توصیه‌ها و سخنان ائمه اهل سنت و الجماعت در راستای اتباع و نهی آنان از بدعت‌گذاری (۱)

  • صحابی بزرگوار معاذ بن جبل می‌گوید:

«ای مردم قبل از آن که علم از میان برود آن را بیاموزید، هان! آگاه باشید که از میان رفتن علم یعنی از میان رفتن علماء و از بدعت گذاری و سخت گیری به شدت بپرهیزید و فرمان آزاد و روشن را لازم بگیرید»[۱].

  • و صحابی بزرگوار حذیفه بن یمان س می‌گوید:

«هر عبادتی که اصحاب رسول الله  صلی الله علیه وسلم انجام نداده‌اند، آن را انجام ندهید چون اولی برای بعدی جای سخنی باقی نگذاشته است؛ پس ای گروه قاریان قرآن از خدا بترسید و راه کسانی را که پیش از شما بوده‌اند لازم بگیرید»[۲].

  • و صحابی بزرگوار عبدالله بن مسعود می‌گوید:

«هر کسی می‌خواهد راه کسی را در پیش بگیرد راه گذشتگان را در پیش بگیرد، اینان اصحاب محمد  صلی الله علیه وسلم بودند آن‌ها بهترین افراد این امت بودند و دل‌هایشان از همه نیکوتر بوده، و علم آنان از همه عمیق‌‌تر بوده است و از همه تکلف‌شان کمتر بوده است، قومی هستند که خداوند آن‌ها را برای همراهی پیامبرش و نقل دین خود برگزیده است، پس راه و اخلاق آنان را سرمشق خود قرار دهید، زیرا آنان بر صراط مستقیم بوده‌اند»[۳].

و می‌گوید: «پیروی کنید و بدعت گذاری نکنید، شما به بدعت نیازی ندارید، فرمان آزاد و روشن را لازم بگیرید»[۴].

  • و صحابی بزرگوار فقیه عبدالله بن عمر می‌گوید: «مردم همواره بر راه خواهند بود تا وقتی که از روایت و اثر پیروی کنند»[۵].

و همچنین می‌گوید: «هر بدعتی گمراهی است، گرچه مردم آن را خوب و نیکو بدانند»[۶].

  • و صحابی بزرگوار ابودرداء می‌گوید: «تا وقتی به حدیث و روایت چنگ زده باشی گمراه نخواهی شد»[۷].

  • و امیرالمومنین علی ابن ابی طالب می‌گوید:

 «اگر دین براساس رای و نظر می‌بود؛ زیر موزه‌ها به مسح کردن از بالای آن اولی‌تر بود، ولی رسول خدا  صلی الله علیه وسلم را دیدم که بر بالای موزه‌ها مسح می‌کرد»[۸].

  • و عبدالله بن عمرو بن عاص می‌گوید:

«هیچ بدعتی ایجاد نمی‌شود مگر اینکه بیشتر پیشروی می‌کند، و هیچ سنتی از میان نمی‌رود مگر اینکه بیشتر دور می‌شود»[۹].

  • و از عابس بن ربیعه روایت است که می‌گوید عمر بن خطابس را دیدم که حجرالاسود را بوسه می‌زود و می‌گفت: «می‌دانم که تو سنگی هستی که سود و زیانی نمی‌رسانی و اگر پیامبر خدا را نمی‌دیدم که تو را می‌بوسید تو را نمی‌بوسیدم»[۱۰].

  • و خلیفه عادل عمربن عبدالعزیز می‌گوید: «توقف کن آن جا که قوم توقف کرده‌اند، زیرا آن‌ها از روی علم توقف نموده‌اند و با بینش ناقذ دست نگه داشته‌اند، و آن‌ها برای توضیح آن قوی‌تر بوده‌اند و اگر فضیلتی در این کار می‌بود آنان شایسته‌تر به آن بوده‌اند، اگر بگوئید: بعد از آن‌ها روی داده است، بدانید که این چیزها را ایجاد نکرده مگر کسی که با رهنمود آنان مخالفت ورزیده و از سنت آن‌ها روی گردان شده است، آنان به اندازه کافی در مورد آن سخن گفته‌اند، فراتر از آن درست نیست و کمتر از آن هر کس بگوید کوتاهی ورزیده، بعضی از دیدگاه آن‌ها پائین‌تر آمد و جفا نموده‌اند و بعضی فراتر رفته و دچار غلو شده‌اند و آن‌ها در میان این دو بر هدایت و صراط مستقیم قرار دارند»[۱۱].

  • و تابعی ثقه ایوب سختیانی می‌گوید: «بدعت گذار هر چه بیشتر بکوشد بیشتر از خداوند دور می‌شود»[۱۲].

  • و تابعی فقیه حسّان بن عطیه می‌گوید: «هیچ قومی در دین‌شان بدعتی ایجاد نمی‌کنند مگر اینکه به اندازه آن سنتی از میان‌شان برداشته می‌شود»[۱۳].

  • و تابعی امام محمد بن سیرین می‌گوید: «می‌گفتند: تا هر وقتی براثر و حدیث قرار دارد؛ او بر راه قرار دارد»[۱۴].

  • و امام حافظ سفیان ثوری می‌گوید: «شیطان بدعت را از گناه بیشتر دوست دارد از گناه توبه می‌شود و از بدعت توبه نمی‌شود»[۱۵].

  • و حافظ مجاهد عبدالله بن مبارک می‌گوید: «آنچه بر آن اعتماد می‌کنی باید حدیث و اثر باشد و از رأی به مقداری استفاده کن که حدیث را تفسیر می‌کند»[۱۶].

  • و امام شافعی می‌گوید: «هر مسأله‌ای که در آن برخلاف سنت سخن گفته‌ام، بدانید که در حیات و پس از مرگ نیز سخن خود را پس گرفته‌ام»[۱۷].

و از ربیع بن سلیمان روایت است که می‌گوید: روزی امام شافعی حدیثی روایت کرد، مردی به او گفت: ای اباعبدالله آیا به این عمل می‌کنی؟ امام شافعی گفت: «هر گاه حدیث صحیحی از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم روایت کردم و به آن عمل نکردم بدانید عقلم را از دست داده ام»[۱۸].

  • و امام بزرگوار اوزاعی می‌گوید: «به آثار سلف پایبند باش هر چند مردم تو را رها کنند، و از آرای افراد بپرهیز گرچه با سخنان آن را برایت بیارایند چون وقتی بر صراط مستقیم باشی قضیه روشن می‌شود»[۱۹].

  • و از نوح الجامع روایت است که می‌گوید: به ابوحنیفه گفتم: آنچه مردم تازه ایجاد کرده‌اند و در مورد اعراض و اجسام سخن می‌گویند، چه می‌گویی؟ او گفت: «سخنان فلاسفه، حدیث و راه سلف را لازم بگیر و به شدت از هر چیز تازه‌ای پرهیز کن که بدعت است»[۲۰].

  • و امام مالک بن انس/ می‌گوید:

«سنت کشتی نوح است، هر کسی سوار آن شد نجات یافته است و هر کسی از آن باز بماند غرق می‌شود»[۲۱].

و می‌گوید: «اگر کلام علم می‌بود؛ صحابه و تابعین در مرود آن بحث می‌کردند، چنان که در مورد احکام سخن گفته‌اند، ولی کلام باطلی است که نتیجه‌اش هم باطل است»[۲۲].

و ابن….می‌گوید از مالک/ شنیدم که می‌گفت: «هر کسی در اسلام بدعتی ایجاد کند و آن را خوب و نیکو رداند؛ به راستی که او ادعا کرده که محمد  صلی الله علیه وسلم در رساندن رسالت خیانت ورزیده است؛ چون خداوند متعال می‌گوید: «الیوم اکملت لکم دینکم» پس آنچه آن روز دین نبوده امروز نمی‌تواند دین باشد»[۲۳].

  • و امام احمدبن حنبل امام اهل سنت می‌گوید: «اصول سنت نزد ما عبارت است از: تمسک به آنچه اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم بر آن بوده‌اند و اقتدا کردن به آن‌ها، و ترک بدعت‌ها، و هر بدعتی گمراهی است»[۲۴].

  • و از امام حسن بصری روایت است که گفت: «اگر کسی سلف اول را درمی‌یاخت و سپس امروز زنده می‌شد از اسلام چیزی را نمی‌شناخت، می‌گوید و دستش را بر رخسارش گذاشت و گفت: جز این نماز، و سپس گفت: سوگند به خدا کسی که در میان این منکرات زندگی می‌کند و سلف صالح را درنیافته است و وقتی بدعت گذاری را می‌بیند که به بدعت خود دعوت می‌دهد و صاحب دنیایی ار می‌بیند که به سوی دنیای خود فرامی‌خواند؛ اما خداوند او را مصون می‌دارد، و دلش مشتاق سلف صالح است و از راه آن‌ها می‌پرسد و در مسیر آنان گام برمی‌دارد و از راهشان بیروی می‌کند، در عوض پاداش بزرگی به او داده خواهد شد پس این گونه باشید ان‌شاءالله»[۲۵].

  • و عالم زاهد و عابد و امام بزرگوار فضیل بن عیاض می‌گوید: «راه‌های هدایت را در پیش بگیر و اندک بود رهروان آنان زیانی برایت نخواهد بود، و از راه‌های گمراهی به شدت پرهیز کن، و کثرت هلاک شوندگان تو را فریب ندهد»[۲۶].

  • و صحابی فقیه عبدالله ابن عمرس وقتی کسی او را از مساله‌ای پرسید و گفت: پدرت از آن نهی کرده است گفت: «آیا از فرمان پیامبر صلی الله علیه وسلم باید پیروی شود یا از فرمان پدرم؟!»[۲۷].

از این رو او س از زمره صحابی‌هایی بود که به شدت از سنت پیروی می‌کرد و به بدعت‌ها اعتراض می‌نمود؛ او شنید که مردی عطسه زد و گفت: الحمدلله و الصلوه و السلام علی رسول الله. ابن عمر به او گفت: «رسول اکرم  صلی الله علیه وسلم این گونه به ما نیاموخته بود! بلکه فرمود: هرگاه فردی از شما عطه کرد الحمدلله بگوید. و نگفت که باید بر پیامبر هم درود بفرستد»[۲۸].

  • و عبدالله بن عباسس به کسی با استناد به قول ابوبکرس با حدیث مخالفت کرد و گفت: «بیم آن می‌رود که به زودی از آسمان سنگباران شوید! من می‌گوید رسول الله صلی الله علیه وسلم گفته است و شما می‌گوئید ابوبکر و عمر گفته‌اند!!»[۲۹].

و ابن عباس در توصیف اهل سنت راست گفته آن جا که می‌گوید: نگاه کردن به مردی از اهل سنت به سنت و حدیث فرامی‌خواند و از بدعت انسان را باز میدارد[۳۰].

  • و امام حافظ سفیان ثوری می‌گوید: «اگر خبر شدی که در شرق مردی صحاب سنت است به او سلام بفرست، به راستی که اهل سنت کم و اندک شده‌اند!!»[۳۱].

  • و تابعی امام ایوب سختیانی می‌گوید: «من وقتی از مرگ فردی از اهل سنت با خبر می‌شوم گویا یکی از اعضای بدنم را از دست می‌دهم»[۳۲].

  • و امام عابد فضیل بن عیاض می‌گوید: «خداوند بندگانی دارد که بوسیله آن‌ها سرزمین‌ها را زنده و آباد می‌کند، و آنان اهل سنت و حدیث هستند»[۳۳].

  • و امام مجاهدین عبدالله بن مبارک می‌گوید: «ای برادر! بدان که امروز مرگ برای مسلمانی که در حال تمسک به سنت به لقای الهی می‌رود کرامتی است؛ انالله و اناالیه راجعون، از وحشت و تنهایی خود و از میان رفتن برادران و از کمبود یاوران به خداوند شکایت می‌بریم و از رفتن علما و اهل سنت و ظهور بدعت‌ها به خداوند شکایت می‌کنیم»[۳۴].

  • و امام محدث قیتبه بن سعید می‌گوید: «هرگاه فردی را دیدی که اهل حدیث، یعنی کسانی مانند یحیی بن سعید و عبدالرحمان بن مهدی و احمدبن حنبل و اسحاق بن راهویه و… را دوست می‌دارد، بدان که او بر سنت است و هر کسی با اینان مخالفت ورزید بدان که بدعت گذار است»[۳۵].

  • و امام شافعی چقدر زیبا و واقعی اهل سنت را توصیف می‌کند، آن جا که می‌گوید: «هرگاه فردی از اهل حدیث را می‌بینم گویا مردی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیده‌ام»[۳۶].

  • و امام بزرگوار اوزاعی می‌گوید: «علم یعنی آنچه از اصحاب محمد صلی الله علیه وسلم نقل شده و آنچه از هیچ کسی از آن‌ه نقل نشده است، علم نیست»[۳۷].

  • و امام تابعی حافظ ابراهیم نخعی فقیه در مورد اطاعت و عدم بدعت گذاری می‌گوید: «اگر اصحاب محمد بر ناخنی مسح کرده بودند، آن را نمی‌شستم، چون فضیلت در اتباع و پیروی از آن‌هاست»[۳۸].

  • و حافظ قتاده بن دعا بصری می‌گوید: «سزاوارترین افراد که باید تصدیق کنید اصحاب رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم هستند آنان که خداوند آن‌ها را برای همراهی پیامبر خود و برپا داشتن دینش برگزیده است»[۳۹].

  • و صحابی بزرگوار عبدالله بن مسعودس می‌گوید: «خداوند به دل‌های بندگان نگاه کرد؛ آن‌گاه محمد صلی الله علیه وسلم را برگزید و او را با رسالت خویش مبعوث کرد و با علم و آگاهی خود او را انتخاب کرد، سپس به دل‌های مردم نگاه کرد و برای او یارانی برگزید و آنان را یاوران دینش و وزیران پیامبرش صلی الله علیه وسلم قرار داد»[۴۰].

و می‌گوید: «از خدا بترسید و همراه جماعت باشید، زیرا خداوند هرگز امت محمد  صلی الله علیه وسلم را بر گمراهی جمع نخواهد کرد و صبر پیشه کنید تا نیکوکاری استراحت کند و یا از فاسقی مردم راحت شوند»[۴۱].

  • و امام ایوب سختیانی می‌گوید: «از سعادتمندی نوجوان و فرد عجمی این است که خداوند همراهی و بهره بردن از عالمی از علمای اهل سنت را بهره آنان کند»[۴۲].

  • و امام مالک قاعده‌ای بزرگ و مهم بیان کرده که همه اقوال ائمه که ما بیان کردیم را خلاصه می‌کند، او می‌گوید: «آخرین امت اصلاح نمی‌شود مگر با آنچه اول آن بوسیله‌اش اصلاح شده، و آنچه آن روز دین نبوده امروز هم دین به شما نمی‌آید»[۴۳].

این بود دسته‌ای معطر از اقوال بعضی از ائمه سلف از اهل سنت و الجماعت در راستای امر اتباع و نهی از بدعت گذاری، این ائمه خبرخواه‌ترین افراد و آگاه‌ترین افراد به آنچه صلاح و هدایت امت و نجات و رستگاری‌اش در دنیا و آخرت است، به شمار می‌آیند، آری آنان امت را به تمسک به قرآن و سنت رسول الله  صلی الله علیه وسلم و به آنچه اصحاب رضی الله عنهم بر آن بوده‌اند توصیه می‌کنند.

و امت را از بدعت‌ها و پیروی از هوای نفس، و اطاعت از راه‌های اهل اهواء و گمراهی و کفر برحذر می‌دارند. و همان طور که رسول الله  صلی الله علیه وسلم به آنان آموخته خبر می‌دهند که راه‌ رهایی و راه نجات و رستگاری و توفیق و سعادت و موفقیت در هر دو جهان، تمسک به قرآن و سنت پیامبر  صلی الله علیه وسلم و راه راست او در هر امر کوچک و بزرگی است، تا این که کار به فرامین الهی عمل کرده باشیم که می‌فرماید: ﴿وَٱتَّبِعُوٓاْ أَحۡسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَیۡکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبۡلِ أَن یَأۡتِیَکُمُ ٱلۡعَذَابُ بَغۡتَهٗ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ۵۵﴾ [الزمر: ۵۵].

«و پیش از آنکه ناگهان و درحالیکه حدس نمی‌زنید عذاب به شما برسد از بهترین چیزی که از سوی پروردگارتان برای شما فرو فرستاده شده است پیروی کنید».

و می‌فرماید: ﴿وَمَآ ءَاتَىٰکُمُ ٱلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَىٰکُمۡ عَنۡهُ فَٱنتَهُواْۚ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَۖ إِنَّ ٱللَّهَ شَدِیدُ ٱلۡعِقَابِ﴾ [الحشر: ۷].

«و آنچه که پیغعمبر به شما بدهد آن‌را بگیرید و از آنچه که شما را از آن باز می‌دارد باز آیید. و از خداوند بترسید بی‌گمان خداوند سخت کیفر است».

و می‌فرماید: «»

و می‌فرماید: «ای مؤمنان! از خدا و پیامبر اطاعت کنید و کارهای خود را باطل مگردانید».

[۱]– «البدع و اللنهی عنها» ابن وضاح.

[۲]– ابن بطه در الابانه روایت کرده است..

[۳]– بغوی در شرح السنه.

[۴]– سنن دارمی.

[۵]– شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی.

[۶]– شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی.

[۷]– الابانه ابن بطه.

[۸]– المصنف ابن ابی شبیه.

[۹]– الابانه ابن بطه.

[۱۰]– بخاری و مسلم.

[۱۱]– لمعه الاعتقاد الهادی الی سبیل الرشاد. ابن قدامه.

[۱۲]– البدع واللنهی عنها. ابن وضاح.

[۱۳]– شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی.

[۱۴]– شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی.

[۱۵]– شرح السنه بغوی.

[۱۶]– سنن الکبری بیهقی.

[۱۷]– الفقیه والمتفقه. خطیب.

[۱۸]– الابانه ابن بطه.

[۱۹]– شرف اصحاب الحدیث خطیب بغدادی.

[۲۰]– الفقیه و المتفقه خطیب بغدادی.

[۲۱]– مفتاح الجنه سیوطی.

[۲۲]– شرح السنه بغوی.

[۲۳]– الاعتصام شاطبی.

[۲۴]– شرح اصول اعتقادی اهل السنه لالکائی.

[۲۵]– البداع اللنهی عنها. ابن وضاح.

[۲۶]– الاعتصام شاطبی.

[۲۷]– زادالمعاد ابن قیم.

[۲۸]– سنن ترمذی با سند حسن.

[۲۹]– مصنف عبدالرزاق با سند صحیح.

[۳۰]– شرح اصول اعتقاد اهل السنه لالکائی.

[۳۱]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۳۲]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۳۳]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۳۴]– البدع واللنهی عنها. ابن وضاح.

[۳۵]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۳۶]– شرف اصحاب الحدیث خطیب.

[۳۷]– جامع بیان العلم وفضله. ابن عبدالبر.

[۳۸]– الابانه ابن بطه.

[۳۹]– مسند امام احمد ج۳/۱۳۴٫

[۴۰]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۴۱]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۴۲]– شرح اصول العتقاد اهل السنه لالکائی.

[۴۳]– الشفاء قاضی عیاض ج۲/۸۸٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …