آیا دعوتگرانِ معاصر، در لیست فرقه های جهنمی هستند؟!

  برخی گمان می ­کنند گروه­های دعوت­گرِ معاصر که در این میدان تلاش می­ کنند؛ در زمره­ ی فرقه­ های جهنمی گم­راه هستند. و می­ پندارند فرموده­ ی نبی اکرم صل الله علیه وسلم که در ذیل خواهد آمد، بر این گروه­ها منطبق می­ آید؛ حال آن­که چنین قرائتی از روایت، نادرست است.

  ایشان می ­فرمایند:« إن أهل الکتابین افترقوا فی دینهم على اثنتین وسبعین مله، وإن هذه الأمه ستفترق على ثلاث وسبعین مله – یعنی الأهواء – کلها فی النار إلا واحده و هی الجماعه»: (اهل کتاب در دینشان به هفتاد و دو گروه، تقسیم شدند. و قطعاً این امت(اسلامی) هفتاد و سه فرقه- اهل هوا و هوس – خواهد شد. همه در آتش­اند به جز یکی. و آن جماعت است)[۱].

و در روایت ترمذی آمده است: « قالوا من هی یا رسول الله؟ قال: ما أنا علیه وأصحابی»: (آن جماعت کیست ای رسول الله؟ فرمود: آن­چه که من و اصحابم برآنیم).

  دعوت­های معاصر در دور بودن یا نزدیکی به روش رسول الله و یارانش، متفاوت هستند؛ لذا نمی ­توان به صورت عموم آنان را از کسانی دانست که این روایت در موردشان صدق می ­کند.

   شاطبی : در کتاب  (الاعتصام) ضابطه ­ی حکم بر گم­راه بودنِ گروه و تجمعِ خاصی را چنین بیان می ­دارد:  زیرا این گروه­ها، به این سبب گروه­ های جدا از فرقه ­ی نجات به حساب می­ آیند که در امور کلیِ دین یا قاعده و قانونی از قواعد شریعت با فرقه ­ی نجات یافته مخالفت می ­کنند نه در جزئی از جزئیاتش. چرا که اختلاف در جزئیات و مسایل فرعیِ شاذ، اختلافی نمی ­گردد که به سبب آن مسلمانان به گروه­ها و فرقه ­های زیادی تقسیم شوند. بلکه مخالفت در امور کلی عامل جدایی و پراکندگی می­باشد. تا به این­جا می ­رسد که می­گوید: و چون اختلاف در جزئیات زیاد شد، قانون کلیات بر آن اجرا می ­شود. زیرا وقتی مبتدع جزئیات خود ­ساخته­ زیادی را اختراع می­کند، با بخش بزرگی از شریعت مخالفت نموده است[۲].

  بر این اساس­: بعضی از جمعیت های داعی در میدان اسلامی کسانی ­اند که خود، اهل بدعت و گمراهی ­اند. زیرا آنان مخالف سنت عمل می ­کنند و به آن فرا می­خوانند. برخی دیگر از جماعات دعوت، سنت و بدعت در آن­ها مشترک است. و گروهی هم بر حسب پایبندی و تمسک به معتقدات اهل سنت، به اهل سنت و جماعت منتسب هستند.

  میان اهل سنت و اهل قبله فرق وجود دارد. تمام کسانی که منتسب به اهل قبله هستند، از اهل سنت نمی ­با­شند. بلکه ممکن است از اهل بدعت و هوا و هوس باشند. همانند خوارج، که علی و جمهور صحابه آنان را کافر ندانسته­ اند.

  در شرح عقیده الصحاویه ص۲۸۶ آمده است: ما اهل قبله­ ی خویش را مادامی که به رسالت نبی اکرم صل الله علیه وسلم معترف باشند و تمام گفتار و اخبار وی را تصدیق کنند، مسلمان و مؤمن می­ دانیم.

  رسول الله علیه و سلم  می ­فرمایند: « من صلى صلاتنا واستقبل قبِلتنا، وأکل ذبیحتنا، فهو المسلم، له ما لنا وعلیه ما علینا»: (هر کس نماز ما را بخواند و به قبله ­ی ما روی آورد، و ذبیحه ­ی ما را بخورد، او مسلمان است، و حقوق و  واجبات ما را دارد). و نیز می ­فرماید: « ولا نکفر أحداً من أهل القبله بذنب ما لم یستحله، ولا نقول لا یضر مع الإیمان ذنب لمن عمله»: (هیچ یک از اهل قبله را تا وقتی گناهی را حلال نداند، کافر نمی ­دانیم. و نمی ­گوییم کسی که مرتکب گناهی می­ شود، به ایمانش لطمه نمی­ خورد).  با این سخن، اعتقاد خوارج که می­ گویند مرتکب گناه کبیره کافر است را، رد می­ کند. چنان که مرجئه را رد می ­نماید؛ زیرا آنان می ­گویند: گناه هیچ ضرری به ایمان نمی ­زند؛ همان­گونه که طاعت در حالت کفر، اعتباری ندارد. لذا خوارج به نوعی و مرجئه به نوعی دیگر گرفتار گمراهی ­اند. با این باور خویش با رسول الله صل الله علیه و سلم و صحابه مخالفت ورزیده ­اند[۳].

اهل سنت همان گروه پیروز و یاری شده هستند. این گروه بهترین گروه برای مردمان هستند. امر به معروف کرده و از منکر باز می ­دارند. پای­بند جماعت مسلمانان هستند و در کارهای معروف و نیک، حرف شنوی دارند. فقط بر مبنای حق، دوستی می­ کنند. به صورت عام برخی با برخی دیگر ولاء و دوستی دارند و بعضی بعضی دیگر را معذور می ­دارند. دوستی و دشمنی آنان بر اساس دین است. مردم را به غیرِ دین، مورد آزمایش قرار نمی ­دهند[۴]. آنان به امور اعتقادی، عبادی، معاملات، اخلاق و سلوکِ صحابه پایبند هستند. سبب گمراهی و خروج از دایره ­ی اهل سنت و جماعت یا عدم آگاهی از حق است که با ظن و گمان حکم می ­کنند نه با علم؛ یا از روی خواهشات نفس حکم می­ نمایند، که این حکمِ به ظلم است نه به عدالت.

  گاهی هم غلو و زیاده ­روی در دین، یا دوستی و محبت به یک شخص، انسان را به گمراهی می­ کشاند. در این صورت با هر چه محبوب می­ پسندد و موافق است، توافق دارد و این گونه باعث پراکندگی و دشمنی میان جماعت مسلمانان می­گردد.

[۱] . ابوداود. وشیخ آلبانی: آن را صحیح دانسته است.

[۲] . الإعتصام، ج۲/ ۲۰۰، به نقل از کتاب: الضوبط الشرعیه لتحقیق الأخوه الإیمانیه و الوحده الإسلامیه، تألیف شیخ سعید عبدالعظیم حفظه الله. دارالإیمان الإسکندریه، ص ۱۷٫

[۳] . قبلی. با کمی تصرف: ص ۱۲۰ – ۱۲۱٫

[۴] . همان. ص: ۱۲۲٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …