باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۸)

به هرحال این آیه مربوط به کسانی است که ایمان آودره و یا اظهار ایمان می‌کنند و چون به سختی مبتلا شوند، از دین برمی‌گردند و چون نصرتی به مؤمنین برسد و منفعتی پدیدار شود می‌گویند ما با شما بودیم و هیچ ربطی به مهدی قائم ندارد. امّا علیّ بن ابراهیم میل دارد که این را در شأن قائم بداند و توجّه ندارد که سوره عنکبوت مکّی است و سُوَر مکّی هیچ تناسبی برای معرّفی قائم ندارند، بدتر از اینکه آیه: ﴿وَلَئِن جَآءَ نَصۡرٞ مِّن رَّبِّکَ﴾ را به صورت «وَإذا جاءَهُم نَصرٌ مِن رَبِّکَ» آورده است!!.

۱۳- ﴿وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِکَ مَا عَلَیۡهِم مِّن سَبِیلٍ ۴١﴾ [الشّوری: ۴۱]. «و هرکه پس از ستم بر او، داد بستاند (و مکافات کند) پس راهی بر (تعرّض و نکوهش) ایشان نیست». و در آیه بعد می‌فرماید: «همانا راه (تعرّض) تنها بر کسانی (باز) است که به مردم ستم کرده و در زمین به ناحق سرکشی می‌کنند».

اگر به قرآن مراجعه کنید، ملاحظه می‌شود که آیات ۳۶ تا ۴۳ سوره شوری به هم مربوط‌اند و با هیچ چسبی به مهدی قائم نمی‌چسبند!! ولی علیّ بن ابراهیم از قول ضعیفی چون «محمّد بن فضیل([۱])» مدّعی است که منظور قائم و اصحاب اوست که «راهی بر (تعرّض و نکوهش) ایشان نیست» و قائم چون قیام کند از بنی‌أمیّه و ناصبی‌ها و مکذّبینِ خود انتقام می‌گیرد!! و متأسّفانه درک نمی‌کند که سوره شوری مکّی است و تناسبی با ذکر احوال مهدی ندارد و نمی‌داند که قرنهاست بنی‌أمیّه منقرض شده‌اند امّا قائمی ظهور نکرده است!!!([۲]). این مؤلّفین چه غرضی و مرضی داشته‌اند این مطالب را به عنوان أخبار دین ضبط کرده‌اند؟.

۱۴- ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَهُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ ١﴾ [القمر: ۱]. «رستا خیز نزدیک شد و ماه بشکافت» و این آیه مربوط به قیامت است و اگر می‌بینیم که با لفظ ماضی آمده‌اند از آن روست که مستقبل یقینی محقّق الوقوع به صورت ماضی استعمال می‌شود. چنانکه در فارسی نیز هنگام بیدار کردن کسی برای أدای نماز صبح، می‌گویند برخیز که آفتاب دمید (یعنی یقیناً به زودی می‌دمد) و إلا اگر واقعا مقصودشان إخبار از تحقّق أمری قبل از زمان تکلّم باشد بیدار کردن فرد، وافی به مقصود نیست و فائده ندارد. علاوه براین چون تغییرات آسمان و ماه و خورشید و ستارگان در قرآن کریم مربوط به قیامت و مقدّمات آن است [الإنشقاق: ۱ و الإنفطار: ۱ و۲ و المعارج: ۸ و القیامه: ۸ و۹ و التّکویر: ۱و۲ و…] لذا با توجّه به اینکه آیه از نزدیکی ساعت (قیامت) گفته است مربوط دانستنِ آن به قیامت موجّه‌تر از اقوال دیگر به نظر می‌رسد.

أمّا اگر برخی اصرار دارند که انشقاق قمر در زمان پیامبر  صلی الله علیه و سلم در مکّه و قبل از هجرت واقع شده ما نیز با آنها جدال نمی‌کنیم ولی علی أیِّ حال تردید نمی‌توان کرد که این آیه مکّی به هیچ وجه به مهدی قائم مربوط نمی‌شود. خصوصاً که کلمه «السّاعه» بارها در قرآن آمده و أبداً به معنای «قیام کردن» یا «خروج کردن» نیست. همچنین نمی‌توان گفت که خدا به أهل مکّه که خود پیغمبر را قبول نداشتند نسبت به آمدن خلیفه دوازدهمِ او، هشدار داده‌است؟!.

۱۵([۳])﴿مُدۡهَآمَّتَانِ ۶۴﴾ [الرحمن: ۶۴]. «دوبوستان» بسیار سرسبز که از شدّت سبزی به سیاهی زند». این آیه صفت دو بوستان بهشتی است که موصوف آن ﴿جَنَّتَانِ﴾ «دو بوستان» است و در آیه ۶۲ آمده ولی علیّ بن ابراهیم می‌گوید مابین مکّه و مدینه درختان خرمای متّصل به هم می‌روید و احتمالاً منظورش در زمان مهدی قائم است! (المعنی فِی بَطنِ الشّاعر) چون نامی از مهدی نیامده است.

۱۶ و ۵۷- ﴿یُرِیدُونَ أَن یُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَیَأۡبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن یُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٣٢﴾ [التوبه: ۳۲]. «می‌خواهند که نور (هدایت) خداوند را با (سخن) دهانهایشان خاموش سازند درحالی­که خداوند جُزاین نمی‌خواهد که نور(هدایت) خویش راکمال بخشد گرچه کافران کراهت داشته باشند». و ﴿یُرِیدُونَ لِیُطۡفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفۡوَٰهِهِمۡ وَٱللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨﴾ [الصّفّ: ۸]. «می‌خواهند که نور (هدایت) خداوند را با (سخن) دهانهایشان خاموش سازند و حال آنکه خداوند کمال بخش نور (هدایت) خویش است گرچه کافران کراهت داشته باشند». علیّ بن ابراهیم درباره آیه أخیر می‌گوید خدا نور هدایت را با قائم به اتمام می‌رساند!! باید بپرسیم مگر در زمان پیامبر أکرم  صلی الله علیه و سلم نور هدایت إلهی و دین خدا به اتمام و اکمال نرسید که خدا فرمود: ﴿ٱلۡیَوۡمَ أَکۡمَلۡتُ لَکُمۡ دِینَکُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَیۡکُمۡ نِعۡمَتِی﴾ [المائده: ۳]. «امروز دین شما را برایتان کامل ساخته و نعمتم را بر شما تمام کردم». دیگر آنکه کفّاری که نام قائم را نشنیده بودند، چگونه کراهت داشتند و اگر می‌دانستند که دین در زمان آنها به تمامیّت نمی‌رسد بلکه هزاران سال پس از آنها به تمامیّت خواهد رسید که أصلاً کراهت نمی‌داشتند بلکه خوشحال می‌شدند!!.

[۱]– وی در «عرض اخبار اصول…» صفحه ۲۶۷ معرفی شده است.

[۲]– ر.ک. کتاب حاضر، صفحه ۱۰۸ (نکته أوّل).

[۳]– در بحار الأنوار با شماره ۱۶ ذکر شده است.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …