حقائقی مهم از اصول امامیه (۱)

۱- اصول امامیه تلقینی هستند نه قرآنی

اگر قرآن‌ را به دست مردی بدهیم که از اسلام چیزی نشنیده باشد و هیچ گونه شناخت قبلی از اسلام نداشته باشد، جز این‌که‌ آشنایی خوبی به زبان عربی داشته باشد، سپس به او بگوییم: این کتاب را بخوان و مهمترین چیزهایی را که این کتاب (قرآن) به آن دعوت می‌کند برایمان به صورت آماری بنویس، نتیجه مثل این خواهد بود که می‌آید:

أ – اصولی که قبلاً آن‌ها را ثبت کرده‌ام – بنابر دلایل صریح و محکم قرآنی – ناچار باید در قرآن آیات مکرر و صریحی درباره‌ی ایمان به خداوند یکتا و پیامبری که اسمش محمد  صلی الله علیه و سلم است و روز قیامت و بهشت و آتش و ملائکه و مدح و ستایش مهاجرین و انصار و وجوب نماز و زکات و غیره بیابد.

ب – هرگاه از او بپرسم و به او بگوییم: پس امامت علی و حسن و حسین و جعفر صادق و حسن عسکری کجاست؟ و عصمت آن‌ها کجاست؟ چرا برایمان ننوشته‌ای که آن‌ها حجت خدا بر مخلوقات هستند و ولایت آن‌ها همان امانتی است که خداوند آن را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرده؟[۱]. بلکه خمس (۵/۱) مکاسب کجاست که بر مسلمین واجب است که خمس (۵/۱) اموال و سود خود را به فقهاء بپردازند؟ چرا ازدواج موقت (نکاح متعه) را ذکر نکرده‌ای؟

این سؤالات و امثال این‌ها نسبت به این مرد بسیار دشوار و سخت خواهند بود و حل آن‌ها برای او بسیار دشوار می‌باشد، هر چند هزار مرتبه هم به قرآن مراجعه نماید!!

گفتنی است که یافتن این امور با گذری سریع در قرآن امکان پذیر نمی‌باشد، پس چطور خداوند متعال ایمان به امامت را بر بندگانش واجب می‌داند؟ و چطور شناخت امامت مثل شناخت خدا و رسولش واجب است؟ چطور اگر کسی جاهل به امامت باشد عذرش پذیرفته نیست؟ چطور هر کس امامت را بشناسد مؤمن است و هر کس منکر آن باشد کافر؟ و حال آنکه مسأله‌ی امامت در کتاب خداوند (قرآن) واضح و صریح و روشن نیست. و امکان ندارد که کسی نسبت به آن (امامت) آگاه و مطلع شود مادامی که از پیش برایش تعریف و تلقین نشده باشد؟

این‌ها اموری تلقینی هستند که انسان به علت شنیدن بیش از حد آن‌ها از زمان کودکی به آن‌ها عادت می‌گیرد و در ذهنش رسوب می‌شوند، و به صورت عقیده‌ای می‌شوند که به آن ایمان دارد و به سوی آن دعوت می‌کند. چنین عقیده‌ای مانند هر عقیده‌ی باطل دیگری همچون مجوسیه و هندوهاست که بر اثر گذشت زمان و سپری شدن عمر، بر اذهان رسوخ می‌کند. مصدر و سرچشمه‌ی عقیده‌ی امامت، تقلید و تلقین است و دلیل قطعی و یقینی برای آن نیست.

[۱] – کافی / ج ۱ ص ۴۱۳

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …