أعوذ بالله من الشیطان الرجیــــم
بِسْـــــمِ اللهِ الـرَّحـْمـــنِ الـرَّحِـیــمِ
{بَلْ بَدَا لَهُم مَّا کَانُواْ یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (۲۸)}.
«نه؛ بلکه آنچه را پیش از این نهان میداشتند، بر آنان آشکار شده است» یعنی: چون عقاید و اعمال نابکارشان برآنان آشکار شد و دانستند که حتما به سبب شرکشان نابود میشوند، از روی استیصال و درماندگی، به آرزوها و وعدههای دروغین روی آوردند. یا: حقیقت باوری که در دنیا به راستگویی محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم داشتند اما آن را پنهان کرده و در محافل و مجامع خود ایشان را تکذیب میکردند، بر آنان در آخرت آشکار شد. یا: کفر و شرکشان که آن را در آخرت با این سخن پنهان میکردند: (به خدا پروردگار ما سوگند که ما مشرک نبودیم) «انعام/۲۳»، در آخرت با گواهی دادن اعضا و اندامهایشان، بر آنان آشکار شد. پس آیه کریمه سه وجه تفسیری دارد. «و اگر بازگردانده هم بشوند» بهسوی دنیا، آن طور که آرزو کردند «قطعا برمیگردند به» انجام دادن «آنچه از آن نهی شده بودند» از امور ناروایی که در رأس آنها شرک است، همانگونه که ابلیس دید آنچه را از آیات الهی دید ولی بازهم عناد ورزید و سر به تمرد برداشت «و قطعا آنان دروغگویند» در این وعدهشان که در صورت بازگشت به دنیا از مؤمنان میگردند بلکه این سخن را فقط به انگیزه نجات از مهلکهای که در آن درافتادهاند، میگویند.