انواع بدعت بر حسب مخالفت (۲)

بدعت­ های حقیقی واضافی:

  حقیقی: آن­چه از تمام جنبه­ هایش بدعتِ محض باشد که به هیچ وجه از طریق سنت نتوان آن را اثبات نمود. لذا این بدعت تماماً از شریعت خارج است. گرچه مبتدع به هر آن­چه می­ پندارد شبهه است، پای­بندی می ­کند. از جمله: طواف مکانی غیر از کعبه، ایستادن در غیر عرفات، نهادن مجسمه و تندیس وشمع در اطراف ضریح و گنبد و بارگاه … . بر هیچ کدام از این کارها نه به صورت کلی و نه تفصیلی، دلیلی ارایه نشده است.

 بدعت اضافی: آن­چه از جهتی خاص، دلیل دارد و به نوعی متعلق به شرع است، اما از جهتی دیگر با شریعت ارتباط و تعلقی نداشته و به شبهه ­ای وابسته است و یا کلاً دلیل ندارد؛ لذا بدعت محسوب می­ شود. بدعت حقیقی و اضافی از نظر معنا با یک­دیگر فرق دارند. یعنی در اصل برایش دلیلی وجود دارد، لیکن از نظر کیفی، حالات و تفاصیل، فاقد دلیل است. حال آن­که باید دلیل داشته باشد. زیرا  عبادات توقیفی هستند و نیاز به دلیل دارند. مثلاً:  نخست: نماز رغائب: نمازی است دارای ۱۲ رکعت که بعد از مغربِ اولین شبِ جمعه­ ی ماهِ رجب خوانده می ­شود. بعد از هر دو رکعت سلام داده می­ شود. در هر رکعت بعد از سوره ­ی فاتحه سه بار سوره­ ی قدر و دوازده بار سوره­ ی اخلاص، خوانده می ­شود. امام نووی : در مورد نماز رغائب گوید: ((هیچ کس حق ندارد برای مشروعیت این نماز به روایت رسول الله صلی الله علیه وسلم استدلال کند که می ­فرماید: « الصلاه خیر موضوع »: (بهترین چیز، نماز است). چرا که این روایت به نمازی اختصاص دارد که به هیچ عنوان با شرع در تضاد نباشد. بر عکس از رسول صلی الله علیه وسلم ثابت است که از نماز در اوقات مکروهه نهی فرموده­ اند)).

  دوم: نماز نیمه ­ی شعبان: صد رکعت است و پایان هر دو رکعت سلام داده می ­شود. در هر رکعت بعد از سوره ­ی فاتحه ۱۱  بار سوره­ ی اخلاص خوانده می ­شود.

سوم: نمازِ نیکی به پدر و مادر.

چهارم: نمازِ مونسِ قبر.

تمام این موارد از بدعت ­های بسیار زشت و ناپسند است.

این نماز­ها از این جهت با شریعت شباهت دارند که نافله محسوب می­ شوند و مستحب هستند. چون رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است: الصلاه خیر موضوع[۱]. اما از جهت پای­بندی و التزام به وقت، کیفیت، و نیتِ مخصوص مخالف شریعت است و ثبوتی ندارد.

پنجم: خوش­ آوازی و کشیدن صدا و اضافه کردن در الفاظِ اذان:

با چهچهه زدن و کشیدن کلمات، اذان را از کیفیت و ماهیت شرعی آن خارج می ­کنند. یا مثلاً در (أشهد أن محمداً رسول الله) و الصلاه والسلام و سیدنا را اضافه نموده و با صدای بلند می ­خوانند.

ششم: اذان گفتن در عیدها: اذان خود باعث نزدیک شدن به الله می ­شود، ولی در این­جا بدعت است.

هفتم: پایان دادن به نماز با کیفیت و اذکاری که با روش رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب وی مخالف است.

هشتم: صد بار خواندن صَمَدِیِّه.  نیاز است بطلان این بدعت­ ها به روشی بسیار نیک به مردم بیان شود و در حین توضیح، روش درست را هم به آنان آموزند. زیرا باید توجه داشت که انجام دهنده­ ی بدعت، نمی ­داند این کار با شریعت در تضاد است. شخصی که مبتلا به بدعتِ اضاف شده به شریعت است، می ­خواهد با عملِ مشروع و غیر مشروع، به الله تقرب جوید. در حالی که فقط با عبادت مشروع می­ توان مقرّبِ درگاه الهی شد. چنان­ که واجب است عمل در ذاتِ خود مشروع باشد، هم­چنین واجب است از نظر کیفی هم، مشروع باشد. چنان که این مفهوم از حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم برداشت می­ شود. « من عمِل عملاً لیس علیه أمرنا فهو ردٌّ»: (کسی کاری بکند که مطابق با دستور ما نباشد، آن عمل مردود است)[۲].

  مبتدعی که به بدعت اضاف شده به شریعت، مبتلا شده است، عمل صالح و نیک را با عملی بد، در هم آمیخته است و می ­پندارد همه نیک و خوب­ند. لذا برای چنین شخصی امید توبه نیست. زیرا او خود را گناه­کار نمی­ داند که بخواهد از چیزی توبه نماید. بلکه برعکس تمام عملکرد خود را نیک می داند. لذا برای کسی که خود را عاصی نمی ­داند، توبه ­ای وجود ندارد. مگر این­که لطف الله شامل حالش شود و فهم حق را برایش آسان نماید و به او توفیق ترک بدعت نصیب فرماید[۳].

  سلفی­ ها هرگز از بیان سنت و واجبی که ترک شده است، خسته و نا امید نمی ­شوند. زیرا تمام سنت­ ها و واجبات با یکدیگر ترکیب شده و تصویری کامل و پاک از اسلام ارائه می ­دهند. وجود عملی سنت به مسلمان شخصیتی واضح و روشن عطا می­ کند، که تا روز قیامت از نسلی به نسل دیگر منتقل می ­شود.

  دعوت­گرانِ مناهج و گروه­ های دیگر صرفاً به قضایای خاصی از دین اهتمام ورزیده و سایر قضایا را رها می­ کنند. بلکه برای تبیین این مسئله بر آنان تنگ و سخت گرفته و آنان را بر آنجامش تشویق می­ کند؛ و این رویکرد نشان از عدم آگاهی آنان دارد. زیرا ترک آن بخش که الله متعال بدان امر نمود است، عداوت، بغض و کینه را به دنبال دارد. چنان­که الله می­ فرماید: {وَمِنَ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِیثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ فَأَغْرَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَهَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَسَوْفَ یُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ}: (و از کسانى که گفتند: « ما نصرانى هستیم»، از ایشان [نیز] پیمان گرفتیم، و[لى‌] بخشى از آن­چه را بدان اندرز داده شده بودند فراموش کردند، و ما [هم‌] تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم، و به زودى الله آنان را از آنچه مى‌ساخته‌اند[مى‌کرده‌اند] خبر مى‌دهد)[۴]. این گونه الله ایمان یهودیان را بر آنان عیب می­ گیرد؛ که چرا به برخی از آیاتِ کتاب الله ایمان آوردند و به برخی دیگر کفر کردند[۵]. کفر آنان فقط این بود که به کتاب الله عمل نمی ­کردند. مسلمانان هم اگر آن بخشی را که الله با آن پند و اندرزشان داده و رسول الله صلی الله علیه وسلم بر آنان واجب کرده است، فراموش کنند، این وضعیت بر آن ­ها هم صدق خواهد کرد.

   از این رو دعوت سلفیت دعوتی است که تمام ارکان اسلام و برنامه­ هایش را در بر دارد. { یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ}: (اى کسانى که ایمان آورده‌اید، همگى به اطاعت [الله] درآیید، و گام هاى شیطان را دنبال مکنید که او براى شما دشمنى آشکار است)[۶]. عمل به بخشی از شریعت و رها کردن بخشی دیگر، یعنی پیروی کردن از گام­ های شیطان. که در برخی از فعالانِ در میدان اسلامی در لباس ترکِ واجبات، و انجام بسیاری از کارهای حرام به بهانه ­ی خیالیِ مصلحت دعوت، بروز کرده است.

  خلاصه: ارائه ­ی دلیل با بیانِ همیشگی اصول و فروعِ اسلام، محقق می­ گردد. این است دروازه­ ای که حق را آشکارا تقدیم می ­دارد تا مبادا عذری باقی بماند. هیچ کس حق ندارد از انجام واجب و ترک حرام سر برتاید.

[۱] الأوسط طبرانی.

[۲] مسلم.

[۳] الإبداع فی مضار الإبتداع ، تالیف علی محفوظ : . الضوابط الشرعیه / (ص ۶۸ – ۶۹).

[۴] مائده / ۱۴٫

[۵]  چنان که الله  می فرماید: {أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن یَفْعَلُ ذَلِکَ مِنکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا }: (آیا شما به پاره‌اى از کتاب [تورات‌] ایمان مى‌آورید، و به پاره‌اى کفر مى‌ورزید؟ پس جزاى هر کس از شما که چنین کند، جز خوارى در زندگى دنیا چیزى نخواهد بود). بقره/۸۵٫

[۶] بقره/ ۲۰۸٫

مقاله پیشنهادی

طغیان علیه نبوت محمد صلی الله علیه وسلم

انکار مفاهیم، معانی پی در پی و جایگذاری کلمات شریعت و تقسیم بندی قرآن و …