمانی موجب قطع نفقه می‏شود، خداوند برای معالجه‏ی آن توصیه به وعظ و یادآوری زن به وظایفش از قبیل رفتار خوب و حسن معاشرت با شوهر و اعتراف به قوامه‏ی شوهر بر خود را مشروع فرموده است، اگر وعظ و اندرز مفید واقع نشد باید مرد همبستری با زن را رها کند و از انجام عمل زناشویی خودداری نماید، اگر باز هم کارساز نبود باید او را بزند، زدن وی نباید بصورتی باشد که موجب شکسته شدن استخوان و ایجاد زخم در بدن وی شود، از ابن‏عباس روایت شده است که گفت باید زدن خفیف باشد و با سواک صورت گیرد.

موردی که اینجا شایسته‏ی یادآوری است این است که بدانیم پیامبر صلی الله علیه و سلم هیچ وقت زن و خادمی را نزد، حتی با دستش هیچ چیزی را نزد مگر در راه خدا، و همچنین فرمود: کسانی که زنانشان را می‏زنند بهترین مسلمانان نیستند.

پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیثی می‏فرماید:

«لَا یَجْلِدُ أَحَدُکُمْ امْرَأَتَهُ جَلْدَ الْعَبْدِ ثُمَّ یُجَامِعُهَا فِی آخِرِ الْیَوْمِ». [رواه البخاری].

«هیچ کدام از شما همسرش را مانند بنده‏اش نزند سپس در پایان روز با او همبستر شود». ]بخاری].

امام بخاری حدیث را در بابی تحت عنوان «کراهت زدن زن» روایت فرموده است.

همچنین پیامبر صلی الله علیه و سلم می‏فرماید: کنیزان خداوند را نزنید. عمر آمد و گفت: زنانی از دستورات همسرانشان سرپیچی کردند، به آنان دستور زدن داده شد و مردان آنها را کتک زدند، جماعت زیادی از زنان اطراف خانه‏ی پیامبر جمع شدند که تعدادشان به هفتاد نفر می‏رسید و همه از شوهران خود شاکی بودند و کسانی بهتر از خانواده‏ی پیامبر برای دفاع از خود پیدا نکردند. [ابوداوود و احمد و ابن‏حبان و حاکم].

خداوند می‏فرماید:

﴿وَإِنۡ خِفۡتُمۡ شِقَاقَ بَیۡنِهِمَا فَٱبۡعَثُواْ حَکَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهِۦ وَحَکَمٗا مِّنۡ أَهۡلِهَآ إِن یُرِیدَآ إِصۡلَٰحٗا یُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَیۡنَهُمَآۗ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرٗا ٣۵﴾ [النساء: ۳۵].

«‏و اگر (میان زن و شوهر اختلافی افتاد و) ترسیدید (که این کار باعث) جدایی میان آنان شود، داوری از خانواده‏ی شوهر، و داوری از خانواده‏ی همسر (انتخاب کنید و برای رفع و رجوع اختلاف) بفرستید. اگر این دو داور جویای اصلاح باشند، خداوند آن دو را (کمک نموده و در یکی از دو کار: سازش نیک و خداپسندانه، یا جدایی زیبا و معقولانه) موفّق می‌گرداند. بیگمان خداوند مطّلع (بر ظاهر و باطن مردمان و) آگاه (از نیّات همگان) است».

‏خداوند توصیه می‏فرماید هنگامی که ترس جدایی زن و شوهر احساس شد داوری از نزدیکان زن و یکی از نزدیکان مرد جهت صلح یا جدایی در میان آنان فرا خوانید، باید آن دو داور از نزدیکان زن و مرد باشند چون آگاهی بیشتری در مورد آنها دارند و باید اهل عدالت و آگاهی باشند تا غلبه‏ی جهل و هوا و هوس آنها موجب ناعادلانه بودن داوری نشود، خداوند حاصل شدن توافق میان زن و مرد را به اراده‏ی این دو نفر داور مربوط کرده است، می‏فرماید: ﴿إِن یُرِیدَآ إِصۡلَٰحٗا یُوَفِّقِ ٱللَّهُ بَیۡنَهُمَآ﴾ [النساء: ۳۵].

بنابراین لازم است که دو داور نهایت تلاش خود را برای ایجاد سازش میان زن و شوهر به کار ببرند، و آنان را به یاد خدا و همنشینی خود توصیه نمایند، اگر پشیمان شدند و توبه کردند کار به پایان می‏رسد و اگر این کار انجام نشد و صلاح در جدایی بود میان آنها جدایی افکنند.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …