توحید خالق بزرگ

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگترین قضیه ومهمترین مسئله و اولین فریضه ، توحید خالق بزرگ است

اى مسلمانان ! بزرگترین قضیه ومهمترین مسئله و اولین فریضه ، توحید خالق بزرگ است ، هرخیر وآسایش با بودن وهر شرّ ومشقتى از نبودن توحید است ، به همین علت است که هیچ مرحله اى از مراحل دعوت سید مخلوقات  از دعوت بسوى توحید ، وبیان ادله وشواهد ، ومبارزه با شرک ومظاهر آن خالى نبوده است ، حتى در سخترین شرایطى که دشمن درپى دستگیرى حضرتش بود وسپس در خود مدینه در میان انصار ویارانش دعوت بسوى توحید را ترک نکرد ، حتى در آن آخرین بیمارى که حضرتش بر اثر آن رحلت فرمودند در باره توحید وصیّت وسفارش نمودند ، بنا براین ارکان بزرگ اسلام  در همین رابطه آمده تا اینکه توحید را اعلان کرده وبطور آشکار بیان نموده ونهادینه کند ، پس توحید اصل است وبقیه مسائل فروع وثمرات آن .
حج که یکى از این شعائر بشمار مى رود رمزى بزرگ براى قضیه اى بزرگ است وآن وحدانیت خداى یکتا است ، که در پرستش وهر گونه مشکل وآزرویى فقط بسوى او روى آوریم ، حج عالى ترین مقاصـــد ، والا ترین حکمت ها وبزرگترین وپاکترین منافع را دربر دارد ، چنانکه مى فرماید : ( ولکل أمه جعنا منسکاً لیذکروا اسم الله على مارزقهم من بهیمه الأنعام فإلهکم إلهٌ واحدٌ فله أسلموا وبشر المخبتین ) یعنى : ((وما براى هر أمتى شریعت ومعبدى مقرر فرمودیم تا به ذکر نام خدا بپردازند که آنها را از حیوانات روزى داد پس خداى شما خدائیست یکتا ، همه تسلیم فرمان او باشید ، اى رسول ما تو متواضعین ومطیعان را بشارت ده )) .
سروران محترم ! در اینجا چند مسئله مهم را بعنوان حقایقى روشن که مقصود وهدف اصلى حج را آشکار مى کنند بطور اختصار بر مى شماریم .
اول: اینکه پیامبر  احرامشان را باتوحید آغاز کردند ، حضرت جابر  مىفرماید: ( فأهل  بالتوحید لبیک اللهم لبیک ، لبیک لا شریک لک لبیک ، إن الحمد والنعمه لک والملک لا شریک لک ) ((یعنى پیامبر حجشان را با توحید آغازکردند وفرمودند: لبیک یعنى خدایا حاضریم خدایا حاضریم ، خدایا تو هیچ شریکى ندارى ما حاضریم ، هر ستایش ویژه تو وهر نعمتى از جانب تو است وسلطه واختیار نیز از آن توست هیچ شریکى ندارى ))  بنا بر این مشروع چنین است که تلبیه با آواز بلند گفته شود ، پیامبر  فرمودند : ( أفضل الحج العج والثج ) (( بهترین حج آن است که در آن صداى تلبیه بلند وخون قربانى ریخته شود )) این تلبیه ، تلبیه کسى است که وجوب یکتا پرستى وخطر شرک وگناهان کبیره را درک مىکند ، تلبیه کسى که قلبش به شریعت پروردگارش مطمئن شده وخوشنود گردیده است ، وهرگونه ثنا وستایش را صرفاً براى او مى داند ، تلبیه کسى که جز به بارگاه خدا تقرب نمى جوید وجز او را نپرستیده ونمى خواند ، وجز او از کسى کمک نمى خواهد ، چنین بنده اى یک مسلمان مخلص است که در مقابل حکم پروردگارش تسلیم بوده ودر تمامى شئون زندگى فقط براى او خضوع وکرنش مىکند ، لذا مُحرم تا به طواف شروع نکرده تلبیه مى گوید ، وتا به سنگ انداختن عقبه شروع نکرده به تلبیه گفتن ادامه مى دهد .
