تحلیل اینکه شیعه چگونه به مرحله فعلی رسید (۳)

زمان، همچنان می‌گذرد تا حضرت عمر به دست ابولولو به شهادت می‌رسد. و حضرت علی در آخرین لحظات بر بالین عمر حاضر شده و همراه ابن عباس گواهی می‌دهد که آتش بدن او را لمس نخواهد کرد و پس از شهادت او نیز روبروی بدن او می‌ایستد و می‌گوید: از بین تمام مردم روی کره زمین، آرزو دارم نامه اعمال من مانند این شخص (یعنی حضرت عمر) باشد. و خطبه‌ای بسیار ستایش آمیز در مدح او ایراد می‌کند. (نهج البلاغه: لله بلاد فلان…)

پس از شهادت حضرت عثمان، مردم با حضرت علی بیعت می‌کنند و دقیقا از همین زمان، یعنی ایراد اتهام دست داشتن حضرت علی در قتل عثمان است که به نام شیعه علی و شیعه عثمان یا دین علی و دین عثمان یا حزب علی و حزب عثمان در کتب تاریخی به وفور، برخورد می‌کنیم. طرفه آنکه در هیچیک از نامه نگاریها و اشعار و و رجزخوانی‌ها و سخنان آن زمان، طرفداران حضرت علی به آیات قرآن یا واقعه غدیر خم[۱] یا سخنان نبی اکرم در خصوص خلافت – منصوص – حضرت علی علیه السلام  اشاره‌ای نمی‌کنند.

هر چند حضرت علی در ایام خلافتش هر بار به منبر می‌رفته برای خلفای قبل از خود، طلب آمرزش می‌کرده و حتی به تمامی فرماندارنش اعلام می‌کند[۲]: اگر کسی مرا بر ابوبکر و عمر برتری داد بر او حد مفتری می‌زنم ولی از عجایب روزگار آنکه کوفه شهری که حضرت عمر (با مشورت و جستجوی سلمان فارسی و عمار یاسر و..) پایه‌گذار آن بوده مرکز دشمنی با خود او و حضرت ابوبکر می‌شود! حضرت علی مقر خود را در این شهر قرار می‌دهد و ما می‌دانیم که کوفه ملغمه‌ای بوده از طوایف مختلف عرب که برای نخستین بار در یک جا ساکن شده‌اند در کنار موالی ایرانی. این شرایط باعث می‌شود که بازار شایعه و حادثه جویی در این شهر بسیار داغ شود و برای اولین بار یکی از اعراب مسافر، وقتی به کوفه بر می‌گردد دچار تعجب می‌شود به سخنان او دقت کنید: دفعه قبل که به کوفه آمده بودم سخنی درباره عمر و ابوبکر در میان نبود ولی اینبار، مردم چیزهایی در توهین به آنها می‌گفتند![۳].

آیا کار کار یهود بوده یا ایرانی‌های زخم خورده از تیغ عمر؟ والله اعلم.

[۱]– البته حضرت علی یکبار به واقعه غدیر اشاره می‌کنند (اگر این حدیث صحیح باشد زیرا قرائن جعل در آن به خوبی آشکار است) ولی حتی در همین موضوع نیز منظور ایشان التفات و توجه پیامبر به ایشان بوده و نه موضوع خلافت.

[۲]– هر دوی این روایت‌ها از ۸۰ طریق نقل شده‌اند!!!.

[۳]– به این روایت از تاریخ طبری دقت کنید تا متوجه شوید فقط در عرض چند سال روحیه مردم کوفه چفدر خراب شده است: گوید: دینار (یکی از سران ایرانی که با مسلمین صلح می‌کند) در ایام امارت معاویه به کوفه آمد و با مردم به سخن ایستاد گفت: ای گروه مردم کوفه شما اول بار که بر ما گذشتید مردمی نیک بودید و به روزگار عمر و عثمان نیز چنین بودید آنگاه دگر شدید و چهار خصلت در شما رواج یافت: بخل و گیجی و نامردی و کم حوصله گی. هیچیک از این خصلتها در شما نبود و چون دقت کردم از مادران شما آمده و بدانستم بلیه از کجاست. گیجی از نبطیان است و بخل از پارسیان و نامردی از خراسان است و کم حوصله گی از اهواز. تاریخ طبری ص ۱۹۵۸٫

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …