– آشنایی با حضرت عیسی علیه السلام

خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِذۡ قَالَتِ ٱلۡمَلَٰٓئِکَهُ یَٰمَرۡیَمُ إِنَّ ٱللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٖ مِّنۡهُ ٱسۡمُهُ ٱلۡمَسِیحُ عِیسَى ٱبۡنُ مَرۡیَمَ وَجِیهٗا فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَهِ وَمِنَ ٱلۡمُقَرَّبِینَ ۴۵﴾ [آل‌عمران: ۴۵].

«آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از جانب خودش که نامش مسیح عیسی پسر مریم است مژده‌ می‌دهد، درحالیکه او در دنیا و آخرت دارای وجاهت و کرامت و از زمره‌ی مقربان است».

در این آیه لفظ «کلمه» بر عیسی علیه السلام اطلاق شده است یعنی همانطور که «مسیح» و «عیسی» نامیده شده، «کلمه» هم نامیده شده است. همچنین در این آیه حضرت عیسی علیه السلام به مادرش نسبت داده شده است، بنابراین نخست این الفاظ را مورد بررسی قرار می‌دهیم و آنگاه علت نسبت او به مادرش را بیان می‌کنیم.

 اطلاق لفظ «کلمه» بر عیسی علیه السلام

در تفسیر ابن عطیه در مورد علت اطلاق لفظ «کلمه» بر حضرت عیسی علیه السلام آمده است: قتاده گفته است: خداوند عیسی را «کلمه» نامیده است، چون وی را با یک کلمه یعنی «کُنْ» بوجود آورده است. همانطوریکه گفته می‌شود: این چیز «قَدَر» خدا است یعنی ناشی از تقدیر الهی است. طبری هم به نقل از عده‌ای گفته است: خداوند حضرت عیسی علیه السلام را «کلمه» نامیده است، همانطوریکه دیگر مخلوقات را به اسم‌های دیگری نامگذاری کرده است. سپس ابن عطیه گفته است: اطلاق لفظ «کلمه» بر حضرت عیسی علیه السلام بدین خاطر است که خداوند در تورات و دیگر کتاب‌های آسمانی از حضرت عیسی یاد کرده است. بنابراین معنی آیه چنین می‌شود: «ای مریم! به شما مژده می‌دهیم که شما همان زنی هستی که خداوند او را برگزیده است تا انسانی را که قبلاً از او سخن گفته و در کتاب‌های آسمانی خبر آمدن او را داده است، به دنیا آوری»[۱].

در تفسیر آلوسی آمده است: عیسی علیه السلام «کلمه» نامیده شده است، چون برخلاف دیگر آدمیان بدون پدر و با لفظ «کُن» بوجود آمده است. بیشتر مفسران هم بر این عقیده‌اند، و درتأیید سخن خود به این آیه استناد کرده‌اند که خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِندَ ٱللَّهِ کَمَثَلِ ءَادَمَۖ خَلَقَهُۥ مِن تُرَابٖ ثُمَّ قَالَ لَهُۥ کُن فَیَکُونُ ۵٩﴾ [آل‌عمران: ۵۹].

«مثال (آفرینش) عیسی نزد خداوند همانند (آفرینش) آدم است که او را از خاک آفرید و سپس گفت: پدید آی! و او پدید آمد»[۲].

صاحب «تفسیر فتح البیان» هم علت نامگذاری حضرت عیسی به «کلمه» را بوجود آمدن وی به وسیله کلمه «کن» دانسته و آن را از قبیل اطلاق سبب بر مسبب دانسته است. ابن کثیر هم چنین نظری را دارد[۳].

نامگذاری حضرت عیسی علیه السلام به «مسیح»

زمخشری در تفسیر خود گفته است: «مسیح» یکی از القاب شریفه‌ مانند صدیق و فاروق است که اصل عبری آن «مشیحا» و به معنی مبارک است[۴].

در تفسیر ابن عطیه آمده است: در مورد ریشه‌ی لفظ «مسیح» اختلاف نظر وجود دارد، عده‌ای گفته‌اند: مسیح از «ساح یسیح» و به معنی گردش کردن در زمین است. ولی جمهور بر این عقیده‌اند که «مسیح» از «مَسَح» به معنی مسح کردن زمین گرفته شده و حرکت کردن بر زمین به منزله مسح کردن آن در نظر گرفته شده است و از این روی حضرت عیسی علیه السلام «مسیح» نامیده شده است. عده‌ای هم بر این باورند که چون هر مریضی را که مسح می‌کرد، شفا می‌‌یافت، «مسیح» نامیده شده است. بنابراین دو نظریه، «مسیح» بر وزن «فعیل» و به معنی «فاعل» است. ابن جبیر گفته است: حضرت عیسی علیه السلام «مسیح» نامیده شده است، چون خداوند او را مبارک آفریده است و عده‌ای هم گفته‌اند: چون با روغن مقدس مالیده شده و یا از گناهان پاک شده است، با توجه به این نظریات، «مسیح» بر وزن «فعیل» به معنی «مفعول» است.

ابراهیم نخعی هم «مسیح» را به معنی صدیق و راستگو دانسته است[۵].

ابن کثیر در تفسیر خود گفته است: حضرت عیسی علیه السلام بعلت گردش زیاد، مسیح نامیده شده است، عده‌ای هم علت این امر را صافی و بدون گودی کف پاهای وی دانسته‌اند، برخی هم بر این باورند که چون حضرت عیسی هر بیماری را مسح می‌کرد، به اذن خدا شفا می‌یافت، مسیح نامیده شده است[۶].

در تفسیر آلوسی چنین آمده است: «مسیح» لقب حضرت عیسی علیه السلام و مثل فاروق از القاب شریفه است. اصل عبری آن «مشیحا» و به معنی مبارک است. بسیاری از پیشینیان هم گفته‌اند: لفظ «مسیح» از «مسح» گرفته شده ولی در مورد بیان علت اطلاق آن بر حضرت عیسی علیه السلام اختلاف نظر داشته‌اند، عده‌ای گفته‌اند: چون مبارک آفریده شده است و عده‌ای هم گفته‌اند! چون بر چشم نابینا دست می‌کشید و بینایی خود را باز می‌یافت و هر بیماری را مسح می‌کرد، شفا می‌یافت[۷].

صاحب «تفسیر فتح البیان» هم بر این باور است که در مورد ریشه‌ی لفظ «مسیح» اختلاف نظر وجود دارد، عده‌ای آن را از «مسح» گرفته‌اند، چون در زمین به گردش می‌پرداخت و در جایی سکنی نمی‌گزید، یا به خاطر اینکه هر بیماری را مسح می‌کرد، شفا می‌یافت، یا اینکه چون با روغن مخصوص پیامبران مالیده شده و یا چون دارای پاهای صاف و بدون گودی بوده است و بالاخره یا بدین علت بوده که از گناهان، پاک گردیده است[۸].

اما واژه‌ی «عیسی» لفظی معرّب[۹] است که اصل عبری آن «ایشوع» به معنی سیّد و آقا است. «عیسی» از «عیس» گرفته شده و چون حضرت عیسی علیه السلام دارای رنگ سفید متمایل به سرخی بوده، به این اسم نامگذاری شده است. ولی اصل این است که لفظ «عیسی» را غیر مشتق بگیریم، چون سخن گفتن از اشتقاق و ریشه‌ی آن هیچ فایده‌ای در برندارد[۱۰].

اما در مورد علت انتساب حضرت عیسی علیه السلام به مادرش، زمخشری گفته است: فرزندان معمولاً به پدران خود نسبت داده می‌شوند ولی در آیه‌ای که قبلاً بدان اشاره شد، حضرت عیسی علیه السلام به مادرش نسبت داده شده است تا اشاره باشد به این نکته که حضرت عیسی علیه السلام بدون پدر متولد می‌شود[۱۱].

زمخشری همچنین در مورد معرفی شدن حضرت عیسی بعنوان «مسیح عیسی ابن مریم» گفته است! «عیسی»، اسم، «مسیح» لقب و «ابن مریم» صفت است و مجموع این سه لفظ معرّف حضرت عیسی علیه السلام هستند[۱۲].

[۱]– تفسیر ابن عطیه: ج ۳، ص ۱۱۸٫

[۲]– تفسیر آلوسی، ج ۲، ص ۱۶۰٫

[۳]– تفسیر فتح البیان: ج ۲، ص ۲۳۵٫ تفسیر ابن کثیر: ج ۱، ص ۳۶۳٫

[۴]– تفسیر زمخشری: ج ۱، ص ۳۶۳٫

[۵]– تفسیر ابن عطیه: ج ۳، ص ۱۱۹٫

[۶]– تفسیر ابن کثیر: ج ۱، ص ۳۶۳٫

[۷]– تفسیر آلوسی: ج ۲، ص ۱۶۱٫

[۸]– تفسیر فتح البیان: ج ۲، ص ۲۳۵-۲۳۶٫

[۹]– معرّب: لفظی است که در اصل عربی نبوده و از زبان دیگری گرفته شده است.

[۱۰]– تفسیر آلوسی: ج ۲، ص ۱۶۱٫

[۱۱]– تفسیر زمخشری: ج ۱، ص ۳۶٫

[۱۲]– همان: ج ۱، ص ۳۶۳٫

مقاله پیشنهادی

نزول عیسی بن مریم علیهما السلام

بعد از خارج شدن دجال و به فساد پرداختن در زمین، الله، عیسی بن مریم …