ایمان داریم که خداوند مردار، گوشت خوک و حیوانی را که به نام غیرخدا ذبح شده باشد حرام کرده است و اینکه هیچ حیوانی خوردنش حلال نیست مگر اینکه ذبح شود. در حیواناتی که انسان بر آنها تسلط دارد، ذبح کردن با بریدن حلق یا جلوی گردن یا قطع نای و دو رگ گردن صورت میگیرد و در حیواناتی که انسان بر آنها مسلط نیست مانند شتر رم کرده، ذبح آنها با ایجاد زخم در بدنش کامل میشود، همچنین شخص ذبحکننده باید مسلمان یا اهل کتاب باشد و عمداً گفتن بسمله را ترک نکند و حیوان را با نام غیرخدا ذبح نکند و اگر شبههای در ذبح بوجود آمد و معلوم نشد که حیوان هنگام ذبح زنده بوده است یا مرده، در این حالت خوردنش حرام است. واجب است که حیوان به بهترین صورت ذبح شود چون خداوند نیکوکاری را در هر چیزی تشریع فرموده است.
خداوند میفرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمُ ٱلۡمَیۡتَهُ وَٱلدَّمُ وَلَحۡمُ ٱلۡخِنزِیرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ وَٱلۡمُنۡخَنِقَهُ وَٱلۡمَوۡقُوذَهُ وَٱلۡمُتَرَدِّیَهُ وَٱلنَّطِیحَهُ وَمَآ أَکَلَ ٱلسَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیۡتُمۡ وَمَا ذُبِحَ عَلَى ٱلنُّصُبِ﴾ [المائده: ۳].
«(ای مؤمنان!) بر شما حرام است (خوردن گوشت) مردار، خون (جاری)، گوشت خوک، حیواناتی که به هنگام ذبح نام غیرخدا بر آنها برده شود و به نام دیگران سر بریده شود، حیواناتی که خفه شدهاند، حیواناتی که با شکنجه و کتک کشته شدهاند، آنهایی که از بلندی پرت شده و مردهاند، آنهایی که بر اثر شاخ زدن حیوانات دیگر مردهاند، حیواناتی که درندگان از بدن آنها چیزی خورده و بدان سبب مردهاند، مگر این که (قبل از مرگ بدانها رسیده و) آنها را سر بریده باشید، حیواناتی که برای نزدیکی به بتان قربانی شدهاند».
و میفرماید:
﴿قُل لَّآ أَجِدُ فِی مَآ أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٖ یَطۡعَمُهُۥٓ إِلَّآ أَن یَکُونَ مَیۡتَهً أَوۡ دَمٗا مَّسۡفُوحًا أَوۡ لَحۡمَ خِنزِیرٖ فَإِنَّهُۥ رِجۡسٌ أَوۡ فِسۡقًا أُهِلَّ لِغَیۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ﴾ [الأنعام: ۱۴۵].
«(ای پیغمبر!) بگو: در آنچه به من وحی شده است، چیزی را بر خورندهای حرام نمییابم، مگر (چهار چیز و آنها عبارتند از:) مردار، (همچون حیوان خفه شده، پرتگشته، شاخزده، درنده خورنده، ذبح شرعی نشده) و خون روان (نه بسته همچون جگر و سپرز و خون مانده در میان عروق، که مباح است)، و گوشت خوک که همهی اینها ناپاک (و مضرّ برای بدن) هستند، و گوشت حیوانی که (در وقت ذبح به نام خدا سر بریده نشده باشد و بلکه) به نام (بتی یا معبودی) جز خدا سر بریده شده باشد (که مایهی خروج از عقیدهی صحیح است)».
از جابربنعبدالله روایت شده است که گفت از پیامبر صلی الله علیه و سلم در حالیکه در سال فتح در مکه به سر میبردند شنیدم که فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَرَّمَ بَیْعَ الْخَمْرِ وَالْمَیْتَهِ وَالْخِنْزِیرِ وَالْأَصْنَامِ فَقِیلَ یَا رسولالله أَرَأَیْتَ شُحُومَ الْمَیْتَهِ فَإِنَّهُ یُطْلَى بِهَا السُّفُنُ وَیُدْهَنُ بِهَا الْجُلُودُ وَ یُسْتَصْبَحُ بِها النَّاسُ؟ فَقَالَ لَا هُوَ حَرَامٌ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ الله صلی الله علیه و سلم عِنْدَ ذلِکَ: قَاتَلَ اللهُ الْیَهُودَ إِنَّ اللهَ لَمَّا حَرَّمَ شُحُومَها جَمَلُوهُ ثُمَّ باعُوهُ فَأَکَلُوا ثَمَنَهُ». [متفق علیه].
«خداوند و فرستادهاش خرید و فروش شراب، مردار، خوک و بتها را تحریم کردهاند، گفته شد: ای پیامبر خدا آیا درست است از پیهی مردار جهت رنگ و روغن زدن کشتی و چرب کردن پوست و روشنایی استفاده شود؟».
فرمود: نه، سپس پیامبر فرمود: خداوند یهود را نابود کند، هنگامی که پیهی حیوانات بر آنان حرام شد، آن را ذوب کردند سپس آن را فروختند و پولش را خوردند. [بخاری و مسلم].
بخاری در صحیحش از عطاء روایت کرده است که: ذبح و نحر تنها در موضع ذبح و نحر جایز هستند، از ابنعباس روایت شده است که: ذبح در حلق و دو رگ گردن است، ابنعباس و ابنعمر و انس گفتهاند: اگر سر حیوان قطع شد مشکلی ندارد.
بخاری در صحیحش روایت کرده است که کنیز کعببنمالک در مقابل پولی شترهای او را میچراند، یکی از گوسفندها مریض شد و او هم با تکه سنگی آن را سر برید، جریان را برای حضرت تعریف کردند، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: آن را بخورید.
آیهی ۱۱۸ سورهی انعام به واجب بودن بسمله اشاره میفرماید:
﴿فَکُلُواْ مِمَّا ذُکِرَ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ إِن کُنتُم بَِٔایَٰتِهِۦ مُؤۡمِنِینَ ١١٨﴾ [الأنعام: ۱۱۸].
«پس (از آنجا که خدا راهیافتگان و گمراهان را بهتر از هرکسی میشناسد، به ضلالت مشرکان در تحریم برخی از چهارپایان گوش فرا ندهید و) از گوشت چهارپایی بخورید که به هنگام ذبح نام خدا را بر آن بردهاند (و آن را به نام الله، نه به نام کسی یا چیزی جز او سر بریدهاند) اگر به آیات خدا (و از جمله به آیات وارده در این باره) ایمان دارید».
و میفرماید:
﴿وَلَا تَأۡکُلُواْ مِمَّا لَمۡ یُذۡکَرِ ٱسۡمُ ٱللَّهِ عَلَیۡهِ وَإِنَّهُۥ لَفِسۡقٞۗ وَإِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ لَیُوحُونَ إِلَىٰٓ أَوۡلِیَآئِهِمۡ لِیُجَٰدِلُوکُمۡۖ وَإِنۡ أَطَعۡتُمُوهُمۡ إِنَّکُمۡ لَمُشۡرِکُونَ ١٢١﴾ [الأنعام: ۱۲۱].
«از گوشت حیوانی نخورید که (به هنگام ذبح عمداً) نام خدا بر آن برده نشده است (و یا به نام دیگران و یا به خاطر بتان سر بریده شده است). چرا که خوردن از چنین گوشتی، نافرمانی (از دستور خدا) است. بیگمان اهریمنان و شیاطین صفتان، مطالب وسوسهانگیزی به طور مخفیانه به دوستان خود القاء میکنند تا این که با شما منازعه و مجادله کنند (و بکوشند که شما را به تحریم آنچه خدا حلال کرده است وادارند). اگر از آنان اطاعت کنید بیگمان شما (مثل ایشان) مشرک خواهید بود».
هدف این است که هرگز نباید عمدی بسمله ترک شود، و برای غیرخدا هم ذبح نگردد.
بخاری از عایشه روایت میکند که: گروهی به پیامبر صلی الله علیه و سلم گفتند: جماعتی برای ما گوشت میآورند، ما نمیدانیم آیا هنگام ذبح، نام خدا را ذکر میکنند یا نه؟ فرمود: شما با نام خدا آن را بخورید، عایشه میفرماید: آن جماعت تازه مسلمان شده بودند.
خداوند در مورد حلال بودن ذبایح اهل کتاب میفرماید:
﴿ٱلۡیَوۡمَ أُحِلَّ لَکُمُ ٱلطَّیِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡکِتَٰبَ حِلّٞ لَّکُمۡ وَطَعَامُکُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡ﴾ [المائده: ۵].
«امروزه (با نزول این آیه) برای شما همهی چیزهای پاکیزه (طبع سالمپسند) حلال گردید، و (ذبایح و) خوراک اهل کتاب (جز آنچه با آیات دیگر تحریم شده است) برای شما حلال است و خوراک شما برای آنان حلال است».
بخاری در مورد طعامهم از ابنعباس روایت کرده است که فرمود: طعامهم به معنی ذبائحهم است.
بخاری از زهری روایت کرده است که گفت: ذبح نصارا اشکالی ندارد، ولی اگر شنیدید که حیوانی را با نام غیرخدا ذبح کردند آنرا نخورید و اگر نشنیدید خداوند آن را حلال کرده است، هر چند کفر آنها را میدانیم. سپس امام بخاری می فرماید: این تفسیر از علیt نیز روایت شده است.
حدیثی از عدیبنحاتم روایت شده است که به این اصل اشاره میفرماید: اصل در گوشتها تحریم است مگر اینکه دلیل حلال بودنش روشن گردد و هنگام وجود شبهه در مورد ذبح رعایت حکم اصلی که تحریم میباشد لازم است، پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«إِذَا أَرْسَلْتَ کَلْبَکَ وَسَمَّیْتَ فَأَمْسَکَ وَقَتَلَ فَکُلْ وَإِنْ أَکَلَ فَلَا تَأْکُلْ فَإِنَّمَا أَمْسَکَ عَلَى نَفْسِهِ وَإِذَا خَالَطَ کِلَابًا لَمْ یُذْکَرْ اسْمُ اللَّهِ عَلَیْهَا فَأَمْسَکْنَ وَقَتَلْنَ فَلَا تَأْکُلْ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی آیها قَتَلَ وَإِنْ رَمَیْتَ الصَّیْدَ فَوَجَدْتَهُ بَعْدَ یَوْمٍ أَوْ یَوْمَیْنِ لَیْسَ بِهِ إِلَّا أَثَرُ سَهْمِکَ فَکُلْ وَإِنْ وَقَعَ فِی الْمَاءِ فَلَا تَأْکُلْ». [متفق علیه].
«اگر سگ تعلیمشدهای را رها کردید و نام خدا را ذکر کردید، سگ حیوانی را گرفت و کشت خوردنش حلال است، ولی اگر سگ از گوشت حیوان خورد، آن را نخورید چون سگ حیوان را برای خودش گرفته است، و همچنین اگر چند سگ با هم به شکار حیوانی رفتند و شما بر سگ خود نام خدا را ذکر نکردید، و همهی آنها حیوانی را شکار کردند و کشتند از آن حیوان نخورید، چون نمیدانید کدامیک از آنها حیوان را کشته است، اگر به شکاری تیر انداختید و بعد از یک یا دو روز حیوان را پیدا کردید متوجه شدید که تنها تیر شما به بدن حیوان اصابت کرده است و زخم دیگری بر آن دیده نمیشود، آن را بخورید، ولی اگر در آب افتاده بود آن را نخورید چون احتمال دارد با آب غرق شده باشد». [بخاری و مسلم].
بخاری و مسلم دوباره از عدیبنحاتم روایت کردهاند که گفت:
«قُلْتُ یَا رسولالله إِنِّی أُرْسِلُ کَلْبِی وَأُسَمِّی فَقَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و سلم إِذَا أَرْسَلْتَ کَلْبَکَ وَسَمَّیْتَ فَأَخَذَ فَقَتَلَ فَأَکَلَ فَلَا تَأْکُلْ فَإِنَّمَا أَمْسَکَ عَلَى نَفْسِهِ قُلْتُ إِنِّی أُرْسِلُ کَلْبِی أَجِدُ مَعَهُ کَلْبًا آخَرَ لَا أَدْرِی أَیهمَا أَخَذَهُ فَقَالَ لَا تَأْکُلْ فَإِنَّمَا سَمَّیْتَ عَلَى کَلْبِکَ وَلَمْ تُسَمِّ عَلَى غَیْرِهِ وَسَأَلْتُهُ عَنْ صَیْدِ الْمِعْرَاضِ فَقَالَ إِذَا أَصَبْتَ بِحَدِّهِ فَکُلْ وَإِذَا أَصَبْتَ بِعَرْضِهِ فَقَتَلَ فَإِنَّهُ وَقِیذٌ فَلَا تَأْکُلْ».
«گفتم: ای پیامبر خدا من سگم را رها میکنم و نام خدا را بر زبان میآورم، پیامبر فرمود: اگر سگت را با ذکر نام خدا رها کردی سپس حیوانی را گرفت و کشت و از آن خورد تو از آن پرهیز کن چون آن را برای خودش شکار کرده است نه برای تو، گفتم: من سگم را رها میکنم و متوجه سگهای دیگران میشوم و نمیدانم کدامیک حیوان را شکار کرده است؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: باز هم پرهیز کن چون تو نام خدا را بر سگ خود ذکر کردهای نه بر سگهای دیگر».
حدیث شدادبناوس به سربریدن نیکوی حیوان اشاره میکند، میگوید: دو چیز را از حضرت صلی الله علیه و سلم به خاطر سپردهام پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرمود:
«إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْإِحْسَانَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ فَإِذَا قَتَلْتُمْ فَأَحْسِنُوا الْقِتْلَهَ وَإِذَا ذَبَحْتُمْ فَأَحْسِنُوا الذَّبْحَ وَلْیُحِدَّ أَحَدُکُمْ شَفْرَتَهُ فَلْیُرِحْ ذَبِیحَتَهُ» [رواه مسلم].
«خداوند احسان و نیکو رفتار کردن با هر چیزی را واجب کرده است، هرگاه حیوانی را کشتید با بهترین شیوه آن را بکشید و هرگاه حیوانی را سر بریدید آن را با بهترین شیوه ذبح کنید، باید کارد را تیز کنید تا به آسانی سر حیوان بریده شود». [مسلم].