آخرین صحابه های پیامبر در چه سالی وفات کردند و فایده ی دانست آن چیست؟

طوریکه کتاب (شرح حال و زندگی اصحاب کتب سته) را مرور نمودم، درقسمتی از آخرین صحابه یاد نموده است. که آخرین شان را (ابوطفیل) نام برده ولی بیشتر درباره اش توضیح نداده است. لطفا در مورد آخرین صحابه معلومات داده و بفرمائید که آیا ابو حنیفه با اصحاب پیامبر ملاقات کرده یا خیر؟ چراکه در همین کتاب در بخش شرح زندگی امام ابو حنیفه آورده است که ایشان در سنه ۸۰ هجری تولد شده و اخرین صحابه در سنه ۱۰۰ هجری فوت نموده. طوریکه مولف کتاب فوق شرح داده امام ابو حنیفه با اصحاب پیامبر ملاقی نشده ایشان که در سنه ۸۰ تولد شده باشند و اخرین صحابی در سنه ۱۰۰ هجری فوت نموده باشد فاصله بین شان ۲۰ سال است پس شخصی فقه مانند ابوحنیفه چطور نتوانسته که اصحاب پیامبر که هم عصر اش بود درک کند؟ لطفا در مورد مفصلا توضیح بدهید؟

الحمدلله،

وفات آخرین صحابه در سال ۱۱۰هجری قمری رخ داده است، چنانکه ثابت شده که « ابو طفیل عامر بن واثله اللیثی » رضی الله عنه در سال ۱۱۰ هجری در مکه فوت کرد، و او آخرین صحابه ای بود که در مکه فوت نمود. البته بعضی از علما گفته اند که او در سال ۱۰۰ قمری فوت کرده اند.

و آخرین صحابه ای که در مدینه فوت کرد: محمود بن ربیع انصاری خزرجی بود که در سال ۹۹ هجری فوت کرد.

و آخرین صحابه ای که در سرزمین شام فوت کرد: واثله بن الأسقع اللیثی بود که در سال ۸۶ هجری در دمشق فوت کرد.

و همچنین در حمص (شهری در شام): عبد الله بن بسر المازنی در سال ۹۶ هجری.

و آخرین صحابه ای که در بصره فوت کرد: انس بن مالک انصاری خزرجی در سال ۹۳ هجری.

و آخرین صحابه ای که در کوفه فوت کرد: عبد الله بن أبی أوفى الأسلمی در سال ۸۷ هجری.

و آخرین صحابه ای که در مصر فوت کرد: عبد الله بن الحارث بن جزء الزبیدی در سال ۸۹ هجری.

و بعد از سال صد و ده (۱۱۰) هجری هیچکدام از صحابه ی پیامبر صلی الله علیه وسلم در حیات باقی نماندند؛ و دلیل آن این گفته ی ابن عمر رضی الله عنهما است که گفت: با پیامبر صلی الله علیه وسلم در یکی از آخرین روزهای حیات مبارکشان نماز خواندیم، هنگامی که سلام دادند برخواست و فرمود: «أرأیتکم لیلتکم هذه فإن رأس مئه سنه منها، لا یبقى ممن هو الیوم على ظهر الأرض أحد». بخاری (۱۱۶) و مسلم (۲۵۳۷)

«امشب را بخاطر بسپارید، زیرا پس از گذشت صد سال از این تاریخ، هیچیک از کسانی که امروز زنده هستند، بر روی زمین باقی نخواهند ماند». و این فرمایش پیامبر صلی الله علیه وسلم یکماه قبل از وفاتشان بود چنانکه مسلم از حدیث جابر روایت کرده است. حدیث جابر در صحیح مسلم (۲۵۳۸) .

و چنانکه در صحیح مسلم (کتاب الفضائل) آمده، پیامبر صلی الله علیه وسلم در روز دوشنبه دوازدهم ربیع‌الاول سال یازدهم هجری بعد از زوال خورشید و در سن ۶۳ ‏سالگی وفات فرمودند. و یک ماه قبل از این تاریخ، اوایل ماه صفر سال یازده هجری خواهد بود، چون ربیع الاول سومین ماه از سال قمری است.

بنابراین أخرین صحابه ای که وفات کردند، «ابو طفیل عامر بن واثله اللیثی» رضی الله عنه بود که در سال ۱۱۰ (یا ۱۰۰) هجری قمری اتفاق افتاد.

از طرفی امام ابو حنیفه در سال ۸۰ هجری قمری متولد شده اند، با این حساب امام ابوحنیفه در زمان وفات آخرین صحابه ۳۰ یا (۲۰) سال سن داشته اند.

بنابراین امام ابوحنیفه رحمه الله زمان حیات صحابه را درک کرده است، اما سوال اینجاست که آیا امام ابوحنیفه موفق شده است که یکی از صحابه های پیامبر صلی الله علیه وسلم را ملاقات کرده باشد؟ زیرا به کسی می گویند تابعی، که توانسته باشد یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم را ملاقات کرده باشد.

پاسخ به این پرسش در فتوای (۴۵۲۶) آمده است.

نکته: فایده ی شناخت زمان فوت آخرین صحابه دو امر است:

اول: کسی که فوت وی بعد از آن زمان باشد، در اینصورت ادعای صحابه بودن از وی قبول نمی گردد.

دوم: کسی که تا قبل از آن زمان به حد سن تمییز نرسیده باشد، روایت وی از صحابه منقطع محسوب می شود.

علما فرموده اند که سن تمیز هفت سالگی است، و دلیل خود را این فرموده ی پیامبر صلی الله علیه وسلم ذکر کرده اند که فرمود: ‏«مُرُوا أوْلادَکُمْ بِالصَّلاهِ وَهُمْ أبْنَاءُ سَبْعِ سِنینَ، وَاضْرِبُوهُمْ عَلَیْهَا، وَهُمْ أبْنَاءُ عَشْرٍ، وَفَرِّقُوا بَیْنَهُمْ ‏فی المضَاجِعِ».‏ (روایت ابو داود و حاکم).‏

‏«وقتی بچه‌هایتان به سن هفت سالگی رسیدند آنها را به نماز خواندن امر کنید و چنانچه به ده ‏سالگی رسیدند و نماز نخواندند و امر شما را اطاعت نکردند، آنان را تنبیه کنید، از ده سالگی به ‏بعد جای خواب بچه‌هایتان را از هم جدا کنید».

مثلا اگر کسی در سال ۱۱۰ هجری پنج سال داشته باشد، اخذ حدیث توسط او از اصحاب رضی الله عنهم معتبر نیست، بنابراین اگر او در آینده حدیثی را از صحابه روایت نمود، چون حدیث را به صحابه نسبت داده و از طرفی سن او در سال (۱۱۰) هجری از حد تمییز کمتر بوده، پس می بایست روایت خود را از یک تابعی اخذ کرده باشد و لذا گفته می شود که روایت او منقطع است. (یعنی تابعی از سند محذوف است).

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین

مقاله پیشنهادی

علم چگونه از بین می‌رود؟

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ قَالَ: أَلَا أُحَدِّثُکمْ حَدِیثًا سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم …