باطل و نادرست بودن دلالت (آیه تطهیر) بر (عصمت) (۲)

خداوند متعال به هنگام نهی از همبستر شدن با زنان در حال حیض، چنین می‌فرماید:

﴿إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ٢٢٢﴾ [البقره: ۲۲۲].

«بی‌گمان خداوند توبه‌کاران و پاکان را دوست می‌دارد».

این در حالی است که آن دسته از پاکان هیچ‌گونه ربطی به (عصمت و معصومی) ندارند.

و خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِنْ قَرْیَتِکُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یَتَطَهَّرُونَ۵۶﴾ [النمل: ۵۶].

«پاسخ قوم او جز این نبود که (به یکدیگر) گفتند: (لوط و) پیروان لوط را از شهر و دیار خود بیرون کنید، آنان مردمانی پاکدامن و بیزار از ناپاکی‌ها هستند!».‏

این در حالی است که در میان خانواده‌ی لوط دو دخترش هم وجود داشتند که معصوم نبودند.

و خداوند متعال در مورد زنان می‌فرماید:

﴿وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ٢٢٢﴾ [البقره: ۲۲۲].

«با ایشان نزدیکی نکنید تا آن گاه که پاک می‌شوند».

در این آیه لفظ (طهارت) که آمده به معنای عصمت نیست، و اگر به معنای عصمت باشد، تفسیر آن چنین می‌شود، با آن‌ها جماع نکنید تا معصوم نشوند هرگاه معصوم شدند با آن‌ها جماع کنید! اگر لفظ (تطهیر) در واقع به معنای (عصمت) باشد تفسیرش چنان می‌شد. و در اسلام جماع کردن جز با زنان معصوم جایز نمی‌بود!

و خداوند متعال راجع به یهود ومنافقان می‌فرماید:

﴿أُولَئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ﴾ [المائده: ۴۱].

«آنان کسانیند که (در ضلال و عناد اسراف کرده‌اند و) خداوند نمی‌خواهد دل‌هایشان را (از کثافت کفر و شرک) پاک گرداند».

 در مقابل آیه فوق فرمایش دیگر خداوند متعال در همین سوره راجع به ایمان داران وجود دارد که می‌فرماید:

﴿وَلَکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ﴾ [المائده: ۶].

«و بلکه می‌خواهد شما را (از حیث ظاهر و باطن) پاکیزه دارد».

بدون شک معنای آن چنین نیست: آنان کسانی‌اند که خداوند نخواسته دل‌هایشان را از اراده‌ی گناه و میل به گناه مصون و معصوم گرداند. و آیه دیگری که درباره‌ی مؤمنان آمده است معنایش این نیست: بلکه می‌خواهد شما را از گناه و میلِ به گناه مصون و معصوم دارد).

ممکن نیست که لفظ (تطهیر) به عصمت تفسیر گردد مگر زمانی که قضیه چنان باشد، و آن هم محال و ممتنع است، پس آن تفسیر باطل می‌باشد.

میان لفظ و امتناعِ وقوع در اشتباه هیچ‌گونه علاقه‌ای به جهت لغوی وجود ندارد:

هیچ علاقه‌ای به جهت لغوی میان آن آیه و میان امتناع انسان از ارتکاب خطا در اجتهاد و یا ارتکاب خطا در رأی به صورت کلی وجود ندارد: معنی لغوی «رجس» آلودگی و پلیدی است، از این‌رو بر گناه و معاصی همچون کفر و فسق و فجور اطلاق می‌گردد. اما در لغت و زبان عرب کلمه­ی «رجس» بر خطا اطلاق نمی‌گردد تا امکان آن داشته باشد که بگوییم: عبارت (اذهاب رجس) احتمال معنای عدم وقوع در خطا را دارد. پس به هیچ وجه آن آیه، ارتباط و علاقه‌ای با (خطا) ندارد، لذا چطور ممکن است که با آن بر(عصمت و صیانت) ازخطا استدلال شود!!

گفتنی است که آیه و نصهای مهم‌تر از آن در مدح اصحاب پیامبر  صلی الله علیه و سلم وارد شده است، اما مستلزم عصمت و طهارت آن‌ها نیستند. این آیه‌ی ذیل یکی از آن آیه‌ها است:

﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ۶ وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُولَئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ٧ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَهً وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ٨﴾ [الحجرات: ۶-۸].

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی بدون آگاهی (از حال و احوالشان و شناخت راستین ایشان‌) آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید. بدانید که پیغمبر خدا در میان شما است (قدر او را بدانید و بدو احترام بگذارید). هرگاه در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند، به مشقت خواهید افتاد. اما خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دل‌هایتان آراسته است، و کفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده است، فقط آنان (که دارای این صفات هستند، یعنی ایمان در نظرشان محبوب و مزین، و کفر و فسق و عصیان در نظرشان منفور و مطرود است) راهیابند و بس. این، لطف و نعمتی از سوی خدا است (که بدانان ارزانی داشته است) و خداوند دارای آگاهی فراوان و فرزانگی بیشمار است (و می‌داند چه کسی شایسته هدایت، و بایسته مرحمت و نعمت است)».

اگر ما از جمله کسانی می‌بودیم که نیازمندند به آیه‌ی (متشابه) استناد و استدلال کنند به عصمت و طهارت اصحاب پیامبر قائل می‌شدیم، و حجت و دلیل ما در آن باره با قیاس بر دلایل‌ شیعه‌ی امامیه، ظاهر آیات است: آیه‌ی فوق اقرار دارد به اینکه خداوند متعال انواع معاصی و گناهان صغیر و کبیر را از کفر گرفته تا رسد به عصیان در انظار اصحاب پیامبر مکروه و مبغوض گردانیده است. و تنها به آن اکتفاء نکرده، بلکه خداوند ایمان را در نظرشان گرامی داشته است و آن را در دل‌هایشان آراسته است. اگر ین آیات در رابطه با أصحاب مفید و مستلزم (عصمت) نباشد پس عصمت چیست و چگونه است؟! و در پایان آیات با شهادت خویش تاج زرین را بر سر آن‌ها می‌گزارد و می‌فرماید: آن‌ها راه یابندگانند. و هرگاه آیه‌ی وجوب پیروی کردن([۱]) از آنان را به آن آیه اضافه کنیم، دلیل و حجت برای (عصمت) آنان، کامل و بدون نقص می‌گردد!

و اگر آن آیه مخصوصا درباره‌ی علی نازل می‌گشت، در مقدمه‌ی آیاتی قرار می‌گرفت که شیعه امامیه برای عصمت علی رضی الله عنه به آن‌ها استدلال می‌کنند! از این‌رو آشکار گردید که آن آیه هیچ‌گونه علاقه‌ای به (عصمت) ندارد، و اعتقاد شیعه به (عصمت) ائمه به دلیل نص آیه فقط به صورت استنباط است و آن هم از روی شک و شبهه است، نه این‌که نص صریحی باشد. و استنباط به عنوان حجت و دلیل برای اثبات مسائل اساسی دین جایز و معتبر نمی‌باشد، و باز تبعیت از آیات متشابه به نص قرآن کریم ممنوع است.

[۱]– وآن‌هم این آیه است: ﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ﴾ [التوبه: ۱۰۰] و آیات قرآنی در مدح اصحاب زیاد است.

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw