آیا تعداد پیامبران ۱۲۴ هزار نفر است(۱)

نویسنده: مجاهد دین

متن شبهه:

تا حالا هزار بار عدد جالب ۱۲۴,۰۰۰ پیامبر را شنیده ایم؛ حال بیایید روی این عدد تفکر کنیم.

طبق اطلاعات تاریخی «تمدن بشری» مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش در مصر ، ایران و روم (بین النهرین) می‌باشد

۱۴۰۰ سال پیش آخرین پیامبر ، یعنی پیامبر اسلام ، محمد برگزیده شده و بعد از او پیامبری نبوده…!؛

پس ۷۰۰۰ سال تمدن را که از ۱۴۰۰ سالِ بعد از محمد کم کنیم می‌شود ۵۶۰۰ سال ، که این رقمِ حضور پیامبران بوده؛

حال اگر تعداد روزهای یک سال(۳۶۵) را در سالهای حضور پیامبران (۵۶۰۰) ضرب کنیم می‌شود ۲,۰۴۴,۰۰۰ روز؛

یعنی ۲,۰۴۴,۰۰۰ روز پیامبران فرصت داشتند تا به پیامبری برگزیده ، و به هدایت بشر بپردازند؛

حال اگر ۲,۰۴۴,۰۰۰ روز را بر تعداد ۱۲۴,۰۰۰ پیامبر تقسیم کنیم ، عدد ۱۶ به دست می‌آید!

یعنی در هر ۱۶  روز یک پیامبر!

پس چگونه ادعا می‌شود که اکثر پیامبران از  نسل و فرزندان ابراهیم و نسبت پدری و پسری دارند؟ آیا در هر ۱۶ روز فرزند دار می‌شند؟

پــــــــاســـــخ:

این شبهه بر پایه روایتی که از نظر اهل سنت هیچ گونه اعتباری ندارد بنا شده است؛ فلذا کل شبهه نیز باطل می باشد.

در ادامه روایات مربوط به تعداد انبیا و رسولان را بررسی مختصری کرده ایم.

 

 روایت اول:

أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ سُفْیَانَ الشَّیْبَانِیُّ وَالْحُسَیْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقَطَّانُ بِالرَّقَّهِ وَابْنُ قُتَیْبَهَ وَاللَّفْظُ لِلْحَسَنِ قَالُوا حَدَّثَنَا إِبْرَاهِیمُ بْنُ هِشَامِ بن یحیى بن یحیى بن الْغَسَّانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ أَبِی إِدْرِیسَ الْخَوْلَانِیِّ عَنْ أَبِی ذَرٍّ قَالَ… قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمِ الْأَنْبِیَاءُ قَالَ مِائَهُ أَلْفٍ وَعِشْرُونَ أَلْفًا قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمِ الرُّسُلُ مِنْ ذَلِکَ قَالَ ثَلَاثُ مِائَهٍ وَثَلَاثَهَ عَشَرَ جَمًّا غَفِیرًا قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ کَانَ أَوَّلُهُمْ قَالَ آدَمُ

ابن حبان در جلد ۲ صفحه ۷۷ روایت شماره ۳۶۱ آن را روایت کرده است.

ترجمه: ابی ذر می گوید: … گفتم ای رسول خدا، تعداد انبیا چقدر است؟ فرمود ۱۲۴ هزار نفر. گفتم: ای رسول خدا چند نفرشان رسول بوده اند؟ فرمود ۳۱۳ نفر. گفتم ای رسول خدا اولین آنها کدام است؟ فرمود آدم.

 

در این روایت «إبراهیم بن هشام الغسَّانی» وجود دارد که متروک الحدیث و کذاب است.

معلومات راوی:

http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=11919

 

 

ابن کثیر در تفسیرش درباره این روایت می گوید:

قد روى هذا الحدیث بطوله الحافظ أبو حاتم ابن حبان البستی فی کتابه : « الأنواع والتقاسیم » ، وقد وَسَمَه بالصحه ، وخالفه أبو الفرج بن الجوزی ، فذکر هذا الحدیث فی کتابه « الموضوعات » ، واتهم به إبراهیم بن هشام هذا ، ولا شک أنه قد تکلم فیه غیر واحد من أئمه الجرح والتعدیل من أجل هذا الحدیث .  تفسیر ابن کثیر (۲ / ۴۷۰ )

ترجمه: این روایت با طول آن حافظ ابو حاتم ابن حبان البستی در کتابش «انواع والتقاسیم» روایت کرده و آن را به صحیح نام برده و ابوالفرج بن جوزی با او مخالفت کرده و این حدیث را در کتابش به نام «الموضوعات» ذکر کرده است و ابراهیم بن هشام به جعل این روایت متهم است و شکی نیست که بسیاری از ائمۀ جرح و تعدیل، به خاطر این حدیث، دربارۀ این شخص صحبت کرده و رد نموده اند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …