انواع شهداء آخرت

شهید آخرت کسی است که در آخرت اجر یک شهید را خواهد داشت ولی در این دنیا همان احکام میت عادی براو جاری می شود.

این نوع از شهدا چند نوع می باشند: کسی که مظلومانه و بدون شرکت در درگیری و جنگ کشته شود، کسی که در اثر انواع بیماری ها و … فوت می نماید، مسافری که در دریا غرق می شود در حالیکه موقع حرکت برای سفر دریایی اوضاع مطلوب بوده و دریا طوفانی و نا امن نبوده باشد و یا به قصد معصیت و گناه سوار بر کشتی نشده باشد.

اما شهادت در میدان نبرد دارای پاداش بسیار بزرگی بوده و در اوج درجات شهادت می باشد و هیچ یک از دیگر اقسام شهادت به این مقام نمی رسند. خداوند متعال می فرماید: وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ * فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَیَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ * یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَهٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ [آل عمران:۱۷۰-۱۷۱] یعنی: «به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است‏شادمانند و براى کسانى که از پى ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‏اند شادى مى‏کنند که نه بیمى بر ایشان است و نه اندوهگین مى‏شوند. بر نعمت و فضل خدا و اینکه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى‏گرداند شادى مى‏کنند» و پیامبر صلى الله علیه و سلم نیز فرموده اند: (للشهید عند الله ست خصال: یغفر له فی أول دفعه من دمه، ویُرى مقعده من الجنه، ویجار من عذاب القبر، ویأمن الفزع الأکبر، ویحلى حلیه الإیمان، ویزوج من الحور العین، ویشفع فی سبعین إنساناً من أقاربه) یعنی: «شهید در نزد خداوند شش ویژگی را دارند: در نخستین ریزش خونش آمرزیده می شود، و جایگاه وی در بهشت نشان داده می شود، از عذاب قبر در امان می ماند، از فزع اکبر ایمن می ماند،  به جامه ی ایمان آراسته می شود، حور عین به ازدواجش در می آیند، درباره ی هفتاد نفر از نزدیکانش شفاعت می کند.»

مردی نزد رسول خدا صلى الله علیه و سلم آمد و چنین عرض کرد: (یا رسول الله! ما بال المؤمنین یفتنون فی قبورهم إلا الشهید؟ قال: کفى ببارقه السیوف على رأسه فتنه) یعنی: « یا رسول الله! مومنان را چه شده که همه جز شهدا در قبرهایشان مورد آزمایش و سختی قرارمی گیرند؟ فرمود: برای او (شهید) همان فتنه و آزمایش برق شمشیرها بر روی سرش کافی است.» [رواه النسائی وسنده صحیح]

بنابراین کسی که آن را با اخلاص و از جان و دل از خداوند مسئلت نماید، امید آن هست که به آن مقام برسد، حتی اگر برای او شهادت در میدان نبرد میسر نگردد؛ چون پیامبر صلى الله علیه و سلم می فرماید: (من سأل الله الشهاده بصدق؛ بلغه الله منازل الشهداء وإن مات على فراشه) یعنی: « کسی که از روی صدق و راستی از خداوند شهادت را طلب کند خداوند او را از درجات شهداء بهره مند می سازد هرچند بر بسترش بمیرد.» درنتیجه باید از خداوند متعال شهادت در راه خداوند را خواستار شد تا شاید به این اجر و پاداش بی کران نائل گشت، حتی اگر انسان به مرگ طبیعی از دنیا برود. همچنین از جمله ی شهدای آخرتی کسی است که در جهاد در راه خدا به مرگ طبیعی بمیرد که رسول خدا صلى الله علیه و سلم می فرماید: (ما تعدون الشهید فیکم قالوا: یا رسول الله! من قتل فی سبیل الله فهو شهید. قال: إن شهداء أمتی إذاً لقلیل، قالوا: فمنهم إذاً یا رسول الله؟ قال: من قتل فی سبیل الله فهو شهید، ومن مات فی سبیل الله فهو شهید) یعنی: «به نظر شما شهید چه کسی است؟ صحابه رضی الله عنهم پاسخ دادند: آنکه در راه خدا کشته شود شهید است. آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: در اینصورت تعداد شهدای امت من اندک خواهد بود. گفتند: پس آنان چه کسانی اند یا رسول الله؟ فرمود: آنکه در راه خداوند کشته شود شهید است و آنکه در راه خدا فوت کند نیز شهید است.» و از دیگر انواع شهادت آخرتی: مرگ در اثر طاعون می باشد، پیامبر صلى الله علیه و سلم فرموده است: (الطاعون شهاده لکل مسلم) یعنی: «طاعون(بیماری همه گیر) شهادت امت من است.» همچنین وقتی در مورد طاعون از ایشان سؤال شد، فرمودند: (إنه کان عذاباً یبعثه الله على من یشاء فجعله الله رحمه للمؤمنین، فلیس من عبد یقع الطاعون فیمکث فی بلده صابراً یعلم أنه لن یصیبه إلا ما کتب الله له إلا کان له مثل أجر الشهید.) یعنی: «عذابی است که خداوند به آنان که بخواهد فرود آورد و آن را برای مسلمانان رحمت قرار داده و هیچ بنده ای نیست که به آن مبتلا شده و در شهر خویش صبر نموده و بماند و بداند که جز آنچه خدا برای او مقدر ساخته است، براو نمی آید، مگر آنکه برای او پاداشی مانند پاداش شهید خواهد بود.» و در جایی دیگر آن حضرت صلی الله علیه و سلم می فرماید: (یأتی الشهداء والمتوفون بالطاعون فیقول أصحاب الطاعون: نحن شهداء. فیقال: انظروا فإن کانت جراحهم کجراح الشهداء تسیل دماً، ریح المسک، فهم شهداء، فیجدونهم کذلک) یعنی: «شهدا و کسانی که به مرض طاعون فوت کرده اند می آیند و کسانی که بواسطه ی طاعون فوت کرده اند می گویند: ما شهید هستیم. گفته می شود: ببینید، اگر اگر دیدید از زخم هایشان خون آمده و بوی مشک می دهد، شهید هستند. و می بینند که چنانند.»

همچنین از انواع شهدای آخرت کسی است که به بیماری شکم درد جان بدهد. پیامبر صلى الله علیه و سلم فی در حدیثی که پیشتر ذکر شد، چنین می فرماید: (إن شهداء أمتی إذاً لقلیل -ثم ذکر أنواعاً- ومن مات فی البطن فهو شهید) یعنی: « در اینصورت تعداد شهدای امت من اندک خواهد بود – سپس چند نمونه شهادت ذکر نمود – و آنکه از شکم درد فوت کند شهید است.» و عبدالله بن یسار می گوید: به همراه سلیمان بن صرد و خالد بن عرفطه نشسته بودم و گفتند که مردی به خاطر بیماری شکمش فوت کرده و اگر آن دو  بخواهند می توانند در تشییع جنازه ی وی شرکت نمایند. یک از آنان به دیگری گفت: مگر پیامبر خدا الله صلى الله علیه و سلم نفرمودند: (من یقتله بطنه فلن یعذب فی قبره، فقال الآخر: بلى، وفی روایه: صدقت) یعنی: «آنکه از شکم درد بمیرد در قبر عذاب داده نمی شود، دیگری پاسخ داد: آری. در روایتی نیز بیان شده که گفت: راست گفتی.» – به همین ترتیب از دیگر انواع شهادت های آخرت، مردن بواسطه ی غرق شدن و آوار می باشد، چون رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است: (الشهداء خمسه: المطعون -الذی أصیب بالطاعون- والمبطون -الذی قتل بداء البطن ومات بسبب مرض فی بطنه، وأمراض البطن کثیره ومنها: الکولیرا- والغرق -الذی مات غریقاً- وصاحب الهدم -الذی انهدم علیه بیته، الذی یسکن فیه، أو وقع علیه جدار أو حائط، مات بسبب الهدم، وکثیر من الذین یموتون فی الزلازل کذلک- وصاحب الهدم، والشهید فی سبیل الله) یعنی: «شهدا پنج دسته اند: مطعون (آنکه به بیماری طاعون مبتلا گشته باشد) و مبطون  (آنکه به شکم درد دچار شده باشد و بر اثر آن فوت کرده باشد، و بیماری های شکم بسیار هستند که بیماری (وبا) از جمله ی آن ها است) و غرق (آنکه بواسطه ی غرق شدن بمیرد)، هدم (کسی که خانه ای که در آن زندگی می کند یا افتادن دیوار بر سرش ویران گردد، و زیر آوار بماند و بسیاری بر اثر زلزله جان خود را از دست می دهند.)  و شهید در راه خدا.» – از انواع دیگر شهادت آخرتی، مرگ زن در حین نفاس و به خاطر به دنیا آوردن بچه اش است، به دلیل حدیث از عباده بن صامت که می گوید : (أن رسول الله صلى الله علیه وسلم عاد عبد الله بن رواحه فما تحوز له عن فراشه -أی: تنحى- فقال: أتدری من شهداء أمتی؟ قال: قتل المسلم شهاده. قال: إن شهداء أمتی إذاً لقلیل، قتل المسلم شهاده، والطاعون شهاده، والمرأه یقتلها ولدها جمعاء -التی تموت وفی بطنها ولد- والمرأه یقتلها ولدها جمعاء شهاده یجرها ولدها بسرره إلى الجنه) یعنی: «رسول الله صلی الله علیه و سلم به عیادت عبداله بن رواحه رفت، وقتی عبدالله  بخاطر ایشان از جایش کنار رفت، آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: می دانی شهدای امت من چه کسانی اند؟ پاسخ داد: کشته شدن مسلمان شهادت وی است. فرمود: آنگاه شهدای امتم اندک خواهند بود. مسلمانی که کشته شود شهید است، مردن بواسطه ی طاعون شهادت است و زنی که بخاطر بچه در شکمش جان می دهد(زنی که می میرد و بچه در شکم دارد) زنی که جنین موجود در شکمش باعث مرگ وی شود، بچه اش او را بواسطه ی بند نافش با خود به بهشت می کشاند.» بند ناف ریسمانی است که بچه بوسیله ی آن مادرش را به سوی بهشت می کشاند و این امتیاز خاص زنان مسلمانی است که در حاملگی صحیح خویش فوت کند، و به دلیل همین حدیث علما زنی را که به خاطر حامله شدن بواسطه ی زنا فوت نماید را استثنا کرده اند.

همچنین از جمله شهدای آخرت کسی است که بر اثر بیماری ذات الجنب (پلورزی) فوت نماید، پیامبر صلى الله علیه و سلم فرموده است: (وصاحب ذات الجنب شهید) یعنی: «و مبتلای به بیماری ذات الجنب(درصورت فوت) شهید است.» این بیماری نوعی ورم است که در غشای درون دنده ها پدید می آید، انسان بر اثر این ورم می میرد. امیدواریم که مسلمانی که بواسطه ی سرطان نیز می میرد جزو شهدای آخرت باشد که اجری برابر با شهید را دارند. کسی که از بیماری ذات الجنب می میرد شهید است.

از دیگر انواع شهدای آخرتی مرگ بر اثر بیماری سل است، از آن روی که پیامبر صلى الله علیه و سلم می فرماید: (القتل فی سبیل الله شهاده، والنفساء شهاده) یعنی: «کشته شدن در راه خداوند شهادت است و (مرگ) نفساء شهادت است.» در حدیث دیگری می فرماید: (والسل شهاده، والبطن شهاده) یعنی: «(مرگ بر اثر) سل شهادت است و (مرگ بر اثر) شکم درد شهادت است.»

بنابراین کسی که بر اثر بیماری سل فوت می کند انشاءالله شهید است و نیز کسی که در راه دفاع از مال و ثروتی که قصد سرقت آن را دارند شهید است، از آنجا که رسول خدا صلى الله علیه و سلم می فرماید: (من قتل دون ماله فهو شهید) یعنی: «آنکه برای دفاع از مالش کشته شود، شهید است.» و از ابوهریره رضی الله عنه نقل شده که تعریف می کند: (جاء رجل إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم فقال: یا رسول الله! أرأیت إن جاء رجل یرید أخذ مالی؟ قال: فلا تعطه مالک، قال: أرأیت إن قاتلنی؟ قال: قاتله -ولیس الأمر للوجوب- قال: أرأیت إن قتلنی؟ قال: فأنت شهید، قال: أرأیت إن قتلته؟ قال: هو فی النار) یعنی: « مردی خدمت رسول الله صلی الله علیه و سلم آمده و گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و سلم اگر مردی آمده و خواست مالم را بگیرد؟ فرمود: به او نده! گفت: اگر با من جنگید چه؟ فرمود: با او بجنگ. (در این جا امر به جنگیدن دال بر واجب بودن آن نیست.)
گفت: اگر مرا کشت؟ فرمود: تو شهیدی. گفت: اگر من او را کشتم؟ فرمود: او در دوزخ است.» [رواه مسلم]

از مخارق رضی الله عنه روایت شده که می گوید: (جاء رجل إلى النبی صلى الله علیه وسلم فقال: الرجل یأتینی یرید مالی؟ قال: ذکره بالله، قال: فإن لم یذکر؟ قال: فاستعن علیه من حولک من المسلمین، قال: فإن لم یکن حولی أحد من المسلمین؟ قال: فاستعن علیه السلطان، قال: فإن نأى السلطان عنی وعجل علی؟ -هذا اللص قاطع الطریق عجل علی ولم یکن هناک وقت للاستنجاد- قال: قاتل دون مالک حتى تکون من شهداء الآخره أو تمنع مالک) یعنی: «مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده و گفت: چنانچه مردی بیاید و بخوهد مال مرا بگیرد؟ فرمود: خدا را به یاد وی بیاور. گفت: اگر خدا را یاد ننمود؟ فرمود: از مسلمانان پیرامونت غلیه او کمک بگیر. گفت: اگر کسی از مسلمانان پیرامون من نبود؟ فرمود: از سلطان علیه او کمک بخواه. گفت: و اگر سلطان دور بود و وقت بر من تنگ بود؟ (راهزن جلوی من را بگیرد و جایی برای کمک گرفتن از سلطان نباشد) فرمود: برای دفاع از مالت بجنگ تا آنکه یا جزو شهدای آخرت گردی و یا مالت را از وی باز داری.»

از جمله ی دیگر شهدا: مرگ در راه دفاع از دین و ناموس است، پیامبر صلى الله علیه و سلم می فرماید: (من قتل دون ماله فهو شهید، ومن قتل دون أهله فهو شهید -الذی یقتل دفاعاً عن عرضه- ومن قتل دون دینه فهو شهید، ومن قتل دون دمه فهو شهید) یعنی: « آنکه برای (دفاع از) مالش کشته شود، شهید است و آنکه در برابر (دفاع از) جانش کشته شود، شهید است و آنکه در برابر دفاع از دینش کشته شود، شهید است و آنکه در برابر دفاع از خانواده اش کشته شود، شهید است.» و نیز آن حضرت صلی الله علیه و سلم می فرماید: (من قتل دون مظلمته فهو شهید) یعنی: «آنکه برای مظلمه (چیزی که از وی به ستم گرفته اند) کشته شود، شهید است.» و مرگ در راه خدا و پایداری و ایستادگی کردن در برابر دشمن  از بزرگ ترین و نیکوترین مرگ ها است. رسول خدا صلی الله علیه و سلم می فرماید: (رباط یوم ولیله خیر من صیام شهر وقیامه، وإن مات جرى علیه عمله الذی کان یعمله وأجری علیه رزقه، وأمن الفتان) یعنی: «پاسداری و استقامت یک شبانه روز از روزه و نماز یکماه بهتر است و اگر در آن حال بمیرد (ثواب) عملی را که آن را انجام می داده دریافته و روزیش جاری گشته و از عذاب قبر و فتنه ی آن در امان می ماند.»

اما کسی که در حین انجام عملی صالح فوت نموده و جان بدهد، این از نشانه های حسن خاتمه می باشد. پیامبر صلى الله علیه و سلم فرمودند: (من قال لا إله إلا الله ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنه، ومن صام یوماً ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنه، ومن تصدق بصدقه ابتغاء وجه الله ختم له بها دخل الجنه) یعنی: «آنکه برای خوشنودی خدا در پایان عمر خویش بگوید لا اله الا الله وارد بهشت گردد، و آنکه برای خوشنودی خداوند صدقه دهد و بدان کارش پایان پذیرد داخل بهشت می شود. »

نوع دیگر شهادت آخرتی مرگ بر اثر سوخن است، چون پیامبر خدا صلى الله علیه و سلم فرموده است: (الشهداء سبعه سوى القتل فی سبیل الله) یعنی: «به جز کشته شدن در راه خدا، شهدا بر پنج دسته اند.» و فرموده است: (والحرق شهید) یعنی: «(مرگ در اثر) سوختن شهادت است.»

بنابراین کسی که بر اثر سوختن می میرد از زمره ی شهدا می باشد. البته بکار گرفتن لفظ شهید برای افراد نباید به راحتی صورت گیرد چون خداوند خود بهتر می داند که چه کسی در راه او به عنوان شهید جان می دهد.

از خداوند متعال حسن ختام و قبول توبه و توفیق اعمال صالح و ترک منکرات، دوستی مسکینان و تهی دستان را خواستاریم. با این دعا مقاله را به پایان رسانده و از خداوند برای خود و برای شما طلب آمرزش و بخشش می نمایم، که او بسیار آمرزنده و مهربان است.

شیخ: محمد لمنجد
ترجمه: مسعود

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …