احکام زندان

حکم زندانی:
زندانی کردن انسان به منظور حبس و بازداشتن او از هرگونه تصرف میباشد. زندان مجازات تعزیری و جایزی است که به هنگام نیاز، قاضی به آن حکم میکند و این وابسته به وضعیت گنهکار و تحقق مصلحت با زندانی شدن یا آزادی وی متفاوت میباشد.

صفت زندان:
واجب است که زندان ها از نظر وسعت، نور، روشنایی و نظافت درخور منزلت و جایگاه انسان باشد و از امکانات و خدماتی برخوردار باشد که ضامن سلامت جسمی و روحی زندانیان باشد. و نیز از لباس ها وفرش هایی پاکیزه، غذای سالم، امکانات پزشکی و درمانی، قرآن و کتاب های علمی سودمند برخوردار باشد. و نیز لازم است که در زندان ها مسجد باشد و به زندانیان اجازه ی نماز خواندن در مسجد داده شود.
واجب است که زندانیان براساس جنس، عمر، نوع جرم و مدت مجازات به گروه های مختلفی تقسیم شوند. و لازم است کسانی که به تازگی وارد زندان میشوند در مکان هایی حبس شوند که ویژه ی اصلاح افراد میباشد تا ایمان تزکیه شده و اخلاق نیکو گردد.
 واجب است زندان ها چنان تعبیه شوند که وسیله ی اصلاح و تهذیب و تربیت باشند ودر واقع جایی باشد برای رحمت و توحید و ارشاد و احسان؛ چنانکه دست گنهکار و آنکه لغزیده گرفته شود؛ و از هرگونه سختگیری و خشونت و تجاوز و رفتار وحشیانه و تحقیر و رسوایی خالی باشد.
از نعمان بن بشیر روایت است که رسول خدا فرمودند: «مومنان در مهربانی و دوستی و محبت نسبت به همه چون اعضای یک پیکرند که اگر عضوی از آن به درد آید، سایر اندام های بدن با بیقراری و تب با او همدردی میکنند».  

اقسام زندان
حبس انسان به دو گونه است:
۱- حبس تعزیری جهت دست کشیدن از جرم  برای تادیب و اصلاح.
۲- حبس جهت احتیاط و اطمینان؛ هدف از حبس احتیاطی روشن شدن حقیقت متهم میباشد و حبس احترازی (امنیتی) برای جلوگیری از وقوع ضرر میباشد. و حبس کسانی که مرتکب جنایت شدند، برای اجرای قصاص و حدود میباشد تا اینکه حقوق اشخاص ضایع نشود.

زندانی شدن انسان به دو بخش تقسیم میشود:
۱- زندانی شدن شرعی که با آن مصلحت تحقق یافته و مفسده دفع میشود و از اسباب آن است:
 عدم پایبندی لازم به دین برای کسی که توانایی آنرا دارد تا اینکه به دین پایبند شود؛ حبس کسی که قصاص یا حد یا حق یا تعزیری بر وی واجب شده و احتمال فرار کردن وی میباشد تا اینکه قصاص یا حد یا تعزیر در مورد وی اجرا شود یا اینکه حق از وی گرفته شود؛ حبس کسی که برای امنیت مردم، آبرو و اموال آنها مضر است، بنابراین حبس میشود تا مردم از شر و شرارت وی در امان باشند و … .
۲- زندانی شدن غیر شرعی که عبارت است از زندانی شدن به ناحق که ظلم و تجاوز نسبت به دین یا کرامت انسانی میباشد.

احکام زندان
۱- حبس متهم جایز نیست مگر زمانی که قرائن قوی دال بر متهم بودن وی وجود داشته باشد و چون حبس وی میسر شد، واجب است که بلافاصله به تعیین وضعیت وی رسیدگی شود. و اگر چیزی در مورد وی ثابت نشد، لازم است غرامت ضررهای که در مدت حبس متوجه وی شده پرداخت شود.
۲- اگر شخصی از باب تعزیر زندانی شد و سپس توبه کند، برای قاضی جایز است که در مدت حبس وی تخفیف قائل شود و یا اگر حُسن توبه وی را تشخیص داد، او را آزاد کند. چراکه مقصود تادیب وی میباشد نه تعذیب و شکنجه اش؛
۳- شایسته است زندانیان به هنگام نیاز و ضرورت، از زندان خارج شوند مانند حضور در تشییع جنازه ی پدر و مادر یا فرزندانش یا عیادت آنها یا دیدن همسرش و … ؛ و در صورتیکه از فرصت استفاده کرده و فرار کند، مستحق تادیب میباشد.
۴- کسی که بیگناه به زندان بیفتد، حق دارد از زندان خارج نشود تا اینکه برائت وی اعلان شود.
۵- بر مدیریت زندان واجب است که وقت زندانیان را با اموری سودمند که مصلحت آنها را به دنبال دارد، ساماندهی و تنظیم کند و وقت آنها را با حفظ قرآن، فراگیری علم، آموزش شغل و حرفه های گوناگون و از این قبیل برنامه ها پُر کند. تا وقتشان را به بطالت سپری نکنند.

آنچه بر ولیِ امر در قبال زندانیان واجب است:
۱- زندانی کردن اشخاص فقط در اختیار ولی امر میباشد. درواقع امانتی در دست اوست و مدت حبس و مکان آنرا قضاوت شرعی مشخص میکند.
۲- انتخاب مسئولانی نیک رفتار برای زندان ها که خدمت خود در زندان را عمل دینی تلقی کنند که با آن خداوند را عبادت میکنند.  
۳- عدم مجازات زندانیان به گونه ای با اصول شریعت اسلام منافات دارد و بلکه با فطرت انسانی مخالف است؛ و بلکه تادیب زندانیان باید متناسب با کرامت و منزلت زندانی باشد و البته مطابق با شریعت.
۴- برای هیچکس جایز نیست حدود الهی را تعطیل کند و مجازات جرایمی را که در شریعت حدی برای آنها مشخص شده، حبس و زندان تعیین کنند؛ و تا زمانی که مجرم میتواند با چیزی جز زندان مجازات شود، با حکم تعزیریِ زندان مجازات نمیشود.
۵- بر ولی امر واجب است کمیته هایی برای بازرسی و بررسی و مراقبت از زندان ها تشکیل دهد تا به شکایت های زندانیان و قضایای مربوط به آنها رسیدگی لازم به عمل آید. و به ظلم و ستم وارده بر مظلوم نیز رسیدگی شود و ظالم مورد محاسبه قرار گیرد.  
خداوند متعال میفرماید: «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (نحل: ۹۰)
«به راستی الله به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستم نهی می‌کند و شما را پند می‌دهد؛ شاید متذکر شوید».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …