حضرت علی رضی الله عنه از شیعیان بیزار است (۱)

حضرت علی در نهج البلاغه کسانی را که ادعای پیروی از اورا دارند چنین مورد نکوهش قرار داده است:

«وَ لَقَدْ أَصْبَحَتِ الْأُمَمُ تَخَافُ ظُلْمَ رُعَاتِهَا وَ أَصْبَحْتُ أَخَافُ ظُلْمَ رَعِیَّتِی اسْتَنْفَرْتُکُمْ لِلْجِهَادِ فَلَمْ تَنْفِرُوا وَ أَسْمَعْتُکُمْ فَلَمْ تَسْمَعُوا وَ دَعَوْتُکُمْ سِرّاً وَ جَهْراً فَلَمْ تَسْتَجِیبُوا وَ نَصَحْتُ لَکُمْ فَلَمْ تَقْبَلُوا أَ شُهُودٌ کَغُیَّابٍ وَ عَبِیدٌ کَأَرْبَابٍ أَتْلُو عَلَیْکُمْ الْحِکَمَ فَتَنْفِرُونَ مِنْهَا وَ أَعِظُکُمْ بِالْمَوْعِظَهِ الْبَالِغَهِ فَتَتَفَرَّقُونَ عَنْهَا وَ أَحُثُّکُمْ عَلَی جِهَادِ أَهْلِ الْبَغْیِ فَمَا آتِی عَلَی آخِرِ قَوْلِی حَتَّی أَرَاکُمْ مُتَفَرِّقِینَ أَیَادِیَ سَبَا تَرْجِعُونَ إِلَی مَجَالِسِکُمْ وَ تَتَخَادَعُونَ عَنْ مَوَاعِظِکُمْ أُقَوِّمُکُمْ غُدْوَهً وَ تَرْجِعُونَ إِلَیَّ عَشِیَّهً کَظَهْرِ الْحَنِیَّهِ عَجَزَ الْمُقَوِّمُ وَ أَعْضَلَ الْمُقَوَّمُ أَیُّهَا الْقَوْمُ الشَّاهِدَهُ أَبْدَانُهُمْ الْغَائِبَهُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ الْمُخْتَلِفَهُ أَهْوَاؤُهُمْ الْمُبْتَلَی بِهِمْ أُمَرَاؤُهُمْ صَاحِبُکُمْ یُطِیعُ اللَّهَ وَ أَنْتُمْ تَعْصُونَهُ وَ صَاحِبُ أَهْلِ الشَّامِ یَعْصِی اللَّهَ وَ هُمْ یُطِیعُونَهُ لَوَدِدْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ مُعَاوِیَهَ صَارَفَنِی بِکُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهَمِ فَأَخَذَ مِنِّی عَشَرَهَ مِنْکُمْ وَ أَعْطَانِی رَجُلًا مِنْهُم»ّ.

ترجمه:

و هر آینه، ملتهای جهان صبح می کنند در حالی که از ستم زمامدارانشان در ترس و وحشتند، من صبح می کنم در حالی که از ستمگری شیعیان خود وحشت دارم شما را برای جهاد با دشمن برانگیختم، اما کوچ نکردید، حق را بگوش شما خواندم ولی نشنیدید، و در آشکار و نهان شما را دعوت کردم، اجابت ننمودید، پند و اندرزتان دادم، قبول نکردید آیا حاضران غائب می باشید؟ و یا بردگانی در شکل مالکان؟! فرمان خدا را بر شما می خوانم از آن فرار می کنید، و با اندرزهای رسا و گویا شما را پند می دهم از آن پراکنده می شوید، شما را به مبارزه با سرکشان ترغیب می کنم، هنوز سخنانم به آخر نرسیده، چون مردم سبا، متفرق شده، به جلسات خود باز می گردید، و در لباس پند و اندرز، یکدیگر را فریب می دهید تا اثر تذکرات مرا از بین ببرید، صبحگاهان کجیهای شما را راست می کنم، شامگاهان به حالت اول برمی گردید، چونان کمان سختی که نه کسی قدرت راست کردن آن را دارد و نه خودش قابلیت راست شدن را خواهد داشت ای مردمی که بدنهای شما حاضر و عقلهای شما پنهان و افکار و آراء شما گوناگون است و زمامداران شما دچار مشکلات شمایند، رهبر شما از خدا اطاعت می کند، شما با او مخالفت می کنید، اما رهبر شامیان خدای را معصیت می کند، از او فرمانبردارند. به خدا سوگند دوست دارم معاویه شما را با نفرات خود مانند مبادله درهم و دینار با من سودا کند، ده نفر از شما را بگیرد و یک نفر از آنها را به من بدهد.
[خطبه ۹۷نهج البلاغه]

