انواع طاغوت

ســــــــــران طـــــــــــاغـــــــــــوتها

شیخ الإسلام محمد بن عبدالوهاب رحمه الله می گوید : طواغیت بسیارند و سران آنها پنج تا هستند:

اول :شیطان : شیطان که به سوی عبادت غیر الله دعوت می کند.

و هر شرک و کفری در اصل عبادتی برای شیطان به شمار می آید چرا که انجام دهنده آن از شیطان پیروی می کند در نتیجه مرتکب شرک یا کفر می گردد

همچنان که الله تعالی می فرماید : {ﺃَﻟَﻢْ ﺃَﻋْﻬَﺪْ ﺇِﻟَﻴْﻜُﻢْ ﻳَﺎ ﺑَﻨِﻲ ﺁﺩَﻡَ ﺃَﻥْ ﻻَ ﺗَﻌْﺒُﺪُﻭﺍ ﺍﻟﺸَّﻴْﻂَﺎﻥَ ۖ ﺇِﻧَّﻪُ ﻟَﻜُﻢْ ﻋَﺪُﻭٌّ ﻣُﺒِﻴﻦ ﻭَﺃَﻥِ ﺍﻋْﺒُﺪُﻭﻧِﻲ ۚ ﻫَٰﺬَﺍ ﺻِﺮَﺍﻁٌ ﻣُﺴْﺘَﻘِﻴﻢ} ٌ[یس_۶۰و۶۱].

مگر با شما پیمان نبستم ای فرزندان آدم که شیطان را عبادت نکنید همانا که او دشمن آشکار شماست  و اینکه تنها مرا بندگی کنید که راه راست همین است.

سپس عبادت هر طاغوتی هم به اعتبار پرستش غیر الله شرک به شمار می آید و بر این اساس هر مشرکی به عنوان پرستشگر بیش از یک معبود به جز الله به شمار می آید و مصداق این، قول الله تعالی است

{ﻫَٰﺆُﻻَءِ ﻗَﻮْﻣُﻨَﺎ ﺍﺗَّﺨَﺬُﻭﺍ ﻣِﻦْ ﺩُﻭﻧِﻪِ ﺁﻟِﻬَﺔً ۖ ﻟَﻮْﻻَ ﻳَﺄْﺗُﻮﻥَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢْ ﺑِﺴُﻠْﻂَﺎﻥٍ ﺑَﻴِّﻦٍ ۖ ﻓَﻤَﻦْ ﺃَﻇْﻠَﻢُ ﻣِﻤَّﻦِ ﺍﻓْﺘَﺮَﻯٰ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻛَﺬِﺑًﺎ} [الکهف_۱۵].
اینان قوم ما هستند که غیر از او (الله)، معبودانی اختیار کرده اند چرا بر آنها دلیل روشنی نمی آورند پس کیست ظالم تر از کسی که بر الله دروغ ببندد.؟

و قول الله تعالی : {ﺃَﺃَﺗَّﺨِﺬُ ﻣِﻦْ ﺩُﻭﻧِﻪِ ﺁﻟِﻬَﺔً ﺇِﻥْ ﻳُﺮِﺩْﻥِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَٰﻦُ ﺑِﻀُﺮٍّ ﻻَ ﺗُﻐْﻦِ ﻋَﻨِّﻲ ﺷَﻔَﺎﻋَﺘُﻬُﻢْ ﺷَﻴْﺌًﺎ ﻭَﻻَ ﻳُﻨْﻘِﺬُﻭﻥِ} [یس_۲۳].

آیا به جای او معبودانی بگیرم که اگر (الله) رحمن برایم زیانی بخواهد نه شفاعتشان مشکلی از من رفع می کند و نه نجاتم می دهند.

و در قول الله تأمل کن : {ﺿَﺮَﺏَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻣَﺜَﻼً ﺭَﺟُﻠًﺎ ﻓِﻴﻪِ ﺷُﺮَﻛَﺎءُ ﻣُﺘَﺸَﺎﻛِﺴُﻮﻥَ ﻭَﺭَﺟُﻠًﺎ ﺳَﻠَﻤًﺎ ﻟِﺮَﺟُﻞٍ ﻫَﻞْ ﻳَﺴْﺘَﻮِﻳَﺎﻥِ ﻣَﺜَﻼً ۚ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠَّﻪِ ۚ ﺑَﻞْ ﺃَﻛْﺜَﺮُﻫُﻢْ ﻻَ ﻳَﻌْﻠَﻤُﻮﻥَ} [الزمر_۲۹].
الله مردی را مثال زده است که مملوک چند شریک بدخو و ناسازگار است و مردی که تنها فرمانبر یک نفر است، آیا دو در مَثَل برابرند؟ حمد ویژه الله است بلکه بیشترشان نمی دانند.

دوم : هرکسی مردم را به جای الله به سوی عبادت خود دعوت کند.

سوم : کسی که غیر از الله پرستش شود در حالیکه به آن راضی باشد.

و در این، دو نوع وارد می شود :

طاغوت هایی که حرام الله را حلال و حلال الله را حرام می سازند.

مشایخ صوفی ها و رافضی ها که برایشان سجده شده و به عنوان تبرک مسح می شوند.

چهارم : کسی که به جز الله ادعای علم غیب می کند ودلیل آن قول الله تعالی است :

{ﻗُﻞْ ﻻَ ﻳَﻌْﻠَﻢُ ﻣَﻦْ ﻓِﻲ ﺍﻟﺴَّﻤَﺎﻭَﺍﺕِ ﻭَﺍﻷَْﺭْﺽِ ﺍﻟْﻐَﻴْﺐَ ﺇِﻻَّ ﺍﻟﻠَّﻪُ ۚ ﻭَﻣَﺎ ﻳَﺸْﻌُﺮُﻭﻥَ ﺃَﻳَّﺎﻥَ ﻳُﺒْﻌَﺜُﻮﻥَ} [النمل_۶۵].

بگو جز الله، کسی در آسمانها و زمین غیب نمی داند و نمی دانند کی برانگیخته می شوند.

ودر این نوع داخل می شود :

ساحر، کاهن،  پیشگو، کسی که دست و فنجان می خواند، منجم (کسی که با استدلال به حرکت ستارگان ادعای غیب می کند).

پنجم : حاکم به غیر آنچه الله نازل نموده است.

و در این داخل می شوند :

حکامی که به قوانین وضعی حکم می کنند.

رؤسای عشایر و قبائل که بر اساس عادات و تقالید و رسوم قبیله ای حکم می کنند

اعضای مجلس های کفری (پارلمان)

اعضای مجالس قانون گذاری

قاضی های دادگاه های وضعی

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …