ادامه زندگی و موفقیت نتیجه دعوت بر اصلاح فقه می باشد (۴)

کسی که تعصب و خشم از بحث علمی آزاد، او را کورو نابینا کرده است کجا می‌تواند ارزش علم و اجتهاد و صاحبان علم و اجتهاد را تشخیص دهد؟ البوطیدرصفحه (۷۴و۷۵) معتقد به باقی ماندن بر تمام چیزهایی که در کتاب‌های فقهی مذاهب است، می باشد، اگر چه بعضی از این اقوال مخالف دلایل صحیح و واضح کتاب و سنت باشند، و ادعا می‌کند این کتاب‌ها تمکیل هستند و هیچ گونه نقص و عیبی در آن‌ها نیست، باطل به آن راه ندارد، و تمام وظیفه یک فرد مسلمان در این خلاصه می‌شود که کتاب کوچکی که خالی از هر نوع دلیل شرعی است، دست بگیرید و آن را بخواند.

البوطی بجای اینکه علاقه مندان و طلاب علوم دینی را به تبلیغ علم و رجوع به قرآن و سنت و تدریس و خواندن این دو از طرف علماء و استنباط و استخراج احکام از قرآن و سنّت دعوت کند، و به جای اینکه کسانی را که توانایی واستعداداجتهاد را دارند، تشویق کند تا در نهایت جدّیت واشتیاق آستین‌ها را بالا بزند و بجای اینکه با توجه به ادله احکام شرعی واستفاده از آن‌ها کسانی را که توانایی درک و فهم و تشخیص احکام را می‌دهند دعوت کند وبه جای دعوت به سوی این فعالیتها، به جانب بستن باب بحث وگفتگو دعوت می‌کندومردم را از نظر دادن در رابطه با ادله‌های شرعی منع کرده و باعث جمود وتعطیلی عقل و افهام مردم می‌شود. او از این ادعای خود خجالت نمی‌کشد، با وجود اینکه خود می‌داند که طلبه‌ها و دانشجویان او آنچه را که در رساله خود نوشته است، می‌خوانند وازخود او سئوال خواهند کرد. اگر برای یک فرد مسلمان کتاب کوچکی در رابطه با مذهب فقهی که بدون دلیل و برهان است، کفایت می‌کند، پس برای چه در دانشکده و شریعت بواسطه خواندن تمامی این علوم ومواد درسی سخت و ناخوش، ما را اذیت می‌کنند؟ و چه فایده ای در خواندن یا تدریس درس فقه مقارن وجود دارد؟ درسی که طلاب را متاسفانه فقط دچار سرگردانی و اضطراب زیاد می‌کند؟ زیرا مدرسان این درس از کسانی نسیتند که توانایی ترجیح قولی را بر قولی دیگر داشته باشند ـ آنگونه که در مورد کسانی که در این درس را بعهده گفته‌اند، انتظار می‌رود – بلکه فقط به روایت اقوال مختلف و دلایل تناقض و ضد هم آنان اکتفا می‌کنند، بدون اینکه درباره هر مسأله‌ای نظر و رأی یکی را بر دیگری ترجیح دهند؟ زیرا ترجیح نزد آنان به معنای اجتهاد است، در حالیکه باب اجتهاد را تعطیل کرده‌اند. و اگر راهی برای ترجیح و برتری یکی بر دیگری وجود داشته باشد، آن را تبعیت از هوی وهوس یا تبلیغ برای دین و مذهب خود می‌دانند.

واقعا چیزی که ما را بی‌نهایت ناراحت وغمگین می‌کند این است که می‌بینیم بعضی از شخصیت‌های اسلامی، مومن نجیب برجسته، بزرگوار و صابر، که نهایت تلاش و کوشش. عملکرد خود و نتیجه بحث و گفتگوها و تحقیقات پژوهشهای خود را و میوه و ثمره پاک و مفیدی را تقدیم مسلمانان کرده‌اند. سپس دیده می‌شود افرادی به جای اینکه یاری دهنده و پشتیبان آنان باشند و از عمل و دستاورد آنان نهایت استفاده و بهره را ببرند، ادعا می‌کنند، که اینان (این شخصیت‌های بزرگ) مشکلات زیادی را برای مسلمانان ایجاد کرده‌اند. استاد فاضل و ارجمند ما اینطور رفتار می‌کنند، و همانطور که البوطی با المعصومی – رحمه الله – رفتار کرد.

پروردگارا ما را در گفتن حق و حقیقت در زندگی و آخرت ثابت قدم گردان، و به راه راست هدایت فرما.

برای آنان توطئه می‌چینند و با هر وسیله ای با آنان دشمنی کرده و با هر حیله و فریبی می‌خواهند تلاش و کوشش آنان را از بین ببرند. بحقیقت برهر مسلمانی واجب است که از این تلاش‌های خالصانه دفاع و پشتیبانی کند و دیدن علمای برجسته، ممتاز و متفکرّ و منتقد در عصری که علم درآن نایاب شده و فقه صحیح، کمیاب شده است، باید خوشحال و خرسند باشد و بر او واجب است که از آنان پشتیبانی و حمایت کند. و هر زمان خطا و اشتباهی از آنان رخ داد اشتباهاتی که ممکن نیست انسان در هر درجه و مقامی از آن‌ها خالی باشد – در نهایت ادب و احترام و صادقه و با انگیزه و هدف سازندگی مبادرت به اصلاح آن‌ها بکند، نه اینکه اشتباهات آنان را جمع کرده و بزرگ کند، ذره ای از آن را به یک ساختمان یا بناء بزرگ و مثقال را به قنطار (کم را به زیاد) تبدیل کند، و به عنوان ذم و بدگویی و رسوایی و بدنامی و طعن و سرزنش و نکوهش از آنان در بین دشمنان دین و سنّت شایع کند، و در مجالس به مسخره کردن آنان بپردازد، و آنان را مورد تمسخر و توهین و ریشخند قرار دهد همانطور که بعضی از کینه توزان و بدخواهان با استاد فاضل و ارجمند ما اینطور رفتار می‌کنند، و همانطور که البوطی با المعصومی – رحمه الله – رفتار کرد.

مقاله پیشنهادی

به صبر کنندگان مژده بده

ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمی‌گردیم تا به هرکس هر عملی …