ببینید که حضرت علی چه میگوید درباره پیروان دروغینش حضرت میفرماید شیعیان با مکر و حیله مردم را فریب میدهند و میخواهند اثر تذکرات و سخن های من را ازبین ببرند دقیقا همان چیزی که الان شیعه انجام میدهد و حضرت علی در ادامه بی ارزشی شیعه را اینطور بیان میکند که دوست دارم شما شیعیان را مانند درهم و دینار با معاویه معامله کنم و ده نفر از شما را در عوض یکنفر از افراد معاویه بدهم.

و حضرت ﺣﺴﻦ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎن وی و ﺷﻴﻌﻴﺎن ﭘﺪرش ﭼﻪ ﺑﻼﻫـﺎﻳﻲ ﺑﺮ ﺳﺮ آﻧﻬﺎ آوردﻧﺪ و ﭼﻪ ﺑﺪیﻫﺎ و ﺗﻮﻫﻴﻦﻫﺎﻳﻲ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻛﺮدﻧﺪ. ﺑﺎ ﻛﻼﻣﻲ واﺿﺢ ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ:
« ﻣﻦ ﻣﻌﺘﻘﺪم ﻛﻪ ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﻬﺘﺮ از ﻛﺴﺎﻧﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮد را ﺷﻴﻌﻪی ﻣﻦ ﻣﻲﭘﻨﺪارﻧﺪ؛ آﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻛﺸﺘﻦ ﻣﻦ و ﻏﺎرت اﻣﻮاﻟﻢ ﻓﻜﺮ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪا اﮔﺮ از ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﻋﻬﺪ ﺑﮕﻴﺮم ﻛﻪ ﺧﻮﻧﻢ ﻣﺤﻔﻮظ و ﺧﺎﻧﻮاده ام در اﻣﺎن ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ از اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﺮا ﺑﻜﺸﻨﺪو ﺧﺎﻧﻮاده و اﻫﻞ ﺑﻴﺘﻢ
ﻧﺎﺑﻮد ﺷﻮﻧﺪ. ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪا اﮔﺮ ﺑﺎ ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﺑﺠﻨﮕﻢ، ﺷﻴﻌﻴﺎﻧﻢ ﮔﺮدن ﻣﺮا ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ و ﻣﺮا ﺗﺴﻠﻴﻢ ﻣﻌﺎوﻳﻪ
ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪا اﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﺻﻠﺢ ﻛﻨﻢ و ﻋﺰﻳﺰ ﺑﺎﺷﻢ، ﺑﻬﺘﺮ از اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮا ﺑﻜﺸﻨﺪ
و اﺳﻴﺮ ﺑﺎﺷﻢ. اﮔﺮ ﺑﺎ ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﺻﻠﺢ ﻛﻨﻢ، در آن ﺻﻮرت ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻨﺖ ﻣﻲﻧﻬﺪ و ﺗﺎ آﺧﺮ زﻣﺎن
ﺑﻪ ﺑﻨﻲﻫﺎﺷﻢ اﺣﺘﺮام ﻣﻲﮔﺬارد و ﻣﻌﺎوﻳﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﻪ ﻣﺮده و زﻧﺪه ی ﻣﺎ اﺣﺘﺮام ﻣﻲﮔﺬارد».
[اﻻﺣﺘﺠﺎج للطبرسی ص۱۴۸]

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …