بدعت بودن مراسم شب نیمه شعبان (۲)

قول راجح و منتخب والله اعلم همان است
که جمهور آن را بیان کرده اند که آن شب، شب قدر میباشد نه نیمه شعبان، چون خداوند سبحان به صورت اجمال در فرموده خود:

«فِی لَیْلَهٍ مُّبَارَکَهٍ» (دخان: ۳).

آورده است و در سوره بقره به طور صریح آن را بیان میکند:

«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ» (بقره: ۱۸۵).

و یا میفرماید:

«إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» (قدر: ۱).

این ادعا که منظور نیمه شعبان میباشد هیچ شکی نیست که باطل و بیاساس است،

چون با نص صریح قرآن مخالفت دارد
و هر چیزی که مخالف حق باشد باطل است،

و احادیثی که بعضی آن را روایت میکنند
که نیمه شعبان را تأیید میکنند با صریح قرآن مخالفت دارند پس اصل و اساسی ندارند و صحیح نیستند،

و سند هیچ کدام از این احادیث
صحیح نمیباشد .

همچنان که ابن عربی و بسیاری از محققین
با قاطعیت آن را بیان میکنند، آنچه جای تعجب و شگفتی است این است که مسلمان بدون دلیل از قرآن و سنت صحیح با نص صریح قرآن به مخالفت بپردازد.

به کتاب أضواء‌البیان، (۷/۳۱۹) مراجعه شود.

شیخ الإسلام ابن تیمیه
درباره اوقات و زمانهایی که بعضی معتقد
هستند فضیلتهایی دارند و توابع آن که
منجر به منکر میشوند.

و بالآخره از آنها نهی شده است میفرماید:

از جمله شب نیمه شعبان،

احادیث و روایات زیادی در مورد فضل و بزرگی آن وارد شده است،

بعضی از سلف صالح هم آن شب را به اقامه نماز تخصیص میدادند، و احادیث صحیحی در مورد روزه ماه شعبان آمده است.
بعضی از علمای سلف از اهل مدینه و غیره فضل و بزرگی این شب را انکار کرده و قبول ندارند،

و احادیث وارده را در مورد آن قبول ندارند، مانند حدیث

«إن الله یغفر لأکثر من عدد غنم کلب».

خداوند به اندازه موهای گوسفندان قبیله کلب گناهان مردم را میبخشاید.

و گفته است هیچ فرقی میان این شب و شبهای دیگر وجود ندارد.

اما آنچه اکثر اهل علم بر آن اتفاق نظر دارند
و بیشتر اصحاب ما هم همین نظر را دارند این است که این شب بر شبهای دیگر فضیلت دارد.

نص امام احمد هم بر فضیلت آن دلالت دارد، و احادیث زیادی هم در این مورد روایت شدهاند، و بعضی از فضایل آن در مسندها و سنن وارد شده است،
((در مورد فضل شب نیمه شعبان احادیث
و آثاری وارد شده است ولی خالی از اشکال نیستند. به العلل المتناهیه، (۲/۶۷-۷۲)
و مجمع الزوائد، (۸/۶۵) و سلسله الأحادیث الصحیحه آلبانی، حدیث (۱۱۴۴) مراجعه شود)).

با اینکه در مورد آن چیزهای دیگر هم بیان شده است

((به کتاب: اقتضاء الصراط المستقیم،
(۳/۶۲۶-۶۲۷) و مجموع الفتاوی
ابن تیمیه ۲۳/ ۱۲۳ و الإختیارات الفقهیه،
ص (۶۵) مراجعه شود))).

حافظ ابن رجب میگوید:

اهل شام مانند خالدبن معدان، مکحول، لقمانبن عامر و غیر آنها این شب را تعظیم میکردند و برای عبادت در این شب مجاهدت
و کوشش میکردند و مردم هم از آنها پیروی میکردند، و گفته میشود در این تعظیم به آثار اسرائیلی و نادرست دست یافته اند،

آن زمان که آنها در این مناطق به این کارها شهرت پیدا کردند مردم دچار اختلاف شدند، بعضی موافق آنها بودند و آن را قبول میکردند مثل

طایفه عباد اهل بصره و غیره،
و اکثر علمای اهل حجاز از جمله
عطاء،
ابن ابیملیکه،
اصحاب مالک
و غیره نیز آن را قبول ندارند

و میگویند همه اینها بدعت هستند.

و عبدالرحمن بن زید بن اسلم این رأی را از فقهای اهل مدینه نقل میکند:

((( ابن وضاح در کتاب البدع و النهی عنها،
ص (۴۶) آن را روایت می‌کند.
ابن ابی‌زید که از علمای بزرگ مالکی است می‌گوید: فقها این کار را انجام نداده‌اند))).

مقاله پیشنهادی

طغیان علیه نبوت محمد صلی الله علیه وسلم

انکار مفاهیم، معانی پی در پی و جایگذاری کلمات شریعت و تقسیم بندی قرآن و …