دوم: اینکه از پیامبر  ثابت شده که جز دو رکن یمانى را استلام نفرموده است ، لذا سنت چنین است که حجر اسود را استلام کرده وببوسد ، اگر بدلیل شلوغ بودن بوسیدن آن ممکن نباشد یا براى دیگران اذیت وآزار بیافریند ، فقط دست بکشد ودستش را ببوسد ،۰ واگر دشوار باشد چیزى را به آن بکشد  وآن چیز را ببوسد ، اگر این هم مشکل باشد ، هر گاه مقابل آن رسید  بایک مرتبه الله اکبر گفتن به طرف آن اشاره کند ، واما رکن یمانى ، جز دست کشیدن ، نه بوسیدن آن جائز است ونه اشاره به طرف آن .
علاوه بر آنچه ذکر گردید ، نه استلام آن جائز است ونه بوسیدنش ، همه این اعمال را صرفاً بخاطر تفرب جستن به حضور پروردگار باید انجام داد چنانکه مىفرماید ( فلیعبدوا رب هذا البیت ) (( پس باید پروردگار این خانه را بپرستند)) وپیامبر مىفرماید (( طواف خانه وسعى بین صفا ومروه وسنگ انداختن در جمرات همه بخاطر اقامه کردن ذکر خدا است )) بنا بر این افعال پیامبر  را باید صرفاً تعبدى انجام دهیم ونه از روى وابستگى به جنس عمل ویا توقع برکت از آن ، عمر فاروق  هنگامیکه مى خواست حجر اسود را ببوسد فرمود : ( والله إنی أعلم أنک حجر لا تنفع ولا تضر ولولا أنی رأیت رسول الله یقبلک ما قبلتک ) ((بخدا سوگند من مى دانم که تو سنگى هستى نه نفع مى رسانى ونه ضرر ، اگر پیامبر خدا  را نمى دیدم که ترا بوسید هر گز ترا نمى بوسیدم )) لذا همه علماى مسلمین اجماع دارند بر اینکه جز آنچه در سنت مصطفى  وارد شده بوسیدن ودست کشیدن هیچ چیز دیگرى جائز نیست اثرم که از اصحاب امام احمد بن حنبل است مىفرماید (( علماى مدینه قبر پیامبر  را دست نمى زدند ، فقط یک کنار مىایستادند وسلام مى کردند )) وامام نووى _ رحمه الله علیه _ در کتاب مجموع مىفرماید : ( أبو الحسن مىفرماید : دست مالیدن به قبربها وبوسیدن آنها از بدعتهاى زشت در شریعت است ، فقهاى متبحر خراسان مى فرمایند: زائر نه قبر را دست بکشد ونه بــبوسد ، زیرا که این از عبادات نصارا است )          امام طحاوى حنفى _ رحمه الله علیه _ در حاشیه مراقى الفلاح مىفرماید:نه قبر را دست بکشد ونه ببوسد ، زیرا که این از عادات اهل کتاب است ، دست مالیدن جز براى حجر اسود ورکن یمانى ثابت نشده است.
سوم: اینکه سعى بین صفا ومروه به عنوان یک رکن در حج وعمره مشروع گردیده تا اینکه مقصد بزرگى را در دلها زنده کند ، وآن اینکه بنده مؤمن ، حضرت هاجر وفرزندش را بیاد آورد ، که چگونه در مشقت وآزمایش قرار گرفته بودند وخداوند چگونه سر انجام براى شفایابى و رفع تشنگى آنان آب زمزم را جارى فرمود ، تا اینکه مسلمان متیقن گردد که تکیه گاه وپناگاه فقط خداى یکتا جل وعلا است ، پس در هنگام سختى وآزمایش جز به خداى قادر ومتعال پناه نبرد وجز از او کمک نخواهد لذا در قرآن مىفرماید: ( أمن یجیب المضطر إذا دعاه ویکشف السوء ) (( آیا هست کسى که جواب پریشان حال را بدهد هنگامى که او را مى خواند ومشکلش را رفع کند )) وتا اینکه مسلمان به یقین بداند که توکل صادقانه بر خداوند وقوت وکمال اعتماد بر او ، ( البته با استفاده از اسباب ) است که هر مشکلى را رفع مىکند وانسان را به مقصد مى رساند .
چهارم : اینکه هیچ سعادت و رستگارى در زندگى حاصل نمىگردد جز با اتباع پیامبر گرامى مان  وحرکت کردن در مسیر آنحضرت ، وعمل کردن به ارشادات وسنت هاى نورانى حضرتش در تمامى زمینه هاى اعتقادى وعملى ، حکومت وقضاوت ، اخـلاق وسـلـوک وغـیره ، لـذا مىفرماید: (خذوا عنی مناسککم )             (( چگونگى حج کردنتان را از من بیاموزید )) ببینید که حتى صحابه  چگونه این مقصد را درک کردند آنجایى که ابن عباس – رضی الله عنهما – مىفرماید :(( آنگونه که پیامبر  حج کردند حج کنید و از پیش خود نگوئید این سنت است واین فرض )) ، از بزرگترین اهداف حج بیاد آوردن وعمل کــردن به روش آنحضرت  بدون افراط وتفریط وغلو وبى مهرى است ( من عمل عملا لیس علیه أمرنا فهو رد ) از دیگر درسهاى بزرگى که مى توان از حج گرفت اهمیت اعتدال ومیانه روى وپرهیز از غلو وبى مهرى وافراط وتفریط در تمامى امور است ، امام احمد وغیره از عبد الله ابن عباس  روایت مى کنند که فرمود پامبر  به من فرمودند ، براىمن سنگریزه جمع کن ، هفت سنگریزه سفال مانند جمع کردم ، آنها را گرفتد ودرحال از یک دست به دست دیگرمى ریختند فرمودند درجمرات مثل این سنگریزه ها بیندازید ، سپس فرمودند: (أیها الناس ایاکم والغلو فی الدین فإنما أهلک من کان قبلکم الغلو فی الدین)               (( اى مردم مبادا در دین از غلو کار بگرید ، زیرا کسانى را که قبل شما بودند غلو در دین هلاک کرد )) .
پس اعتدال ومیانه روى ودورى ازغلو وبى مهرى درتمامى امور ، منهج قویم وصراط مستقیمى است که همه مؤمنین باید از آن پیروى کنند ، این اعتدال عبارت از عمل به تمامى دستورات قرآن وسنت ، وپیروى از راهنماى ها وارشادات آنها است ، پس این مناسبت مهم وکنگره بزرگى که مسلمانان براى اداى یکى از مهمترین عبادت ها وشعائردینى در آن جمع مىشوند را باید غنیمت شمرده ومسلمانان باید از این فرصت براى باز نگرى وضعیت خویش استفاده کنند ، وبگوشند تا زندگى شان را با استفاده از سر چشمه صاف وزلال اسلام ،کتاب خدا وسنت سید انبیاء محمد مصطفى  بر منهج حق وصراط مستقیم منطبق گردانند، تا اینکه امت از تمامى انواع غلو بدورماند ، بویژه آن بخشى که در رابطه با تعامل وبر خورد با دیگران مربوط است ، این که مسلمان در باره دیگران از غلو وافراط کار بگیرد وشخصیت مورد پسندش را تا درجه عصمت بالا ببرد و او را مصدر حق بپندارد هرگز نمى تواند منهج شرعى وراه درستى باشد واین مقام جز براى قرآن وسنت سزاوار نیست .
وهمچنین این موقف ،که مسلمانى، مسلمانان دیگر را آنقدر مذمت کند وآنقدر در این راستا از غلو افراط کار بگیرد که بدون هیچ دلیل وبرهانى  آنان را به صفات نا ناشایستى متهم گرداند واز دائره اسلام بیرون براند ننر هیچ جایگاهى در دین ندارد .
پس اى مسلمانان! رحمت خدا بر شما باد ، راه سید المرسلین وبهترین مخلوقات ورهبر تمامى هدایتگران حضرت محمد بن عبد الله  را محکم بگیرید ، کسى که در این راه حرکت کند رستگار شده ودر امان مانده وسعادت دائمى وأبدى را بدست آورده است ، وبدانید هر روزى که امت به دین واقعى اش برگردد مسیر وهدایت پیامبرش حضرت محمد را آنگونه که مى بایست پیش گیرد مطمناً عزت وشرافت ، وسرفرازى وسعادت را به آغوش کشیده است ، یکى از رهبران کلیسا گفته بود (( تا زمانىکه قرآن ونماز هاى جمعه وکنگره حج وجود داشته باشد اسلام بعنوان صخره اى محکم باقى خواهد ماند وکشیتهاى تبشیر و نصرانیت آن با تصادم کرده ، و ازهم خواهد پاشید )).

خـطـبـه دوم :
اى مسلمانان ! اینک دارد بر امت اسلامى روزهایى فرا مى رسد که بسیار بزرگ وارزشمند است دههء اول ماه ذى الحجه ، خداوند بخاطر آنکه فضیلت این روزها ، وپاداش عظیم آنانیکه در این روزها عمل نیکو انجام مى دهند را بیان دارد به این روزها سوگند یادکرده ( والفجر ولیال عشر ) (( قسم به صبحدم وشبهاى دهگانه))  وپیامبر اکرم  مىفرمایند: ((هیچ موسمى وجود ندارد که عمل صالح در آن در نزد خدا محبوتر باشد از این روزها یعنى از روزهاى دهگانه گفتند اى رسول خدا حتى جهاد در راه دا فرمودند حتى جهاد در راه خدا ، مگر مردى که باجان ومالش از خانه بیرون رفته وهیچ چیزى از آن را برگردانیده باشد))                      ( روایت از بخارى است )
بندگان خدا! عمل صالح هر کار خیر ونیک وبر احسانى را شامل مى شود که مسلمان انجام مى دهد اعم از اقوال وافعال واخلاق ، که از مهمترین آن جستجوى احوال مسلمانان درهر زمان ومکان است ، که انسان به مشکلات دیگران توجه داشته باشد واز غم واندوه آنان کاهد ، وحاجت شان را بر آورده کند وحد اقل براى آنان دعاى خیرکند تا اینکه خداوند احوال آنان را اصلاح کند ، ومشکلاتشان را آسان نماید وآنان را بر دشمنانشان پیروز گرداند .
برارمسلمان ! از دیگران اعمالى که در این روزها باید بیشتر انجام داد زیاد گفتن لا إله إلا الله – والله أکبر – ولله الحمد – است در مسند احمد وطبرانى باسند جید آمده است (( هیچ روزى نیست که در نزد خدا بزرگتر ومحبوبتر وعمل صالح در آن بهتر باشد مگر روزهاى دهگانه ، پس تسبیح وتحمید وتهلیل وتکبیر در این روزها زیاد بگوئید )) ، وهر گاه کسى از شما خواست قربانى کند و روزهاى دهگانه فرار رسید پس از گرفتن ناخن ومو خود دارى کند زیرا پیامبر  فرمودند: ( إذا رأیتم هلال ذى الحجه واراد أحدکم أن یضحی فلیمسک عن شعره وأظافره حتى یضحی )
(روایت از مسلم )
یعنی (( هرگاه ماه ذى الحجه را دیدید وکسى از شما اراده قربانى کردن داشت پس تا قربانى نکرده از گرفتن مو وناخن خود دارى کند )) البته این نهى براى کسانى است که قربانى مى کنند ، اما کسى که خودش قربانى نمى کند بلکه کس دیگرى یعنى مسئول یابزرگ خانواده از طرفش قربانى مىکند این نهى به او تعلق نمى گیرد .
برادر مسلمان ! از فراز همین منبر بزرگ با کمال صداقت ومحبت به همه مسلمین جهان اعلام مىکنیم که مسئولیت بزرگ وفریضه سنگینى که بدوش دارند درک کنند واز این فرصت مهم وروزهاى پر فضیلت در راه دعوت بسوى هدایت مصطفى  وارشاد وراهنمایى به کارهاى خیر ونشر اخلاق فاضله استفاده کنند ، البته در چهار چوب دستورات الهى وبا پایـبندى به قوانین شریعت نبوى ، که این راه همواره باید به عنوان خط مشى دائم ومنهج کاملى محکم داشته باشیم .

ألا وصلوا وسلموا على النبیى المختار والقدوه الأخیار سیدنا ونبینا محمد بن عبد الله.
اللهم صل وسلم على عبدک ورسولک محمد وعلى آله وصحبه وسلم …

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …