ازدواج تنها راه شرعی تشکیل خانواده‏ ی مسلمان

ما معتقدیم که ازدواج تنها روش مشروع، جهت تشکیل یک خانواده‏ ی مسلمان است، و برقراری هرگونه ارتباط جنسی خارج از این محدوده از گناهان بزرگ بشمار می‏آید که خشم خداوند و پیامبرش را به دنبال دارد، خداوند، زنا و هرگونه گفتار و رفتاری که انسان را بدان بکشاند تحریم نموده است، مانند خلوت با بیگانه، و اختلاط نامشروع، و با ناز و کرشمه سخن گفتن زن و مسافرت وی بدون محرم و امثال اینها، همانطور که نکاح زن زناکار را تا زمانی که توبه نکند ممنوع کرده است.

خداوند بخاطر تشریع ازدواج برای بندگانش بر آنان منت گذاشته و آن را یکی از نشانه ‏های خود قلمداد کرده است، در آیه‏ی ۲۱ سوره‏ ی روم می‏فرماید:

﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَکُم مِّنۡ أَنفُسِکُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡکُنُوٓاْ إِلَیۡهَا وَجَعَلَ بَیۡنَکُم مَّوَدَّهٗ وَرَحۡمَهًۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَأٓیَٰتٖ لِّقَوۡمٖ یَتَفَکَّرُونَ ٢١﴾ [الروم: ۲۱].

‏«و یکی از نشانه‌های (دالّ بر قدرت و عظمت) خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان (در پرتو جاذبه و کشش قلبی) بیارامید، و درمیان شما و ایشان مهر و محبّت انداخت (و هر یک را شیفته و دلباخته‏ی دیگری ساخت، تا با آرامش و آسایش، مایه شکوفایی و پرورش شخصیّت همدیگر شوید، و پیوند زندگی انسان‌ها و تعادل جسمانی و روحانی آنها برقرار و محفوظ باشد). مسلّماً در این (امور) نشانه‌ها و دلایلی (بر عظمت و قدرت خدا) است برای افرادی که (درباره‏ی پدیده‌های جهان و آفریده‌های یزدان) می‌اندیشند». ‏

و بیان می‏فرماید که ازدواج یکی از سنتهای گذشتگان از جمله پیامبران است:

﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا رُسُلٗا مِّن قَبۡلِکَ وَجَعَلۡنَا لَهُمۡ أَزۡوَٰجٗا وَذُرِّیَّهٗ﴾ [الرعد: ۳۸].

«(برخی‌ها داشتن زنان و فرزندان را بر تو عیب می‌گیرند) و ما پیش از تو پیغمبرانی را روانه کرده‌ایم و زنان و فرزندانی بدیشان داده‌ایم. (پیغمبران جملگی انسان بوده‌اند و بنا به سرشت انسانی، خورده‌اند و خفته‌اند و با مردم رفت و آمد داشته و معامله کرده و ازدواج نموده‌اند)».

پیامبر صلی الله علیه و سلم جوانان را به ازدواج تشویق نموده و فواید آن را برایشان بیان و آنان را در صورتی که توانایی مالی و جسمی برای ازدواج ندارند راهنمایی کرده است. می‏فرماید:

«یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنْ اسْتَطَاعَ مِنْکُمْ الْبَاءَهَ فَلْیَتَزَوَّجْ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَ أَحْصَنُ لِلْفَرْجِ وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَعَلَیْهِ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ». [متفق علیه].

«ای گروه جوانان کسانی از شما که توانایی ازدواج دارند ازدواج کنند چون ازدواج شما را از چشم‏چرانی و هرزگی حفظ می‏کند و کسانی از شما که توانایی ازدواج ندارید روزه بگیرید چون موجب مهار شهوت می‏شود». [بخاری و مسلم].

در حدیثی دیگر از رهبانیت و ترک ازدواج نهی فرموده و بیان کرده که ازدواج یکی از سنتهای اوست و هر کس از آن روی گرداند از امت او بشمار نمی‏آید:

«جَاءَ ثَلَاثَهُ رَهْطٍ إِلَى بُیُوتِ أَزْوَاجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم یَسْأَلُونَ عَنْ عِبَادَهِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم فَلَمَّا أُخْبِرُوا کَأَنَّهُمْ تَقَالُّوهَا فَقَالُوا وَأَیْنَ نَحْنُ مِنْ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم قَدْ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ قَالَ أَحَدُهُمْ أَمَّا أَنَا فَإِنِّی أُصَلِّی اللَّیْلَ أَبَدًا وَقَالَ آخَرُ أَنَا أَصُومُ الدَّهْرَ وَلَا أُفْطِرُ وَقَالَ آخَرُ أَنَا أَعْتَزِلُ النِّسَاءَ فَلَا أَتَزَوَّجُ أَبَدًا فَجَاءَ رسول‏الله صلی الله علیه و سلم إِلَیْهِمْ فَقَالَ أَنْتُمْ الَّذِینَ قُلْتُمْ کَذَا وَکَذَا أَمَا وَاللَّهِ إِنِّی لَأَخْشَاکُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاکُمْ لَهُ لَکِنِّی أَصُومُ وَأُفْطِرُ وَأُصَلِّی وَأَرْقُدُ وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی». [متفق علیه].

«سه نفر به خانه ‏های همسران حضرت صلی الله علیه و سلم رفتند و درباره‏ی عبادت آن حضرت از آنها پرسش کردند، وقتی که از عبادت حضرت باخبر شدند، آن را کم پنداشتند، و گفتند: ما کجا و پیامبر کجا؟ در حالیکه خداوند همه‏ی گناهان او را بخشیده است، یکی از آنها گفت: من تمام شب را با نماز خواندن به سر می‏برم، دیگری گفت: من دائماً روزه می‏گیرم، و نفر سوم گفت: من هیچ وقت ازدواج نخواهم کرد، پیامبر صلی الله علیه و سلم پیش آنها آمد و فرمود: شما همانهایی هستید که چنین و چنان گفتید؟ به خدا قسم من از همه‏ی شما از خدا بیشتر می‏ترسم و پرهیزگارتر هستم ولی روزه می‏گیرم و افطار می‏کنم، نماز می‏خوانم و می‏خوابم و ازدواج هم می‏کنم، کسی که از سنت و روش من روی بگرداند از امت من نیست». [بخاری و مسلم].

خداوند در آیه‏ی ۳۲ سوره‏ی اسراء زنا را حرام و از کبائر به شمار آورده است:

﴿وَلَا تَقۡرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ کَانَ فَٰحِشَهٗ وَسَآءَ سَبِیلٗا ٣٢﴾ [الإسراء: ۳۲].

«و (با انجام عوامل و انگیزه‌های زنا) به زنا نزدیک نشوید که زنا گناه بسیار زشت و بدترین راه و شیوه است».

پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیث دیگری بیان می‏فرماید که زنا از گناهان بزرگ به شمار می‏آید، مخصوصاً زمانی که با زن همسایه باشد، از عبدالله روایت شده است که:

«قُلْتُ یَا رسول‏ الله أَیُّ الذَّنْبِ أَعْظَمُ قَالَ أَنْ تَجْعَلَ لِلَّهِ نِدًّا وَهُوَ خَلَقَکَ قُلْتُ ثُمَّ أَیٌّ قَالَ أَنْ تَقْتُلَ وَلَدَکَ مِنْ أَجْلِ أَنْ یَطْعَمَ مَعَکَ قُلْتُ ثُمَّ أَیٌّ قَالَ أَنْ تُزَانِیَ حَلِیلَهَ جَارِکَ». [متفق علیه].

«گفتم ای پیامبر خدا کدامیک از گناهان از همه بزرگتر است؟ فرمود: اینکه برای خدا شریک قرار دهی در حالی که او تو را آفریده است، گفتم: بعد از آن؟ فرمود: اینکه فرزندت را به خاطر فقر و نداری بکشی، گفتم: بعد از آن؟ فرمود: اینکه با زن همسایه‏ات عمل زنا انجام دهی». [بخاری و مسلم].

در حدیثی دیگر بیان می‏فرماید که زنا موجب سلب ایمان می‏شود، می‏فرماید: انسان زناکار در حال انجام زنا مؤمن نیست. عکرمه می‏گوید: به ابن‏عباس گفتم: چطور ایمان از او سلب می‏شود؟ ابن‏عباس انگشتان را در بین هم قرار داد، سپس جدا کرد، و فرمود: اگر توبه کند ایمانش برمی‏گردد، دوباره انگشتان را به هم وصل کرد. [بخاری].

نکاح زنان زناکار حرام است مگر اینکه توبه کنند و به سوی خدا بازگردند. از عمرو‏بن‏شعیب از پدرش و او هم از پدرش روایت کرده است که: مرثد پسر ابی مرثد، اسرا را به مکه می‏برد. در مکه زنی زناکار بود که به او عناق می‏گفتند، و دوست ابی‏مرثد بود، ابی‏مرثد گفت پیش پیامبر آمدم و گفتم ای رسول خدا آیا با عناق ازدواج کنم؟ پیامبر مدتی ساکت شد تا این آیه نازل شد: ﴿ٱلزَّانِی لَا یَنکِحُ إِلَّا زَانِیَهً أَوۡ مُشۡرِکَهٗ﴾ [النور: ۳] پس مرا صدا زد و گفت: با او ازدواج نکن. [ابوداوود و نسائی و ترمذی].

خداوند در آیه‏ ی ۲و ۳ سوره‏ ی نور عقوبت پسران و دختران زناکار را اینگونه بیان می‏ فرماید:

﴿ٱلزَّانِیَهُ وَٱلزَّانِی فَٱجۡلِدُواْ کُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَهَ جَلۡدَهٖۖ وَلَا تَأۡخُذۡکُم بِهِمَا رَأۡفَهٞ فِی دِینِ ٱللَّهِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۖ وَلۡیَشۡهَدۡ عَذَابَهُمَا طَآئِفَهٞ مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٢ ٱلزَّانِی لَا یَنکِحُ إِلَّا زَانِیَهً أَوۡ مُشۡرِکَهٗ وَٱلزَّانِیَهُ لَا یَنکِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوۡ مُشۡرِکٞۚ وَحُرِّمَ ذَٰلِکَ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِینَ٣﴾ [النور: ۲-۳].

«(از جمله احکام سوره، یکی این است که) هر یک از زن و مرد زناکار (مؤمن، بالغ، حرّ، و ازدواج ناکرده) را صد تازیانه بزنید و در (اجرای قوانین) دین خدا رأفت (و رحمت کاذب) نسبت بدیشان نداشته باشید، اگر به روز قیامت ایمان دارید، و باید گروهی از مؤمنان بر (اجرای حکم ناظر، و به هنگام زدن تازیانه‌ها و) شکنجه‏ ی ایشان حاضر باشند. مرد زناکار (پیش از دست کشیدن از کار پلشت زنا، و توبه‌کردن از آلوده‏‏ دامانی) حق ندارد جز با زن زناکار (فاحشه‌ای که از عمل زشت فاحشه‌گری دست نکشیده و از آلوده‏ دامانی توبه نکرده باشد) و یا با زن مشرک (و کافری که هنوز بر شرک و کفر ماندگار باشد) ازدواج کند، همان‏ گونه هم زن زناکار (پیش از دست کشیدن از کار پلشت زنا و توبه از آلوده‏دامانی) حق ندارد جز با مرد زناپیشه (ماندگار بر زناکاری و توبه ناکرده از آلوده‏دامانی) و یا با مرد مشرک (و کافری که هنوز شرک و کفر را رها نکرده باشد) ازدواج کند. چرا که چنین (ازدواجی) بر مؤمنان حرام شده است». ‏

پیامبر صلی الله علیه و سلم حکم زناکار محصن را اینگونه بیان می‏فرماید:

«أَتَى رسول‏ الله صلی الله علیه و سلم  رَجُلٌ مِنْ النَّاسِ وَهُوَ فِی الْمَسْجِدِ فَنَادَاهُ یَا رسول‏الله إِنِّی زَنَیْتُ یُرِیدُ نَفْسَهُ فَأَعْرَضَ عَنْهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و سلم  فَتَنَحَّى لِشِقِّ وَجْهِهِ الَّذِی أَعْرَضَ قِبَلَهُ فَقَالَ یَا رسول‏الله إِنِّی زَنَیْتُ فَأَعْرَضَ عَنْهُ فَجَاءَ لِشِقِّ وَجْهِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم الَّذِی أَعْرَضَ عَنْهُ فَلَمَّا شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ دَعَاهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و سلم فَقَالَ أَبِکَ جُنُونٌ قَالَ لَا یَا رسول‏الله فَقَالَ أَحْصَنْتَ قَالَ نَعَمْ یَا رسول‏الله قَالَ اذْهَبُوا بِهِ فَارْجُمُوهُ». [متفق علیه].

«ابوهریره می‏گوید: مردی در مسجد نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: ای رسول خدا من زنا کرده‏ ام، پیامبر صلی الله علیه و سلم از او روی برگرداند، تا چهار دفعه این جمله را تکرار کرد، وقتی که چهار بار بر خود گواهی داد، پیامبر او را صدا زد و فرمود: دیوانه نیستی؟ گفت: نه، فرمود: آیا ازدواج کرده ‏ای؟ گفت: بله، فرمود: او را ببرید و سنگسارش کنید». [بخاری و مسلم].

از ابن‏ عباس روایت شده است که حضرت عمر گفت: از آن می‏ ترسم که روزگاری بر امت اسلامی بیاید و یکی از آنها بگوید: حکم رجم در قرآن نیست و آن را رها کنند و گمراه شوند، هان آگاه باشید، رجم نسبت به زناکار محصن اگر اعتراف کرد یا باردار شد یا دلیل بر او اقامه گشت حق است.

سفیان می‏ گوید: من هم اینطور حفظ کرده ‏ام، متوجه باشید پیامبر حکم رجم را اجرا فرمود و ما هم بعد از ایشان اجرا کردیم. (بخاری)

خداوند عقوبت زناکار را در قیامت چنین بیان می‏فرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ لَا یَدۡعُونَ مَعَ ٱللَّهِ إِلَٰهًا ءَاخَرَ وَلَا یَقۡتُلُونَ ٱلنَّفۡسَ ٱلَّتِی حَرَّمَ ٱللَّهُ إِلَّا بِٱلۡحَقِّ وَلَا یَزۡنُونَۚ وَمَن یَفۡعَلۡ ذَٰلِکَ یَلۡقَ أَثَامٗا ۶٨ یُضَٰعَفۡ لَهُ ٱلۡعَذَابُ یَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ وَیَخۡلُدۡ فِیهِۦ مُهَانًا ۶٩﴾ [الفرقان: ۶۸-۶۹].

«‏و کسانیند که با الله، معبود دیگری را به فریاد نمی‌خوانند و پرستش نمی‌نمایند، و انسانی را که خداوند خونش را حرام کرده است، به قتل نمی‌رسانند مگر به حق، و زنا نمی‌کنند. چرا که هر کس (یکی از) این (کارهای ناشایست شرک و قتل و زنا) را انجام دهد، کیفر آن را می‌بیند.‏ (کسی که مرتکب یکی از کارهای زشت و پلشت شرک و قتل و زنا شود) عذاب او در قیامت مضاعف می‌گردد، و خوار و ذلیل، جاودانه در عذاب می‌ماند». ‏

در حدیثی از سمره‏ بن‏ جندب روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: شبی دو مرد را دیدم که به سراغم آمدند و مرا به سرزمین مقدسی بردند. پس حدیث را ذکر کرد تا رسید به آنجا که پیامبر فرمود: «به سوراخی رسیدیم که همانند سوراخ تنور بالای آن تنگ و پایین آن وسیع بود و در زیر آن آتشی شعله‏ور بود با بالا کشیدن شعله آنچه در آن بود بالا می‏آمد به گونه‏ای که نزدیک بود بیرون بیاید، ولی وقتی شعله کم می‏شد دوباره برمی‏گشتند، در آن سوراخ مردان و زنان لختی بودند» در آخر حدیث می‏فرماید:

«أَمَّا الرِّجَالُ وَالنِّسَاءُ الْعُرَاهُ الَّذِینَ فِی بِنَاءٍ مِثْلِ بِنَاءِ التَّنُّورِ فَإِنَّهُمْ الزُّنَاهُ وَالزَّوَانِی». [رواه البخاری].

«مردان و زنان لختی که در آن سوراخ شبیه تنور بودند مردان و زنان زناکار بودند». [بخاری].

در حدیث دیگری از ابوهریره می‏فرماید:

«ثَلَاثَهٌ لَا یُکَلِّمُهُمْ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَلَا یُزَکِّیهِمْ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ شَیْخٌ زَانٍ وَمَلِکٌ کَذَّابٌ وَعَائِلٌ مُسْتَکْبِرٌ». [رواه مسلم والنسائی].

«سه نفر هستند که خداوند در روز قیامت با آنها صحبت نمی‏فرماید و آنها را پاک نمی‏نماید و بدانها نگاه هم نمی‏کند: پیر زناکار، پادشاه ظالم و فقیر متکبر». [مسلم و نسائی].

خداوند همانطور که زنا را حرام کرده هر چیزی را نیز که به زنا ختم شود حرام نموده است:

﴿قُل لِّلۡمُؤۡمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِمۡ وَیَحۡفَظُواْ فُرُوجَهُمۡۚ ذَٰلِکَ أَزۡکَىٰ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ خَبِیرُۢ بِمَا یَصۡنَعُونَ ٣٠ وَقُل لِّلۡمُؤۡمِنَٰتِ یَغۡضُضۡنَ مِنۡ أَبۡصَٰرِهِنَّ وَیَحۡفَظۡنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبۡدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنۡهَاۖ وَلۡیَضۡرِبۡنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّۖ﴾ [النور: ۳۰-۳۱].

«(ای پیغمبر!) به مردان مؤمن بگو: (آنان موظّفند که از نگاه به عورت و محلّ زینت نامحرمان) چشمان خود را فرو گیرند، و عورتهای خویشتن را (با پوشاندن و دوری از پیوند نامشروع) مصون دارند. این برای ایشان زیبنده‌تر و محترمانه‌تر است. بی‌گمان خداوند از آنچه انجام می‌دهند آگاه است (و سزا و جزای رفتارشان را می‌دهد). و به زنان مؤمنه بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) فرو گیرند (و چشم‌چرانی نکنند) و عورت‌های خویشتن را (با پوشاندن و دوری از رابطه‏ی نامشروع) مصون دارند و زینت خویش را (همچون سر، سینه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردن‌بند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار (از جمال خلقت، همچون چهره و پنجه دستها) و آن چیزها (از زینت‌آلات، همچون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب) که (طبیعتاَ) پیدا می‌گردد، و چارقد و روسریهای خود را بر یقه‌ها و گریبانهایشان آویزان کنند (تا گردن و سینه و اندامهایی که احتمالاً از لابلای چاک پیراهن نمایان می‌شود، در معرض دید مردم قرار نگیرد)».

‏در حدیثی از جریربن‏عبدالله بجلی روایت شده است که از پیامبر صلی الله علیه و سلم پرسید: نگاه ناگهانی چه حکمی داد؟ فرمود: در چنین مواقعی نگاهت را برگردان. [مسلم].

در حدیث دیگری می‏ فرماید:

«إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ عَلَى ابْنِ آدَمَ حَظَّهُ مِنْ الزِّنَا أَدْرَکَ ذَلِکَ لَا مَحَالَهَ فَزِنَا الْعَیْنِ النَّظَرُ وَزِنَا اللِّسَانِ الْمَنْطِقُ وَالنَّفْسُ تَمَنَّى وَتَشْتَهِی وَالْفَرْجُ یُصَدِّقُ ذَلِکَ کُلَّهُ وَیُکَذِّبُهُ». [متفق علیه].

«خداوند نصیب هر انسانی را از زنا تعیین کرده است و از آن گریزی نیست، زنای چشم نگاه کردن و زنای زبان گفتار است، نفس آدمی آرزو می‏کند و شرمگاه انسان نیز گاه اینها را تأیید می‏کند و دچار می‏شود و گاه اینها را تکذیب می‏نماید». [بخاری و مسلم].

در این حدیث محض نگاه کردن نوعی زنا به شمار می‏آید، چون زنا کردن تنها مخصوص شرمگاه نیست بلکه بر بسیاری از اعضاء اطلاق می‏گردد.

پیامبر‏ صلی الله علیه و سلم در بیعت از دست دادن با زنان نهی فرموده است، هرچند دست دادن در بیعت عرف و عادت است، و هرگز در مورد پیامبر نیز شک و شبهه‏‏ی هوس درست نمی‏شود. بخاری در این مورد از عایشه چنین روایت می‏کند: نه سوگند به خدا، پیامبر هنگام بیعت دست هیچ زنی را لمس نکرد، و تنها با جمله‏ی «با تو بیعت کردم» با آنها بیعت فرمود.

خداوند در آیه‏ی ۳۲ سوره‏ی احزاب سخن گفتن با ناز و کرشمه‏ی زنان را با مردانی که قلوب بیمار دارند حرام نموده است:

﴿یَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِیِّ لَسۡتُنَّ کَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَیۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَیَطۡمَعَ ٱلَّذِی فِی قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢﴾ [الأحزاب: ۳۲].

«‏ای همسران پیغمبر! شما (در فضل و شرف) مثل هیچ یک از زنان (عادی مردم) نیستید. اگر می‌خواهید پرهیزگار باشید (به گونه‏ی هوس‌انگیز) صدا را نرم و نازک نکنید (و با اداء و اطواری بیان ننمایید) که بیماردلان چشم طمع به شما بدوزند. و بلکه به صورت شایسته و برازنده سخن بگویید. (بدان گونه که مورد رضای خدا و پیغمبر او است)».

پیامبر صلی الله علیه و سلم از خوشبو کردن و آرایشی که در بیرون موجب فتنه می‏شود نهی فرموده است:

«أَیُّمَا امْرَأَهٍ اسْتَعْطَرَتْ فَمَرَّتْ بِقَوْمٍ لِیَجِدُوا رِیحَهَا فَهِیَ زَانِیَهٌ». [رواه احمد].

«هر زنی که خود را خوشبو کند و برای اینکه بویش به مشام مردم برسد از کنار آنها گذر کند، زناکار است». [احمد].

یا در حدیث دیگری می‏فرماید:

هر زنی که خود را خوشبو کند و به مسجد برود تا بویش به مشام مردم برسد نمازش پذیرفته نمی‏شود تا غسل جنابت را انجام ندهد. [احمد].

پیامبر صلی الله علیه و سلم از وارد شدن بر زنان در صورت نبودن محرم همراه آنها، مردم را بر حذر داشته است، از عقبه‏بن‏عامر روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:

«إِیَّاکُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ الْأَنْصَارِ یَا رسول‏الله أَفَرَأَیْتَ الْحَمْوَ قَالَ الْحَمْوُ الْمَوْتُ» [متفق علیه].

«از وارد شدن بر زنان در خلوت خودداری کنید، مردی از انصار گفت: اگر برادر شوهر باشد چه؟ فرمود: برادر شوهر مرگ است».

منظور از «حمو» نزدیکان مرد به جز پدر و فرزندان است، معمولاً در مورد نزدیکان مرد سهل‏انگاری رخ می‏دهد، بدین علت حضرت بدان هشدار می‏دهد.

و در حدیث دیگری خلوت کردن زن و مرد نامحرم را بدون محرم نهی می‏فرماید، بخاری و مسلم از ابن‏عباس نقل می‏کنند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:

«لَا یَخْلُوَنَّ رَجُلٌ بِامْرَأَهٍ وَلَا تُسَافِرَنَّ امْرَأَهٌ إِلَّا وَمَعَهَا مَحْرَمٌ فَقَامَ رَجُلٌ فَقَالَ یَا رسول‏الله اکْتُتِبْتُ فِی غَزْوَهِ کَذَا وَکَذَا وَخَرَجَتْ امْرَأَتِی حَاجَّهً قَالَ اذْهَبْ فَحُجَّ مَعَ امْرَأَتِکَ».

«هرگز مرد با زن بیگانه خلوت نکند و هیچ گاه زنی بدون همراه محرم به مسافرت نرود. مردی گفت: ای رسول خدا زنم جهت اداء فریضه‏ی حج از منزل خارج شده است و من کاتب لشکر در غزوه‏های فلان و فلان بودم. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: برگردد و همراه زنت به حج برو».

در حدیث دیگری از وارد شدن بر زنی که شوهرش در خانه نیست نهی فرموده است، از عبدالله‏بن‏عمرو بن عاص روایت شده است که جماعتی از بنی‏هاشم بر اسماء دختر عمیس وارد شدند. ابوبکر، در حالی وارد شد، که آنها را دید با نگرانی پیش حضرت رفت و جریان را برای ایشان تعریف کرد، پیامبر فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَرَّأَهَا مِنْ ذَلِکَ ثُمَّ قَامَ رسول‏الله صلی الله علیه و سلم عَلَى الْمِنْبَرِ فَقَالَ لَا یَدْخُلَنَّ رَجُلٌ بَعْدَ یَوْمِی هَذَا عَلَى مُغِیبَهٍ إِلَّا وَمَعَهُ رَجُلٌ أَوْ اثْنَانِ».

«خداوند او را تبرئه کرد، سپس بالای منبر رفت و فرمود: از امروز به بعد فردی حق ندارد بر زنی وارد شود که شوهرش خانه نیست، مگر اینکه همراه یک یا دو مرد باشد».

مغیبه یعنی زنی که شوهرش در خانه نیست خواه در مسافرت باشد یا بیرون خانه هر چند در داخل شهر هم باشد، هدف پیامبر از اینکه می فرماید: «مگر اینکه یک یا دو نفر باشند» این است که معمولاً در چنین حالتی اقدام به فحشا و فساد به خاطر شرم و حیا بعید است.

همچنین پیامبر از مسافرت زن بدون محرم نهی فرموده است، از ابی‏سعید خدری روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: درست نیست برای زنی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد در سفری که سه روز طول می‏کشد تنها باشد مگر اینکه همراه پدر یا پسر یا شوهر یا برادرش یا هر محرم دیگری باشد. [مسلم].

از عبدالله ‏بن ‏عمر از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمود: درست نیست برای زنی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد بدون محرم به مسافرتی برود که بیشتر از سه روز طول می‏کشد. [مسلم].

از ابی‏سعید روایت شده است که پیامبر فرمود: هیچ زنی نباید دو روز در مسافرت باشد مگر اینکه همراه محرمی باشد. [مسلم و بخاری].

از ابوهریره نیز روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: درست نیست برای زنی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد یک شبانه‏روز بدون محرم در مسافرت باشد. [مسلم].

در حدیث دیگری نهی کرده است که زنی پیش شوهرش به توصیف زن دیگری بپردازد، ابن‏مسعود روایت می‏کند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: هرگز زنی با زن دیگر به گونه‏ای برخورد نکند سپس او را برای شوهرش طوری توصیف کند که گویی بدان می‏نگرد. [بخاری].

هنگامی که سخن از مردان مخنث به میان آمد، پیامبر نهی فرمود که آنها بر زن نامحرم داخل شوند، از ام‏سلمه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم در حالی بر او وارد شد که مردی مخنث آنجا بود، آن مرد خطاب به برادر ام‏سلمه، عبدالله بن ابی‏امیه گفت: اگر فردا طائف را فتح کردید، دختر غیلان را به تو نشان می‏دهم، چون دارای اندام زیبایی است، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: هرگز نگذارید این مرد به خانه‏ی شما بیاید. [بخاری].

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …